یادداشت/ علی عبدالصمدی

تجلی جنبه‌های علمی دفاع مقدس در سریال «صبح آخرین روز»

یکی از جلوه‌های فرهنگ دفاع مقدس دفاع در جبهه‌های علمی کشور است؛ سریال «صبح آخرین روز» قرار است آینه‌ی تمام نمای زندگی دانشمند هسته‌ای ایران باشد، اما متاسفانه در شأن و شخصیت این شهید بزرگوار اجحاف شده است.
کد خبر: ۴۵۹۳۲۰
تاریخ انتشار: ۰۹ خرداد ۱۴۰۰ - ۰۲:۰۰ - 30May 2021

تجلی جنبه‌های علمی دفاع مقدس در سریال «صبح آخرین روز»گروه فرهنگ و هنر دفاع‌پرس _ علی عبدالصمدی؛ دفاع مقدس و فرهنگ مربوط به آن محدود و محصور به دوران هشت ساله‌ی جنگ تحمیلی نمی‌شود؛ بلکه دوران قبل آن همچون انقلاب اسلامی و وقایع منجر به پیروزی انقلاب و دوران پس از آن را نیز در بر می‌گیرد.

یکی از جلوه‌های فرهنگ دفاع مقدس یقینا دفاع در جبهه‌های علمی کشور است. حفظ و پایش از استقلال علمی کشور و ایجاد تعامل صحیح با ابرقدرت‌های علم در جهان از وظایف خطیر دانشمندان ایرانی در جبهه‌های اندیشه و تفکر است.

در سالیان اخیر دانشمندان هسته‌ای کشورمان با پیشرفت چشمگیری که داشتند، توانستند در عرصه‌های علمی در سطوح ملی و فراملی خوش بدرخشند. این درخشش چشمگیر تا جایی پیش رفته است که بعضا منجر به ترور برخی از دانشمندان هسته‌ای کشور شده است.

سریال تلویزیونی «صبح آخرین روز» به کارگردانی «حسین تبریزی» مدتی است از شبکه‌ی دوم سیما روی آنتن رفته است و به زندگی یکی از همین ستارگان درخشان سپهر علمی کشور پرداخته است. «صبح آخرین روز» داستان زندگی «شهید مجید شهریاری» یکی از مفاخر هسته‌ای کشور ماست. سریالی که به لحاظ انتخاب موضوع بسیار آگاهانه است، اما خالی از نقد هم نیست.

پردازش شخصیت «شهید مجید شهریاری» در قامت یک قهرمان ملی نیست. در اپیزود اول زمانی که «مجید» همراه با همسرش می‌خواهد از خانه بیرون برود، چون متوجه حضور بدهکار خودش در محله می‌شود برای اینکه آن شخص با دیدن «مجید» خجالت زده نشود لحظاتی را به همراه همسرش پشت در آپارتمان می‌ماند و بیرون نمی‌رود در همین حین همسرش شانه‌ای از کیفش بیرون می‌آورد و پشت سر همسرش را شانه می‌زند. این حرکت به نوعی توهین به شخصیت یک شهید بزرگوار در عرصه‌ی علوم هسته‌ای است. یعنی دانشمند هسته‌ای کشورمان که سنگربانان اندیشه و دانش در کشورمان هستند قبل از خروج از خانه نمی‌توانستند موی سر خود را شانه بزنند.

فلش بک‌های بی مورد در طول سریال سعی دارد مخاطب را با گذشته و دوران کودکی و نوجوانی شهید بزرگوار «مجید شهریاری» آشنا سازد، اما گاهی اوقات صرفا قصه پردازی بی مورد است و چندان به اصل زیست هسته‌ای و علمی آن دانشمند بزرگوار مربوط نیست.

اگر انتهای داستان در اپیزود اول لو نمی‌رفت و در طول سریال «مجید شهریاری» حین رشد و ارتقاء علمی با مشکلات و تهدیدات عدیده‌ای مواجه می‌شد، سریال «حسین تبریزی» از حس تعلیق بیشتری برخوردار می‌شد و عملا مخاطب را بیشتر جذب می‌کرد.

وقتی در مطلع سریال پایان داستان افشا میشود، عملا دست نویسنده و کارگردان رو میشود و مخاطب برای پیگیری قصه جلب و جذب نمیشود. شاید اگر در بدو سریال نام شهید بزرگوار «مجید شهریاری» افشا نمیشد و در اپیزود اول لحظه شهادت آن دانشمند هسته‌ای به نمایش در نمی‌آمد، سریال دیدنی‌تر میشد.

یکی دیگر از نکات حائز اهمیت قهرمان سازی در سریال «صبح آخرین روز» است. قهرمان پردازی با مثبت جلوه دادن بیش از حد یک کاراکتر متفاوت است. مخاطب نسل جوان چنین کاراکتری را نمی‌پسندد. قهرمانی که حتی در دوران طفولیتش با دوستان خود در هوای گرم تابستان در حوض خانه آب تنی نمیکند برای مخاطب تلویزیون جذابیتی ندارد.

انتخاب «کاوه خداشناس» به عنوان بازیگر نقش «شهید مجید شهریاری» چندان آگاهانه نبوده است. گریم کاوه خداشناس با چهره شهید شهریاری همخوانی و مطابقت لازمه را ندارد. شاید اگر بازیگری با چهره‌ای نزدیک‌تر به «شهید مجید شهریاری» گزینش می‌شد مخاطب بیشتر با سریال ارتباط برقرار می‌کرد.

سریالی که در آن واحد از سه شبکه‌ی اشراق، شما و شبکه‌ی دوم سیما روی آنتن می‌رود و قرار است آینه‌ی تمام نمای زندگی دانشمند هسته‌ای ایران باشد باید در خور شأن و شخصیت آن بزرگوار هم باشد. علی‌رغم اینکه سریال «صبح آخرین روز» را سه شبکه تحت پوشش تلویزیونی قرار داده‌اند، ولی متاسفانه «حسین تبریزی» در جلب و جذب مخاطب ضعیف عمل کرده است.

انتهای پیام/133

نظر شما
پربیننده ها