دفاع‌پرس گزارش می‌دهد؛

سقاخانه‌ها و ضرورت احیای یک هویت فرهنگی

سقاخانه این قابلیت را دارد تا یک نماد فرهنگی برای کشور قلمداد شود. جذابیت‌های ساخت آن‌ها چشم بیننده خارجی را جلب می‌کند و حتی با تبلیغ آنان در خارج از مرز‌ها به عنوان بنا‌های جالب فرهنگی و سنتی می‌توان مایه کنجکاوی و شوق گردشگران خارجی شد.
کد خبر: ۴۷۰۷۵۹
تاریخ انتشار: ۱۸ مرداد ۱۴۰۰ - ۰۲:۰۰ - 09August 2021

گروه فرهنگ و هنر دفاع‌پرس: دهخدا سقا را را اینگونه معرفی می‌کند «آنکه شغل او آب دادن یا آب فروختن به تشنگان است. آب فروش». معین نیز او را به عنوان «فروشنده آب» می‌داند. سقایی بدین ترتیب به فروش آب تعبیر و تعریف می‌شد.

در زمانه نبود آب لوله کشی و نبود آب شرب در دسترس مردم، به خصوص بیرون از منازل و درون شهرها، بودند کسانی که کوزه بر دوش در شهر می‌گشتند و پیاله‌ای آب به رهگذران تشنه کوچه و بازار می‌فروختند.

اما ارزش آب به گونه‌ای بود که برخی برای جلب ثواب مکان‌هایی را بر سر گذر ساختند و یا در پیش روی منزل و محل کسب خود فضای کوچکی را تعبیه کردند و با قرار دادن منبع آبی، رهگذران تشنه را سیراب نمودند که البته باز در پس این امر همان باور کسب ثواب نهفته بود. علت چنین کاری ریشه دینی داشته و واقعه عاشورا در اصل عامل اعتقادی در پس این کنش اجتماعی بود و تشنه طلبی و آب، آبی که نماد عاشورا بوده است.

سقاخانه‌ها و ضرورت احیای یک هویت فرهنگی

اولین سقاخانه‌ها را مربوط به دوره صفویه دانسته‌اند دوره‌ای که شیعه هویت اصلی و رسمی خود را یافت.
به مرور سقاخانه‌ها در معابر گسترش یافتند و تبدیل به نماد فرهنگی شیعه شدند. بانیان شکل گیری سقاخانه‌ها بیشتر کسبه بودند و لذا ساخت سقاخانه ایده‌ای خودجوش و مردمی بود که ریشه در باوری دینی داشت. از سویی وقف باوری بود که آبشخور کنش‌هایی از این دست می‌توانست باشد و مردم سقاخانه‌هایی ساخته و آن‌ها را وقف رفاه مردم می‌کردند.

با گذشت زمان و رفته رفته باور عاشورایی نهفته در پس سقاخانه‌ها خود را بیشتر و بیشتر نشان داد و ظروف و وسائلی که در این راه استفاده می‌شد شکل عاشورایی‌تری به خود گرفتند تا زیربنای عاشورایی سقاخانه‌ها در نمای ظاهری آن نیز تجلی یابد. برای مثال ظرفی که با آن آب نوشیده می‌شد به شکل دستی درآمد که تداعی دست‌های بریده شده سقای کربلا را می‌کرد.

آب پیوند میان عاشورا و سفاخانه‌ها را بیشتر کرد و عاملی شد در تعبیر سقاخانه به عنوان نمادی عاشورایی و این نکته سبب گردید که شاهد استفاده از تمثال حضرت ابوالفضل العباس (ع) نیز در معماری سقاخانه‌ها باشیم. حضور تمثال سقای کربلا یک معناافزایی عاشورایی به سقاخانه‌ها بود، اما این معناافزایی وقتی بیشتر شد که جنبه وجودی و ساحت دیگری از شخصیت حضرت نیز مطرح گشت و آن باب الحوائج بودن حضرت عباس (ع) است. ایشان همواره از مراجعی بوده اند که مردم برای رفع نیاز و حاجت خویش به سوی‌شان رجوع نموده‌اند.

سقاخانه‌ها و ضرورت احیای یک هویت فرهنگی

توسل به ایشان از برای رسیدن به حوائج به سمت نذر پیش رفت و سقاخانه‌ها محل شکل‌گیری نذر‌هایی شدند که مردم از برای تحقق آن‌ها و برآورده شدن حاجات، بدانجا پناه می‌آوردند. نذر و حاجت‌خواهی و توسل، پیوند میان مردم و سقاخانه‌ها را بیشتر از پیش نمود بخشید. ساده‌ترین شکل نشان دادن این نذر در بستن دخیل شامل قفل و پارچه تا روشن کردن شمع خلاصه می‌شده است. گره زدن پارچه یا بستن قفل به جایی از سقاخانه حکایت از گره‌ای در زندگی داشت و مردم از باب الحوائج عباس (ع) تقاضا داشتند تا گره از زندگی ایشان بگشاید.

امروزه نزدیک به ۳۰۰ سقاخانه را در تهران شمارش کرده اند که برخی از آن‌ها ارزشی تاریخی والایی دارند.  سقاخانه مصور خدابنده لو که معماری آن به عصر قاجار باز می‌گردد و سقاخانه‌های شیخ هادی، نوروزخان، سقاخانه آیینه نیز در زمره سفاخانه‌های مشهور و دیدنی محسوب می‌آیند.

برخی قابلیت این را دارند تا به محلی دیدنی برای گردشگران تبدیل شوند. سقاخانه نوروزخان در خیابان پانزده خرداد شرقی، جنب بازار آهنگران که مکانی طاق بندی شده و مزین به تمثال‌های مذهبی و نیز علم و بیرق بوده است.

سقاخانه آیینه در خیابان ظهیرالاسلام که به لحاظ آینه کاری خاص آن بدین نام خوانده می‌شود و توسط حاج میرآخور در سال ۱۳۰۴ قمری ساخته شده است.

سقاخانه‌ها و ضرورت احیای یک هویت فرهنگی

سقاخانه عزیز محمد در خیابان وحدت اسلامی از دیگر سقاخانه‌های معروف به شمار می‌آید که از موقوفات شخصی به نام عزیز محمد بوده و دارای آب انباری قدیمی و یک حوضچه آب است.

سقاخانه کل عباسعلی نیز دیگر سقاخانه این خیابان است و قدمت آن به دوره قاجار می‌رسانند. سقاخانه کل عباسعلی در شهریور ماه ۱۳۱۱ شمسی مرمت و بازسازی شده است.

امروزه متاسفانه به سبب سیاست‌های غلط متولیان فرهنگ کشور و بی توجه‌ای به داشته‌های سنتی، این نشانه‌های فرهنگی و هنری کمتر مورد توجه قرار گرفته اند و صرفاً تبدیل به خاطره و نوستالژی شده‌اند.

هر چه غرب تلاش می‌کند تا با برگزاری مراسم‌ها و جشن‌های مختلف کوچکترین هویت تاریخی و فرهنگی خود را حفظ کند ما تلاش کرده ایم از سنت‌ها و فرهنگ خویش دوری جوییم و این را نوعی ارزش مدرن تلقی نموده ایم که البته این امر در نتیجه فرآیند تلقین‌ها و تبلیغات کاذب فشار‌های استعماری صورت گرفته است.

اما حال ضرورت احیای سقاخانه‌ها در چیست؟ در این جا به چند مورد از دلایل احیای سقاخانه‌ها اشاره می‌کنیم بلکه توجه‌ای در ذهن و دل اهالی فرهنگ و به خصوص سیاستگذاران فرهنگی شکل گیرد و نگاهی دوباره به سمت و سوی گذشته و فرهنگ سنتی ما داشته باشند.

ارزش عقیدتی

سقاخانه‌ها یادآور ارزش‌های دینی هستند و ما را به سمت اعتقادات مذهبی سوق می‌دهند. رفتار‌هایی نظیر نذر، دخیل بستن، وقف و امثال این‌ها باور‌های اعتقادی ما را زنده نگه می‌دارند. توسل جستن به چهره‌های مذهبی ما را بیشتر به جنبه‌های دینی پیوند می‌زند. یادمان نرود که نماد‌های سقاخانه‌ها نماد واقعه عاشورایند. این نماد‌ها همواره یاد سقای کربلا و در نتیجه مرام و معرفت را در ما محفوط می‌دارند.

سقاخانه‌ها و ضرورت احیای یک هویت فرهنگی

سازه‌های سقاخانه‌ها محلی برای درج و نصب شعائر دینی است. بر دیواره‌های سقاخانه‌ها می‌شود جملات اعتقادی زیادی را مرور کرد. نوشته‌های بر در و دیوار سقاخانه‌ها ذهن ما را به خود مشغول می‌کنند و چه بسا در زمان و مکان لازم تاثیرگذاری خود را هم داشته باشند.

ابزار و وسائل موجود در سقاخانه‌ها نماد‌هایی از باور‌ها و یادداشت وقایع عاشورایی هستند مانند دستی که از آن و با آن آب خورده می‌شود. این وسائل روح و پیام عاشورا را در بطن زندگی مردم زنده نگه می‌دارند.
افزایش سقاخانه‌ها همچنین فضای روحانی مناطق را هم زیاد می‌کند. این تاثیرگذاری ضرورتی ندارد خودآگاه باشد بلکه دیدن مکرر و متوالی آن‌ها در سطح شهر می‌تواند تاثیری در نهاد بیننده ایجاد نماید. جدای از آن و فارغ از بیننده، خود وجود فضای روحانی نیز ارزش والایی دارد.

سقاخانه‌ها می‌توانند ایده شکل گیری مراسم و سنت‌های زیبایی باشند که در اعتقادات مردم ریشه پیدا کنند. برای مثال در نزد بروجردی‌ها ساخت سقاخانه در منازل با استفاده از پارچه‌های سیاه و منبر و چراغ‌های کوچک و نیز آراستن آن با تمثال‌ها و شمایل شخصیت‌های عاشورایی و حتی درج اشعاری در رثای سالار شهیدان یک سنت جذاب دینی و البته فرهنگی و هنری شده است. با اندکی ایده پردازی می‌شود رفتار‌ها و سنت‌های تازه و زیبایی را در همین راستا شکل داد.

ارزش اقتصادی
نذورات، یک رفتار اقتصادی هستند چرا که معمولا به خرید و فروش ختم می‌شوند. گاه بسته به نذر افراد یک حرکت اقتصادی به واسطه ساخت سقاخانه شکل می‌گیرد. حتی شمع‌هایی که شاید به چشم نیایند، اما استفاده فراوان از آن‌ها می‌توانند یک فعالیت صنعتی را پررنگ‌تر نماید.

ساخت خود سقاخانه نوعی تحرک اقتصادی است. می‌توان با پیدا کردن حامی مالی، از دانشجویان برای ساخت سقاخانه کمک گرفت و این گونه هم تحرک علمی و هم تحرک اقتصادی را برای جوانان کشور شاهد خواهیم بود.

ایده وقف در کنار احیای سقاخانه‌ها می‌تواند بیش از پیش مطرح شود. واقفانی که به دنبال باقیات و صالحات هستند با مشارکت و احیای یک نماد دینی و فرهنگی به خواسته خود خواهند رسید.

سقاخانه‌ها و ضرورت احیای یک هویت فرهنگی

رفع نیاز‌های معیشتی نیازمندان دستاورد دیگر سقاخانه‌ها می‌تواند باشد. در کشور‌های آسیای شرقی در کنار مجسمه‌های بودا مواد غذایی قرار داده می‌شود تا نیازمندان از آن‌ها استفاده نمایند و حداقل برای وعده‌ای گرسنگی و نیاز غذایی خود را تامین نمایند. در ایران هم رسم بود که شب‌های جمعه حلوا و خرما نذر می‌شد و همین کمکی بود برای تامین نیاز غذایی برخی از گرسنگان. سقاخانه‌ها امکان این نذر را فراهم می‌کنند تا با قرار دادن موادی نظیر حلوا و خرما و هر چیز دیگری برخی گرسنگان به اندازه ولو وعده‌ای شکم خود را سیر نمایند.

ارزش زیباشناختی سقاخانه‌ها
اگر در معماری سقاخانه‌ها تفکر و اندیشه‌ای هنری دخیل باشد این سازه‌ها می‌توانند تبدیل به عناصری زیباشناختی در سطح شهر شوند. شیوه طراحی سازه و رنگ آمیزی و نورپردازی آن در طول شب به خصوص بسیار می‌تواند مایه لذت بصری و تسلی خاطر ببییندگان باشد. جذابیت بصری چیزی است که شهر‌های بزرگ بدان نیاز وافر دارند.

ارزش فرهنگی سقاخانه‌ها

سقاخانه این قابلیت را دارد تا یک نماد فرهنگی برای کشور قلمداد شود. طبیعی است که جذابیت‌های ساخت آن‌ها چشم بیننده خارجی را جلب می‌نماید و حتی با تبلیغ آنان در خارج از مرز‌ها به عنوان بنا‌های جالب فرهنگی و سنتی می‌توان مایه کنجکاوی و شوق گردشگران خارجی برای آشنایی با آن‌ها و آشنایی با باور‌ها و اعتقادات ایرانیان شد. به خصوص که گاه نمونه‌های مشابه هم در کشور‌های دیگر خصوصاً کشور‌های آسیای شرقی دیده می‌شود.

ثبت تاریخی و فرهنگی سقاخانه‌ها در نزد سازمان‌های فرهنگی بین المللی نظیر یونسکو می‌تواند برای کشور یک افتخار تاریخی رقم بزند.

سقاخانه‌ها و ضرورت احیای یک هویت فرهنگی

ارزش هنری سقاخانه‌ها به سبب شکل معماری شان می‌تواند چشمگیر باشد. شکل و طراحی معماری آن‌ها را می‌شود در میان عموم دانشجویان به خصوص به پیشنهاد گذاشت. سقاخانه‌ها را در قالب یک پروژه دانشجویی می‌شود احیا کرد تا تحرکی در میان قشر دانشجو نیز ایجاد شود و انگیزه و شوق ایشان برای فعالیت‌های بیشتر نیز تقویت گردد؛ بنابراین ایجاد شوق و انگیزه را هم شاید بتوان از دیگر ارزش‌های احیای سقاحانه‌ها دانست.

قابلیت‌های داستانی سقاخانه‌ها هم جالب توجه است. سقاخانه‌ها همواره مضامین و موضوعات جالبی را برای داستان‌ها رقم زده اند. آدم‌ها و سرگذشت هایشان، نذر‌ها و حاجاتی که به سقاخانه‌ها آورده می‌شوند همه خود ارزش نوشتن یک داستان داشته و دارند.

مکتب سقاخانه از بطن هم باور‌ها زاده شد. در تعریف مکتب سقاخانه آمده است " مکتب سقاخانه جریانی هنری بود که در دهه ۱۳۴۰ شمسی با استفاده از عنصر‌هایی از هنر مدرن و برخی از عنصر‌های تزیینی هنر‌های سنتی و دینی، در ایران شکل گرفت. در جریان نوسازی ایران و درگیری‌های سنت‌گرایان و هواخواهان مدرنیته، عده‌ای از هنرمندان نوآور، مکتب جدیدی را بنیان نهادند که تأثیر شگرفی بر دگرگونی‌های هنر نوگرای ایران و حتی نوآوری‌های عرصه خوشنویسی از خود باقی گذاشت، این مکتب یا جنبش هنری بعد‌ها به‌نام مکتب سقاخانه شهرت یافت.

هنرمندان این مکتب در جستجوی تعریف دوباره‌ای از زیبایی‌های ملی و سنّتی برآمدند و حتی شاید بدون تمهیدی اولیه و به صورتی طبیعی به سوی تأسیس مکتب فوق کشانده شدند رویکرد اینان به اشیاء و عناصر بصری محیط اطراف زندگی مردم که در سقاخانه و زیارتگاه‌ها و اماکن مذهبی وجود داشت، باعث شد که از این اشیاء در فضای معاصر تعریف مجددی به‌عمل آید و در سامان‌دهی تازه و بدیعی، به مکتبی جدید و قابل قبول و سرشار از نوآوری تبدیل شود.

یکی از ایرادات مدیریت شهری ما این است که تحرکات شهری فقط تک بعدی انجام می‌گیرند بدین معنا که اگر قرار باشد در جایی تشنگی مردم رفع شود یک شیر آب نصب می‌کنند و تمام. حال این که استفاده زیباشناختی و یا فرهنگی از این عمل هم صورت بگیرد وجود ندارد. برای مثال در تمامی پارک‌ها می‌شود شیر‌های آب را برای آشامیدن دید، اما هرگز استفاده معناداری از این شیر‌ها بعمل نیامده است.

مثلا می‌شود سقاخانه‌ها را در پارک‌ها بنا کرد. یادمان نرود که ریشه شکل‌گیری سقایی و سقاخانه ضرورتا در مساجد و امامزاده‌ها و جنب آن‌ها نبوده است. پارک‌ها امروزه دارای فضای لازم برای ساخت سقاخانه هستند در حالی که از ضروریات آن‌ها نیز داشتن شیرآب است. ساخت سازه‌های زیبا می‌تواند بر زیبایی پارک و شهر بیافزاید و از سویی ریشه‌های اعتقادی مردم را بیدار و زنده نگاه دارد و در عین حال پیوند مردم را با این اعتقادات مستمر سازد.

سخن آخر اینکه به نظر می‌آید بازسازی و احیای سقاخانه‌ها مزایای متعددی را به ویژه برای زندگی امروز شهری در بر داشته باشد. زندگی ماشینی امروز جنبه‌های معنوی خود را کمرنگ می‌بیند و ضرورت دارد تا این جنبه‌ها را به مرور افزایش داد و تلاش نمود تا شعله ارزش‌های دینی و انسانی را به انحاء مختلف برپا و فروزان داشت. آنچه رنج یک زندگی مکانیکی در دوران ماشینی و سختی‌های آن را تحمل‌پذیر می‌سازد همچنان ایمان و امید است. سقاخانه‌ها این قابلیت را دارند تا ایمان و امید را در دل مردم زنده نگاه دارند.

انتهای پیام/ 121

نظر شما
پربیننده ها