به گزارش گروه حماسه و جهاد دفاعپرس، شهید محراب آیتالله سید اسدالله مدنی علاوه بر خطاب قرار دادن مردم و آگاهی بخشی از ثمرات شهادت و روحیه شهادتطلبی خود نیز واجد روحیهای بیبدیل در این زمینه بود. نه تنها رفتار عملی و اعتقاد قلبی ایشان نشاندهنده عشق وافر به شهادت بود، بلکه زبان و گفتار وی نیز به این مسئله اعتراف داشت.
مطالعه و بررسی خاطرات نقلشده از زبان دوستان و شاگردان ایشان، نشان میدهد که این شهید بزرگوار همواره در قلب خود آرزوی شهادت را به همراه داشته است.
نقل است که روزی وی در یکی از جلسات درس چنین میگوید: «من در دو موضوع به خود شک کردم. یکی اینکه من سید هستم یا نه؟ واقعاً سید اسدالله هستم؟ دیگر اینکه با شهادت از دنیا میروم یا نه؟
یک شب امام حسین (ع) را در خواب دیدم که بالای سر من آمدند و دستی بر سر من کشیدند و این جمله را فرمودند: «یا بُنَیَّ أنتَ مقتولٌ/ ای پسرم تو کشته خواهی شد.» این جمله امام (ع) جواب دو سؤال من بود.»
اشک حسرت
به خاطر همین روحیه و اشتیاق بود که از ایشان نقل است عدهای میخواستند به جبهه بروند. بچهها که رفتند، دیدیم حاج آقا خانه آمدند و سخت ناراحت هستند و اشک در چشمانش حلقه زده است. گفتیم: «حاج آقا چرا ناراحتید؟»
گفتند: «تلفن بزنید به دفتر امام و اجازه بگیرید که من هم با این بچهها به جبهه بروم.»
پرسیدیم: «حاج آقا چرا ناراحتید؟»
گفتند: «من نمیتوان ببینم این بچهها جبهه میروند، آنجا میجنگند و من نروم بجنگم. من پیر شدهام. اگر من گذشت این بچهها را نداشته باشم، وای بر حال من.»
اما خوب معلوم بود که حضرت امام هیچ وقت اجازه نمیدادند ایشان سنگر تبریز را رها کنند و به جبهه بروند. البته این حرکت ایشان هم نشانه عشق وی بود به شهادت و انقطاعش از دنیا.
در نهایت این اعتقاد به مقام شهادت و آرزوی قلبی ایشان بود که در کنار مبارزات انقلابی و طاقتفرسای وی مقام شهادت را برایش به ارمغان آورد.
بوسیدن دست رزمنده
نمونه دیگری از ارتباط عاطفی شهید مدنی با رزمندگان، تشکر و قدردانی از زحمات ایشان در دفاع از مرز و بوم ایران بود.
در این باره نقل است هنگامیکه یکی از هواپیماهای متجاوز دشمن به آسمان تبریز رسید، یکی از رزمندگان ارتشی به نام یوسف زارع با مسلسل سنگین هواپیمای متجاوز را سرنگون ساخت.
در پی این حماسه قهرمانانه، شهید مدنی با آن مقام علمی و اخلاقی، دستان این رزمنده دلیر را بوسه زده و انگیزهای مضاعف در نهاد همه رزمندگان ایجاد کرد.
ایشان در آن هنگام به این برادر ارتشی فرمودند «شما که با این دستتان از اسلام و میهن دفاع کرده و هواپیمای کفر را سرنگون ساختهاید، من بهعنوان نماینده امام خمینی، این دستان را میبوسم.» [۱]
منبع
[۱] بهرامی، مهدی، شهدای محراب و دفاع مقدس، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی: مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس، چاپ اول، ۱۳۹۷، صفحات ۴۹، ۷۷
انتهای پیام/ 118