به گزارش خبرنگار حماسه و جهاد دفاعپرس، واحدهای مهندسی در طول دوران دفاع مقدس، امورات مهندسی دفاعی و رزمی را انجام میدادند، که در این نوشتار به تبیین فعالیتهای آنها پرداختهایم.
مهندسی نقش محوری در شکلگیری خط دفاعی، پشتیبانی در عملیات و حین و بعد از عملیاتهای رزمندگان و نیز مناطق پدافندی و نقاط استقراری یگانها داشته و تاثیر زیادی در سهولت امر دفاع و نیز ارتقا امنیت جانی و خسارات مادی دارا بوده است. عمده این فعالیتها توسط واحدهای مهندسی زیر صورت گرفته است:
مهندسی رزمی سپاه پاسداران
همزمان با تشکیل سپاه پاسداران و شرکت در جنگ، اولین هستههای مهندسی رزمی آن شکل گرفتند. در اوایل جنگ که نیروهای مهندسی ارتش هنوز وارد عمل نشده بودند رزمندگان و نیروهای مردمی با ابتداییترین تجهیزات اولین اقدامات مهندسی رزمی را به انجام رسانیدند. سپس به مرور قسمتی در سپاه پاسداران نیز به مهندسی رزمی اختصاص یافت و این نهاد مستقل تشکیل شد.
رزمندگان در جای جای خطوط درگیری با کمترین امکانات اقدام به حفر کانال، احداث سنگر و … کردندکه منشاء ورود سپاه در عرصه مهندسی رزمی شد.
در یک تقسیم بندی میتوان سیر تکاملی مهندسی رزمی سپاه را به سه دوره تقسیم کرد:
الف- از ابتدای جنگ تا عملیات بیت المقدس
ب- از عملیات بیت المقدس تا عملیات بدر
ج- از عملیات بدر تا پایان جنگ
یگانهای های مهندسی رزمی دیگرسپاه در دوران دفاع مقدس شامل پایگاههای مهندسی معقولی (اهواز- کیلومتر پنج جاده اندیمشک)، امام حسن مجتبی (ع) (جنب پاسگاه تُبُر)، لشکرهای مهندسی و تیپهای مهندسی و قرارگاههای مهندسی منطقهای و تاکتیکی
مهندسی رزمی سپاه پاسداران دارای یک سیر تکاملی در طول دوران جنگ بوده است و در هر مرحله از جنگ در شکل و قالب تکامل یافتهتر ظاهر میشد تا بتواند فعالیتهای مهندسی رزمی را در جنگ انجام دهد.
مهندسی رزمی ارتش جمهوری اسلامی ایران
با شروع جنگ تحمیلی مهندسی رزمی ارتش، همزمان با تشکیل لشکرها و تیپهای مستقل به ترتیب گردانها و گروهانهای مهندسی رزمی با ساختاری تقریباً به شکل امروزی شکل گرفته و رفته رفته با واگذاری تجهیزات و بسط سازمان تغییر ساختار یافتهاند؛ و به خدمات مهندسی مشغول شدند.
پشتیبانی و مهندسی جنگ جهاد سازندگی
جهاد سازندگی همگام با پیشرفت در مراحل مختلف جنگ، به تقویت، سازماندهی و تشکیل قرارگاهها و گردانهای مهندسی خود اقدام کرد. قرارگاه مرکزی؛ قرارگاه کربلا (ستاد کربلای سابق)، قرارگاه نجف (ستاد نجف سابق)، قرارگاه حمزه (ستاد حمزه سابق)، قرارگاه نوح (ستاد نوح نبی (ع) سابق)، قرارگاه رمضان، چندین تیپ و گردان مهندسی جنگ جهاد سازندگی و چندین مرکز تحقیقاتی پشتیبانی و مهندسی جنگ جهاد
سایر واحدهای مهندسی فعال در جنگ تحمیلی
برخی دیگر از واحدهای مهندسی و یاری رسان به امر مهندسی در جنگ چنین بوده اند:
قرارگاه مهندسی- رزمی صراط المستقیم
مدتی پس از جنگ، با توجه به لزوم شرکت گستردهتر دولت در جنگ، هیأت دولت به منظور پشتیبانی فعالتر از جنگ، طبق مصوبهای، وزارت سپاه را مأمور تأسیس قرارگاهی بنام صراط الستقیم کرد [۳]تا از توان وزارتخانهها درامر جنگ به نحو مطلوب تری استفاده کند. مسئولیت این قرارگاه با حکم وزیر وقت سپاه (سردار سرتیپ پاسدار حاج محسن رفیق دوست)، به شهید صفوی محول شد. قرارگاه صراط الستقیم تمام پروژههای مهندسی وزارتخانههای مختلف را زیر پوشش خود قرار داد و علاوه بر پشتیبانی آنها نسبت به حسن اجرای پروژههای فوق نیز نظارت فنی میکرد. (جلالی فراهانی & شمسایی زفرقندی، بی تا، ص. ۱۵۳)
سردار مهدی مبلغ درباره شهید صفوی و تشکیل قرارگاه صراط المستقیم میگوید: در زمان تشکیل وزارت دفاع، با توجه به تجربه مهندسی ایشان، و با اصرار برادرمان حاج محسن رفیق دوست وزیر وقت سپاه، آقا محسن (شهید صفوی) مسولیت دفتر مهندسی وزارت را در استان اصفهان قبول کرد. مدتی نگذشت که از طریق همین دفتر، قرارگاه صراط المستقیم را تشکیل داد. این قرارگاه هماهنگ کننده تمام وزارت خانهها بود و در حقیقت هماهنگ کننده کسانی که از وزارتخانهها و دستگاههای مختلف اجرایی، میخواستند در جنگ شرکت کنند. در حقیقت ایشان قرارگاه مهندسی صراط را در جبهه جنوب، بنیان گذاری کرد. سختترین پروژههای مهندسی رزمی را با فداکاری، تدبیر، شجاعت، پشتکار، ایثار و صمیمیت به انجام رساند. هر چند قرارگاه صراط با حداقل امکانات آغاز به فعالیت کرد، اما با توانایی و مدیریت شهید صفوی در مدت کوتاهی توانست جایگاه ویژهای در مهندسی رزمی جنگ از آن خود کند. شهید صفوی درباره آغاز فعالیت قرارگاه صراط المستقیم میگویند:
تشکیلات مان از یک کانکس ۲ اتاقه شروع شد و به اینجایی که هم اکنون شما ملاحظه میفرمایید رسیده، …. الان الحمدالله ربالعالمین این تشکیلاتی که با یک بنیه بسیار ضعیف و فقط با توکل به خدا و پشتیبانی شما عزیزان، آغاز به فعالیت کرد در جبهه، هم اکنون فقط ۲۰۰۰۰ نفر آمار غذایی ما در جنوب است، الان یک مقدار ۲۲۰۰۰ تا ۲۳۰۰۰ نفر است، یک مقدارش واحدهای مختلف هستند، منتهی مابقی اینها مستقیم و غیر مستقیم زیر پوشش صراط هستند
پس از تأسیس قرارگاه خاتم الانبیاء (ص)، قرارگاه صراط زیر نظر این قرارگاه انجام وظیفه میکرد.
قرارگاه مهندسی خاتم الانبیاء (ص)
قرارگاه مهندسی خاتم الانبیاء (ص) در سال ۱۳۶۳ تشکیل شد و پس از آن، ارتش، سپاه، جهاد، وزارت دفاع و سایر وزارتخانه ها، همچون نیرو، راه، کشاورزی، مسکن، مخابرات، نفت، صنایع و معادن و مراکز جهاد دانشگاهی در دانشگاهها به صورت متمرکز فعالیتهای مهندسی را زیر نظر قرارگاه مهندسی انجام میدادند. یگانهای مهندسی سپاه براثر نیاز عملیاتی و نیاز منطقه یگانهای خود را مانند یگان پل، یگان راه و یگان استحکامات گسترش میدادند. این گسترش باتوجه به شرایط مکانی و زمانی متغیر بود و یگانهای مهندسی سپاه تبدیل به لشکرهای مهندسی سپاه شد و علاوه بر همکاری با قرارگاه مهندسی خاتم الانبیاء (ص)، همچنان به وظایف خود در عملیات نیز ادامه میدادند. جهاد نیز با قرارگاههای مختلف مانند کربلا، نجف، حمزه و نوح در اختیار قرارگاه بودند. سازمانهای تخریب، چه در لشکرهای مهندسی سپاه و چه در قرارگاههای عملیاتی کربلا و نجف و نوح مستقلاً، کار بازکردن معابر را برعهده داشتند. (سرداری کرمانی، بی تا، ص. ص ۸۵-۸۶)
فرماندهان دوران دفاع مقدس در خصوص تشکیل قرارگاه خاتم الانبیاء (ص) چنین میگویند: «تقریباً از شروع عملیات جادهی سیدالشهدا ما رسیدیم به اینکه یک یگان مهندسی برای آماده کردن مناطق عملیات نیاز هست؛ که پایهی قرارگاه مهندسی خاتم الانبیا (ص) گذاشته شد و دیگر جهاد و نیروهای ارتش – ارتش که کمتر توانست در این کار مشارکت داشته باشد-، ولی نیروهایی که از وزارت راه و ترابری و دولت میآمدند و کمک میکردند، اینها تقریباً متمرکز شدند در قرارگاه مهندسی خاتم الانبیاء (ص) – قرارگاه صراط مال وزارت سپاه بود در آن موقع- قرارگاه صراط هم آمد که شهید محسن صفوی مسئول آن بود و فرمانده اش بود، آن هم آمد توی قالب قرارگاه خاتم الانبیا. یعنی کل نیروهای دولت و نیروهای غیر لشکری متمرکز شدند در قرارگاه مهندسی خاتم الانبیاء (ص) که طرحهای آماده سازی مناطق عملیات را ش. روع کردند.» (امیر عمید، مصاحبه شماره ۱۸)
قبل از اینکه قرارگاه مهندسی خاتم تشکیل شود، معمولاً هماهنگی در درون قرارگاه مشترک سپاه و ارتش انجام میشد. مثلاً قبل از اینکه عملیات فتح المبین یا بیت المقدس میخواست شروع شود در داخل قرارگاه، من و مهندسی سپاه و مهندسی جهاد نشستهای مشترکی داشتیم و تصمیم میگرفتیم که چکار کنیم. نحوهی پشتیبانی چگونه باشد، جهاد چه کار کند ارتش و سپاه وظیفه اش چیست و … در هر قرارگاه هم فرماندهی گردان مهندسی به عنوان بالاترین مقام بود و، چون قرارگاههای ما معمولاً مشترک بود بنابراین یک مشاور از سپاه و یک عنصر جهادی هم داشتند که مأمور میشدند به سپاه و این سه عنصر در مقیاس کوچکتری مینشستند با هم تصمیم میگرفتند. بعد از اینکه قرارگاه مهندسی خاتم الانبیاء (ص) تشکیل شد مقداری کارهای هماهنگی قوام بیشتری به خود گرفت و از یک کانال مشترک این کار انجام میگرفت.
ستاد جنگهای نامنظم
ستاد جنگهای نامنظم، نام ستادی بود که در در دهه ۱۳۶۰ خورشیدی در ایران برای فرماندهی جنگهای چریکی برپا شد. این ستاد مسئولیت عملیاتهای محدود را که در ابتدای جنگ تحمیلی علیه ایران انجام میشد را به عهده داشت. فرماندهی این ستاد با مصطفی چمران وزیر دفاع وقت بود.
شهید چمران به اتفاق حضرت آیت الله خامنهای که هر دو نمایندهی حضرت امام (ره) در شورای عالی دفاع و نماینده مردم در مجلس شورای اسلامی بودند، با نظر و توصیهی حضرت امام خمینی (ره) روز هفتم مهرماه ۵۹ با یک هواپیمای سی-۱۳۰ به همراه ۶۰ نفر از رزمندگانی که در کردستان تجربهی جنگی داشتند، وارد اهواز شدند و از همان بدو ورود و شب اول حملههای چریکی و ضربتی خود را علیه نیروهای عراقی که با غرور و جسارت تمام تا حدود ۶ کیلومتری اهواز پیش آمده بودند، آغاز کردند (سرداری کرمانی، بی تا، ص. ص ۵۲-۵۳).
عمدهترین فعالیت ستاد جنگهای نامنظم، در زمینهی مهندسی رزمی بود و تحت نظر شهید چمران فعالیتهای مهندسی گوناگونی را در ابتدای جنگ انجام میدادند و توانسته بودند نقش بسیار موثری در جلوگیری از پیشرویهای دشمن ایفاء نمایند.
البته برخی از مراکز و وزارت خانهها نیز کمک به امر مهندسی رزمی در دفاع مقدس میکردند که عبارتند از: استنداری خوزستان، وزارت دفاع، نیرو، راه، کشاورزی، مسکن، مخابرات، نفت، صنایع و معادن و مراکز جهاد دانشگاهی در دانشگاهها
استانداری خوزستان
– معاونت عمرانی، دفتر فنی، فرمانداری، شهرداری، بانک ماشین آلات و ادارات کل استان گاز، نفت) مناطق نفت خیز (پتروشیمی، صنایع، کشاورزی، راه و ترابری، سازمان آب برق، مخابرات، همگی در این درخدمت جنگ بودند. (سرداری کرمانی، بی تا، ص ۸۳)
وزارت دفاع (شهید فکوری)
شهید فکوری در مورد خرید پمپهای کانال سلمان از سوئد، شخصاً با هواپیمای سی ۱۳۰به سوئد رفت و ۴۸ عدد پمپ را با هواپیما به پایگاه شکاری وحدت در دزفول آورد و سپس سازمان آب و برق خوزستان پمپها را از آنجا مستقیم توسط تریلی به اهواز ایستگاه پمپاژ دغاغله (شهیدچمران) حمل کرد. (سرداری کرمانی، بی تا، ص ۸۳)
ستاد مشترک ارتش (شهید فلاحی)
شهید فلاحی که از مشکلات لشکرهای ارتش ایران بعد از انقلاب کاملاً آگاه بود، اکثر وقت خود را در
اختیار مهندسی جنگ گذاشته بود و سعی میکرد امکانات مهندسی را در اختیار مسئول مهندسی جنگ و
مدیر آب و برق خوزستان قرار دهد. (سرداری کرمانی، بی تا، ص ۸۴)
وزارت نیرو
شهید دکتر عباسپور نیز با اختیارات سازمان آب و برق خوزستان را به مدیر عامل آن داد که بتواند از
امکانات سازمان در رابطه با مهندسی جنگ استفاده کند، با آوردن شهید کلانتری و شهید قندی، مصوبات
لازم را از شهید رجایی برای طرحهای مهندسی جنگ به دست آورد. ارسال ۴۰۰ موتور ژنراتور برق به آبادان و روشن کردن برق شهر آبادان در آبان ماه ۱۳۵۹ نیز توسط شهید عباسپور انجام شد. (سرداری کرمانی، بی تا، ص ۸۴)
وزارت راه
– شهیدکلانتری، شهید زوارهای را که معاون هماهنگی وزارت راه بود، مأمور ارسال امکانات به جبهه کرده
بود. ساخت ۱۷ کیلومتر اول کانال شهیدچمران، مدیون زحمات شهید زوارهای است. (سرداری کرمانی، بی تا، ص ۸۴)
معاونت مهندسی ستاد مشترک سپاه
– معاونت مهندسی ستاد مشترک سپاه، کارهای تشکیلاتی و سازمانی یگانهای مهندسی سپاه را در تهران و در جنوب و در غرب و در عملیات بر عهده داشت و ضمناً کارهای تحقیقاتی را در تهران نیز انجام میداد.
پایگاههای مهندسی جنوب مانند پایگاه شهید مظفر، پایگاه شهید جعفری، پایگاه شهید صبوری، پایگاه شهید معقولی و دفاتر مهندسی شهرستانها و در مناطق قرارگاههای مهندسی و تیپهای مهندسی و لشکرهای
مهندسی مانند لشکر ۴۲ قدر، لشکر ۴۰ صاحب الزمان عج، لشکر ۴۱ امام علی تشکیل شد. (سرداری کرمانی، بی تا، ص ۸۵)
وزارت سپاه
با تشکیل معاونت مهندسی و معاونت صنایع در وزارت سپاه، کلیه کارهای صنعتی جنگ از جمله ساخت پل فجری، نصب خمپاره در خشایارها، تکثیر دوزیستها باتلاق روها و مین روبها انجام شد. وزارت سپاه علاوه بر پشتیبانی لشکرها و تیپهای مهندسی، خود نیز وارد مرحله کمک رسانی شد و ستاد فوریتهای جنگ را در اهواز پایه گذاری کرد که این ستاد کارهای تحقیقاتی جنگ را انجام میداد. (سرداری کرمانی، بی تا، ص ۸۵)
تعامل واحدهای مهندسی ارتش، سپاه و جهاد
واحدهای مهندسی سپاه، ارتش و جهاد، در طول دوران دفاع مقدس، دارای تعامل نزدیک و هماهنگیهای مناسب برای اجرای عملیاتهای مهندسی بودند و میتوان گفت که یکی از ابتکارات در عرصهی دفاع مقدس محسوب میگردد. این تعامل به گونهای بود که نوعی انعطاف پذیری را برای پر کردن خلأهای فعالیتهای مهندسی بوجود آورده بود. انعطافپذیری در سازمان ادغام یگانها و تیمهای مهندسی سپاه با نیروهای جهاد سازندگی، وزارتخانههای دولتی و ارتش که بسته به نوع عملیات و محیط جغرافیایی و استعداد نیروهای به کار گرفته شده و مأموریت واگذار شده دائماً در تغییر و جابجایی بودند و کمبود تجهیزات مهندسی مناطق نبرد به این شیوه تأمین میشد؛ این عمل یعنی ترکیب اقدامات مهندسی جهاد و سپاه و سازماندهی دولتی تحت عنوان قرارگاه صراطالمستقیم صورت میگرفت و این خود یکی از ابتکارعملهای فرماندهان مهندسی دفاع مقدس بود که نتیجه و اثرش رقابتی سالم و تخصصی همراه با انگیزه و سرعت در امور محوله بود که ضمن تقویت بنیه تخصصی و فنی مهندسی دفاع مقدس، نسبت به تعریف سطوح و نیاز مهندسی در محیطهای مختلف و موقعیتهای گوناگون حداکثر بهرهبرداری لازم را به عمل میآورد.
هر یگان، سازمان مهندسی خاص خود را داشت و از مقامات بالا هم اجباری براین امر نبود. حتی گردانهایی که در محیطهای عملیاتی غرب و کوهستان و ارتفاعات فعالیت میکردند با گردانهای مهندسی مستقر در جنوب هم از نظر ساختار و سازماندهی متفاوت بودند، هم از نظر موقعیت جغرافیایی و هم از نظر تشکیلاتی و مدیریتی. نوع ساماندهی و سازماندهی مهندسی از خلاقیت و ویژگیهای خاص بهره گرفته بود. (پژوهشگاه علوم و معارف دفاع مقدس۲، ۱۳۸۶)
در این خصوص، دو تن از فرماندهان دوران دفاع مقدس، چنین میگویند: اختلاف نظر همیشه وجود دارد باتوجه به اینکه نیروهای سپاه و جهاد و … همه مومن و معتقد بودند که برای چه میجنگند، این بود که اختلاف بین آنها معنی نداشت و تا قرارگاه خاتم تشکیل نشده بود ما در داخل قرارگاهها، قبل از عملیات، برادران سپاه و جهاد را جمع میکردیم و یک نشست کلی داشتیم گاهی این نشست در در قرارگاه ارتش انجام میشد، گاهی در قرارگاه سپاه انجام میشد گاهی میرفتیم سه راه خرمشهر و آن جا انجام میدادیم با شهید ناجیان و شهید رضوی و … مشخص بود در شب عملیات که این هماهنگی چه نقشی دارد. هر واحد (رزمی) هم میدانست که کی به او مأمور است.
عملیات مهندسی در فاصلهی زمانی ۱۸ ماه از شروع استقرار تا انجام عملیات فتح المبین به صورت مداوم توسط گردان ۴۵۵ مهندسی لشکر ۲۱ حمزه در این منطقه انجام شده بود و منطقه آماده بود برای اجرای عملیات. در حین عملیات هم یگانهای تکوری که تقویت کرده بودند یگانهای لشکر را، از تیپ حضرت رسول که آمده بودند از سپاه پاسداران، تیپ ۷ ولیعصر (عج) بودکه با ما کار میکرد و یگانهای عملیات خاکی جهاد سازندگی، جهاد سازندگی اندیمشک و دزفول که با لشکر ۷ ولیعصر (عج) بودند.
یک همکاری بسیار خوب و هماهنگی بین نیروهای تخریب سپاه، یگانهای مهندسی ارتش و همچنین نیروهای جهاد انجام شد و نتیجه اش عملیات پیروزمندانه و افتخارآفرین فتح المبین بود.
برادر میرشفیعیان از فرماندهان پشتیبانی و مهندسی جنگ جهاد در طی جلسه نمایندگان ارتش، سپاه وجهاد در خصوص تعامل نیروهای مهندسی رزمی میگوید: «قبل از هر عملیاتی در هر منطقه ای، هر یگان نظامی مستقر بود، در آن منطقه یک جهادی از یک استانی استقرار داشت. در آن منطقه کارهای پشتیبانی و مهندسی را سرویس میداد و خدمات میداد، ولی وقتی قرار بود یک عملیاتی انجام شود، در ثامن الائمه (ع) که هیچ مهندسی دیگری وجود نداشت و جهاد بود. – این هماهنگیها توسط جهاد انجام میشد. ولی از ثامن الائمه (ع) به بعد برای انجام عملیات ها، وقتی طراحی و برنامه ریزی عملیات میشد ما یک جلسات هماهنگی مشترکی داشتیم که مینشستیم و برنامه ریزی میکردیم، با نمایندهی ارتش و سپاه و یک جلسه هم حداقل با فرماندهان عالی رتبه در قرارگاه مرکزی آن منطقه – قرارگاه جنوب یا قرارگاه کربلا یا .. - مینشستیم برنامه ریزی میکردیم و هماهنگ میکردیم که در این محدوده، کدام جهاد باید مسئولیت بپذیرد و همهی واحدها از او خدمات بگیرند، همهی واحدهای نظامی هم در اختیار او باشند. در فلان منطقه کدام جهاد باشند. یادم است که فرمانده لشکرها چانه میزدند سر جهادهایی که شناخت داشتند یا قویتر عمل میکردند.
سر بعضی جهادها دعوا بود، بعضی فرمانده لشکرهای ارتش بخصوص. چانه میزدند که این جهاد با ما باشد یا آن یکی…، ولی در بعضی از مناطق یک مجموعهی یک قرارگاهی را چند تا لشکر و چند تا جهاد و … در آن بودند که یک نمایندهای از یکی از این جهادها میرفت نمایندهی مسئول مهندسی در آن قرارگاه میشد و هر جهادی هم با یک لشکر، با دو تا لشکر از سپاه، ارتش، تقسیم بندی میشد و کار میکرد و همه با آن یک نفر که مسئولیت مهندسی قرارگاه (تاکتیکی) بود، هماهنگ بودند. ما بعد از ثامن الائمه (ع) این تقسیم بندیها را همیشه داشتیم، چون جابجایی اش را مجبور بودیم صورت بدهیم. مثلاً تا ثامن الائمه (ع) تقریباً همهی آن واحدهایی که عمل کردند، واحدهایی بودند که از ابتدای جنگ در آن منطقه مستقر بودند. -جهاد نجف آباد، جهاد فارس، از آن طرف ستاد جنوب و …-، ولی بعدش برای طریق القدس و عملیاتهای بعدی مجبور شدیم که جابجا شویم. از جهادهای دیگر هم بیایند و ضمن اینکه این منطقه را حفظ میکنیم، توانمان را هم اضافه کنیم. تیمهایی را ببریم در جای دیگر و کار بکنیم.
ما از ابتدای جنگ از زمانی که سپاه یک مقداری تشکیلات مهندسی اش را شروع کرد و ارتش هم تقویت شد، این هماهنگی را داشتیم، برای اینکه امکانات در راستای عملیات به خوبی بکار گرفته شود. سپاه و ارتش امکانات مهندسی اش را در بحث خاکی، در مواقع عادی هم حتی عمدتاً برای کارهای عقبه- بنه ها، قرارگاه ها، توپخانه ها، آشپزخانهها و جابجاییهای یگانهای خودشان – استفاده میکردند. خدمات دهی به عموم محور با جهاد منطقه بود. خطوط اول و دوم و کارهای اصلی را هم باید با آن جهاد انجام میدادند. از فتح المبین به بعد این بنا را گذاشتیم و این را هم شکستیم که دیگر بعد از عملیات هر کس برود در تشکیلات خودش صرفاً کار کند. میگفتیم قرار گذاشتیم که لشکرها و جهادها و یگانهای سپاه و … که با هم هستند در این قرارگاه مشترک با هم بمانند. با هم کار کنند، به حسب نیاز، امکانات و نیروها جابجا شوند. من آن موقع به عنوان مسئول مهندسی جهاد فارس، لشکر ۲۱ حمزه، لشکر ۷ ولیعصر (عج)، لشکر والفجر فارس و … با هم بنهی مشترک داشتیم، ما این تشکیلات را حفظ کردیم و داشتیم. هم دوران فتح المبین، بعد از فتح المبین تا زمانی که در کنار هم بودیم، همهی خدمات را از تشکیلات و امکانات به هم میدادیم، ضمن اینکه، یگانهای سپاه و ارتش خودشان بر این باور بودند که در بنهی مشترک هرچه بمانند به نفع شان است، چون سرویس و خدماتی که به لحاظ پشتیبانی ماشین آلات به خصوص، برای تعمیر و راه اندازی و نگهداری اش، جهاد داشت و میداد، شامل همهی اینها میشد و اینها خیلی دستشان باز نبود.
ما دستمان باز بود و امکانات میدادیم، یک دستگاه مهندسی ارتش یا سپاه که در کنارمان و در قرارگاه مان بود، با دستگاه جهاد فرقی نداشت، اگر این خراب میشد و قطعه میخواست، این را هم تعمیرش میکردیم. خیلی هم بنهها و قرارگاه هایمان تقویت میشد. یک جاهایی رسماً، مثلاً همین فتح المبین یادم است که قرارگاه مرکزی در ساختمان هفت تپه، یک ساختمان شیکی بود که میرفتیم آن جا جلسات را با فرماندهان سپاه و ارتش و … میگذاشتیم و خیلی هم از لحاظ امنیتی مراقبت میکردند، جلسات را آنجا میگذاشتیم، یادم است که این تقسیم بندیها و …. صورتجلسه شد. یعنی صحبت و بحث شد و بعدا قرار شد سران مجموعهی جهاد و سپاه و ارتش این صورت جلسه را امضاء کنند، که کردند و سندش هم موجود است. خاطرات جالبی هم از آن جلسات داریم، خیلی از روابط دوستی مان با بچههای سپاه و ارتش در این جلسات بیشتر رقم میخورد. سر به سر هم میگذاشتیم، شوخی میکردیم یا بعضی از همین کش مکشهای چانه زنیها را با هم داشتیم. به خصوص بچههای ارتش یک رغبت خاصی داشتند به اینکه بچههای جهاد حتما هرکجا میروند کنارشان باشند. اگر یک جایی یک مأموریتی را فرماندهان لشکرها به آنها میدادند، اگرمی فهمید جهادی کنارش ممکن است نباشد، اولین تقاضایش این بود که جهاد من کیست؟ … (نمایندگان، مصاحبه شماره ۲)
آن موقع میگفتند که جهاد پشتیبان من کیست؟ یا به قول معروف جهاد معین ما کیست؟ ولی وقتی عملیاتها پشت سر هم رخ داد، اصلا قرارگاهها مشخص شد. ما در قالب چند تا قرارگاه کلی …- نصر و فتح و کربلا و قدس و … در مقاطع مختلف آدم هایش فرق میکرد مثلاً من در یک مقطعی در فتح المبین با مجموعهی لشکرها بودم در لشکر ۲۱ حمزه بودم، در والفجر مقدماتی، یادم نیست قرارگاه اسمش چی بود، تازه لشکرهای سپاه تشکیل شده بود، یک قرارگاهی در تنگه زلیجان. ما را بردند نزدیک جنگلهای امقرمن آن روز حساب کردم دیدم قرارگاهی که من جوان ۲۲ ساله فرمانده مهندسی اش شده بودم و دارم هماهنگ میکنم، ۱۶ تا لشکر داشت. گفتم خدایا کمکم کن، من اینها را چطوری هماهنگ کنم.
آن قدر همهی انگیزهها و اهداف یکی بود، اخلاصها بالا بود… اینجوری نبود که با هم مشکل داشته باشیم. یک کسی مانند عمید و جانگداز و …. برای خودشان یک سابقهای داشتند و آموزشهایی دیده بودند، عیبشان نبود که در کنار من بایستد و … او در کنار خودش، یک بچه ۲۲ ساله نمیدید، یک نمایندهی جهادی میدید که کلی توان و امکانات و جرأت و جسارت و … در کنارش است و خدمات به او میدهد و شب عملیات هم او و تیمش جلو هستند. یعنی تقسیم بندی هایمان را با حساب و کتاب کرده بودیم، هیچ وقت به کسی مثل عمید نمیگفتیم در شب عملیات در فلان محور باش. تأکید میکردیم که در قرارگاه باش و تکان نخور تا اگر فرمانده لشکر کاری داشت به ما بگو. تقسیم بندیهای کاری و اجرایی اینجوری بود. همدیگر را قبول داشتیم و به راحتی کار میکردیم. یکی از مشکلاتی که یادم هست در آن زمان، به شهید رضوی و به خصوص به آقای ورشابی بعداً چند بار این موضوع را گفتم و اشکال میدیدم، با این که من جوانی بودم و خیلی تجربهی اداری هم نداشتم، همیشه میگفتم چرا این مأموریت ها، چرا این مسئولیت ها، چرا این عنوانها و … را صورتجلسه نمیکنید و حکم نمیزنید.
ما مستند نمیکردیم خیلی از اینها را متأسفانه. شاید بگویم به ندرت بعضی از چیزهای ما مستند شد. اما ارتش یک حسنی که داشت، تشکیلاتی داشت که همه چیز را ثبت میکرد و مینوشت. کاری نداشت که تو کی هستی. در محدودهی خودش هر اتفاقی میافتاد، به عنوان تشکیلات و امکان موجود در اختیارش، برای خودش این را ثبت میکرد.
من همیشه یک چیز را عامل اصلی موفقیت هایمان میدانستم، بخصوص در قرارگاه یا عملیات ها، حتی اگر یک موقع در بحثهای نظامی و در عملیات ها، واحدهای دیگر، واحدهای رزمی، بر سر کم و زیاد یا اختلاف نظراتی با همدیگر داشتند، در مهندسی ما با هم از این مشکلات را نداشتیم، ما در مهندسی ارتش، سپاه و جهاد خیلی یکدست بودیم. دیگر این حسابها بین مان نبود که کی چه توانی دارد، کی چه امکاناتی دارد. خیلی با هم یک رنگ بودیم. من هیچ وقت در هیچ یک از قرارگاه مشترکم احساس نکردم که ایشان ارتشی است و ایشان سپاهی است. همه را جهادی میدیدم، به معنای واقعی. یعنی همه یک روحیه داشتند.
همه به هم اعتماد داشتند و واقعاً در تصمیم گیری ها، در هماهنگی ها، در فرمانبری ها، در جابجایی ها، در تمام این مراحل واقعاً با هم هماهنگ عمل میکردیم و من تنها جایی که یک دفعه، یک مقدار بر سر یک موضوعی اختلاف در یکی از قرارگاهها پیدا کردم، فکر میکنم عملیات رمضان بود با شهید حاج عباس جولایی بر سر جابجایی یک بلدوزر بود. یک بلدوزری را برای پشتیبانی برای چند تا محور نگه داشته بودم، خیلی هم در مضیقه بودیم و برایش برنامه ریزی کرده بودیم که این بماند که از آن استفاده بکنیم، آقای محسن رضایی از برنامه ریزی ما خبر نداشت، پیغام داده بود که این دستگاه تان را بفرستید فلان جا در یک نقطهی دیگری که الان یادم نیست و در آن نقطه هم من برایش برنامه ریزی جدا کرده بودم و مطمئن بودم که رفتن این در آن جا تأثیر ندارد. اگر یک اختلاف نظری هم پیدا کردیم، سر مداخلهی یک نیروی رزمی، نظامی بود.
خودمان خیلی با هم هماهنگ بودیم. … همیشه به عنوان یک جهادی اعتقاد دارم که جهاد بزرگترین هنرش در جنگ این بود که باعث ایجاد وحدت بین نیروها میشد. جهاد واقعا هماهنگ کننده و وحدت بخش بود. ما همیشه کوچکترین سوء تفاهم یا اختلافی بین نیروها پیش میآمد، همیشه وسط میدان و میان اینها بودیم و اصلاح میکردیم و با شیوههای خاص خودمان باعث میشدیم که این ها، مشکلاتشان مرتفع شود و هماهنگ شود. یعنی هماهنگ کننده خوبی بود جهاد. هم نیروهای پراکندهی جنگ را خوب مدیریت کرد و هم باعث وحدت شد
از طریق القدس به بعد که یک مقدار غنائم گرفته شد، واحدها گسترش پیدا کرد، جهادها مجبور شدند، تشکیلاتشان، امکاناتشان و نیروهایشان را توسعه بدهند، چون مسئولیت مستقیم مهندسی و پشتیبانی با اینها بود همچنان. سپاه ساختارش را که تغییر داد و رفت به سمت تیپ و لشکر و …، واحدهای مهندسی اش را هم تشکیل داد یواش یواش. اما از ابتدا سپاه حتی در بحث اهواز، آدمهایی را داشت از جنس مهندسی که کار مهندسی را هماهنگ میکردند. ما ارتباطات مهندسی مان با فرماندهی، رابطمان عموما کسی بود، به نام مهندس، از مهندسان مجموعه بود. مثلاً آن موقع ارتش، نمایندهی مهندسی اش جناب سرهنگ جانگداز بود- آن موقع جناب سرگرد جانگداز- آقای جانگداز از جانب ارتش هماهنگ میکرد و سردار مهرداد و عندلیب و … از سپاه و در تصمیم گیریها و مشاورهها در کنار فرماندهان نظر میدادند و نظرات بچههای جهاد را جمع میکردند، جلسه میگذاشتند، جلسات مکرر.
این اشکالات و خواستههای فرماندهان را میبردند و منتقل میکردند و با فرماندهی جلسات مستقیم برای بچههای جهاد گذاشته میشد و هماهنگ میشد، فرماندهان مشترک ارتش، سپاه، بچههای جهاد مینشستند، نظراتشان را میدادند، خواسته هایشان را میگفتند، طرح داده میشد روی آن، ولی به لحاظ ساختاری و اجرایی، واحدهای مهندسی سپاه عملاً تا فتح المبین هم شکل اجرایی کاملی به خودش نگرفته بود.
· نتیجه گیری درخصوص سیر تحول مهندسی رزمی در دفاع مقدس
باتوجه به تعامل و ارتباط نزدیک واحدهای مهندسی ارتش، سپاه و جهاد و سایر ارگانهای کمک کننده در امر مهندسی در دوران دفاع مقدس، روند تکاملی مهندسی رزمی نیز تقریباً یک روند رو به رشد کلی داشت که در تمام یگانهای مهندسی رزمی حاضر در جنگ، جریان داشت و با تشکیل قرارگاه خاتم الانبیاء (ص) این یکپارچگی کامل شد.
در یک نگاه کلی میتوان سیر تکامل مهندسی رزمی در دفاع مقدس را به سه دوره تقسیم کرد:
از ابتدای جنگ تا عملیات بیت المقدس
از عملیات بیت المقدس تا زمان تشکیل قرارگاه خاتم الانبیاء (ص)
از زمان تشکیل قرارگاه خاتم الانبیاء (ص) تا پایان جنگ
در دورهی اول، باتوجه به کمبود تجهیزات مهندسی در سپاه و نیز تعریف شدن مأموریتهای خاص برای یگانهای مهندسی ارتش، نقش جهاد در امر مهندسی، پررنگتر از سایر سازمانها بود، ولی تمامی یگانهای مهندسی رزمی شرکت کننده در جنگ، روند رو به رشد خود را داشتند.
در دورهی دوم باتوجه به رشد سریع مهندسی در سپاه، میتوان گفت که مهندسی سپاه، در بسیاری از عملیاتهای مهندسی، پا به پای جهاد در امر مهندسی نقش آفرینی کردند. یگانهای مهندسی ارتش نیز در انجام مأموریتهای خود موفق بودند. البته شایان ذکر است که در این دوره نیز تمامی یگانهای مهندسی رزمی حاضر در جنگ، روند رو به رشد خود را داشتند. در دورهی سوم، به دلیل تشکیل قرارگاه مهندسی خاتم الانبیاء (ص)، فعالیتهای مهندسی رزمی به صورت متمرکز زیر نظر این قرارگاه قرار گرفت و به هر یک از یگانهای دخیل در امور مهندسی رزمی، مأموریت خاصی محول شد. در این دوره نیز همانند دورههای قبل تمامی یگانهای مهندسی رزمی، پیشرفتهای قابل توجهی در امر مهندسی رزمی داشتند.
منابع و مأخذ
کتب
برهانیان، ع. , & نجفی، ح. (۱۳۷۶). جنگ مهندسی، خاطرات، تاریخچه تشکیل و روند تکاملی واحد مهندسی لشکر ۳۱ عاشورا. واحد مهندسی لشکر ۳۱ عاشورا.
پوریرحیم، ع. , & صادقی، ی. (بی تا). ایران.
توکلی، ا. (۱۳۷۳). نقش مهندسی در دفاع مقدس.
جلالی فراهانی، غ. , & شمسایی زفرقندی، ف. (بی تا). مدیریت مهندسی دفاعی. ایران.
(۱۳۷۵). سرنوشت. تهران: وزارت جهاد سازندگی.
سرداری کرمانی، ج. (بی تا، ۹). تجارب مهندسی جنگ. تهران، تهران، ایران.
کاوشی، ح. (۱۳۸۵). جهاد سازندگی و جنگ. انتشارات دفاع.
معین وزیری، نصرت الله (۱۳۸۷) ارتش در عملیات فتح المبین
جزوات
جزوه شماره ۱۳، مجموعه جزوات تدوین محتوی پروژه مهندسی رزمی در هشت سال دفاع مقدس، عملیات مهندسی ارتش
سایت
انصاری. (۱۳۸۶). کربلای ۴. بازیابی از پایگاه حجت الاسلام انصاری راد: تاریخ مراجعه ۱۳۹۴/۰۱/۲۳، ۱۰:۰۰
http://www.ansarirad.ir/index.php/۲۰۱۳-۱۲-۰۹-۲۰-۲۳-۳۵/۴/۸۲-۴
ایران ویکی. (۱۳۹۳). فضای معماری. بازیابی از تاریخ مراجعه ۱۳۹۴/۰۱/۲۳، ۱۱:۰۰
http://iranwiki.net/detail/۱۷۱۷۳۳۰/article/۴
آموزش نظامی،۱۳۹۰ تاریخ مراجعه ۱۳۹۴/۰۱/۲۴، ۱۲:۰۰
http://www.amoozeshnezami.blogfa.com/post/۹۲۲/%D۸%B۹%D۹%۸۵%D۹%۸۴%DB%۸C%D۸%A۷%D۸%AA%E۲%۸۰%۸C%D۹%۸۷%D۸%A۷%DB%۸C-%D۹%۸۶%D۸%B۸%D۸%A۷%D۹%۸۵%DB%۸C
پژوهشگاه علوم و معارف دفاع مقدس. (۱۳۸۹/۰۳/۱۵). مهندسی رزمی در صف مقدم نبرد. بازیابی از پژوهشگاه علوم و معارف دفاع مقدس: تاریخ مراجعه ۱۳۹۴/۰۱/۲۳، ۱۴:۰۰
http://www.dsrc.ir/View/article.aspx?id=۳۳۹۴
پژوهشگاه علوم و معارف دفاع مقدس۲، پ. ع. (۱۳۸۶/۱۱/۱۶). خلاقیتهای مهندسی در دفاع مقدس. بازیابی از پژوهشگاه علوم و معارف دفاع مقدس تاریخ مراجعه ۱۳۹۴/۰۱/۲۷، ۱۵:۰۰
http://www.dsrc.ir/View/article.aspx?id=۱۶۴
دانشنامه. (۱۳۹۴/۰۴/۱۵). بازیابی از دانشنامه رشد:
تاریخ مراجعه ۱۳۹۴/۰۱/۲۰، ۱۰:۱۵
http://daneshnameh.roshd.ir/mavara/mavara-index.php?page=%D۸%B۹%D۹%۸۵%D۹%۸۴%DB%۸C%D۸%A۷%D۸%AA+%D۹%۸۸%D۸%A۷%D۹%۸۴%D۹%۸۱%D۸%AC%D۸%B۱+۱۰&SSOReturnPage=Check&Rand=۰
دانشنامه رشد. (۱۳۹۳). عملیات والفجر مقدماتی. بازیابی از تاریخ مراجعه ۱۳۹۴/۰۱/۲۰، ۱۰:۲۵
http://daneshnameh.roshd.ir/mavara/mavara-index.php?page=%D۸%B۹%D۹%۸۵%D۹%۸۴%DB%۸C%D۸%A۷%D۸%AA+%D۹%۸۸%D۸%A۷%D۹%۸۴%D۹%۸۱%D۸%AC%D۸%B۱+%D۹%۸۵%D۹%۸۲%D۸%AF%D۹%۸۵%D۸%A.
دانشنامه رشد، ۱۳۸۳، عملیات والفجر ۸، تاریخ مراجعه ۱۳۹۴/۰۱/۱۹ ساعت ۱۷:۰۰
http://daneshnameh.roshd.ir/mavara/mavara-index.php?page=%D۸%B۹%D۹%۸۵%D۹%۸۴%DB%۸C%D۸%A۷%D۸%AA+%D۹%۸۸%D۸%A۷%D۹%۸۴%D۹%۸۱%D۸%AC%D۸%B۱+۸&SSOReturnPage=Check&Rand=۰
فرا رو. (۱۳۸۸). پشت-صحنه-بزرگترین-ناکامی-ایران-در-جنگ. بازیابی از تاریخ مراجعه ۱۳۹۴/۰۱/۱۸، ۲۰:۱۵
http://fararu.com/fa/news/23892
گزارش از عبدالامیر ابراهیمی، سید جواد هاشمی فشارکی و جهادگر امیر محمد زاده
انتهای پیام/ 112