گروه بینالملل دفاعپرس: دقیقا هشت سال از پیروزی غربگرایان در سلسله حوادث منتهی به انقلاب «میدان استقلال کییف» و سرنگونی دولت قانونی «ویکتور یانوکوویچ» و «حزب مناطق» و متعاقب آن جدایی شبه جزیره «کریمه» و منطقه «دونباس» (ناحیه روس نشین شرق اوکراین) با حمایت روسیه میگذرد، وضعیت به بدترین شکل ممکن در اروپا از زمان جنگ جهانی دوم رسیده است.
حمله گسترده ارتش روسیه از زمین، هوا و دریا به مناطق مختلف شمال، شرق، مرکز و جنوب اوکراین برای مقامات سیاسی و نظامی کییف بسیار غافلگیرانه بود. انهدام کامل سامانههای پدافند موشکی در ارتش اوکراین طی ساعات نخست حمله، هجوم گسترده بالگردهای تهاجمی ارتش روسیه به فرودگاه بینالمللی منطقه «گوستومل» در حومه شمال غرب کییف و تصرف این هدف راهبردی (که یک عملیات بی نظیر در تاریخ نظامی جهان محسوب میشود)، متلاشی شدن تأسیسات نیروی دریایی اوکراین در بندر اودسا و ضمن آن محاصره شهرهای خارکف، سومی، ماریوپل، خرسون و... ظرف ۲۴ ساعت اول از جنگ برای بسیاری از طرفهای اروپایی و بینالمللی غیرقابل تصور بود.
دولت غربگرای اوکراین با اطمینان خاطر از این که اتحادیه اروپا و ناتو کییف را در صورت هر نوع درگیری با مسکو پشتیبانی خواهند کرد، به صورت یکجانبه طی درگیریهای متعدد، بندهای مختلفی از «توافقنامههای مینسک»، خصوصا موضوع منع استفاده از ادوات نظامی علیه اهداف غیرنظامی در منطقه دونباس (خصوصا شهرهای دانیِتسک و لوگانسک)، را به دفعات نقض کرد. با وجود هشدار روسیه و درخواست از طرفهای غربی برای جلوگیری از این اقدام، اوکراین با پشتوانه ادعاهای ناتو و اتحادیه اروپا، از هیچ اقدامی علیه مردم منطقه دونباس، که در پوشش مبارزه با جدایی طلبان روس تبار انجام میشد، روگردانی نکرد.
به همین دلیل و با در نظر گرفتن نقض متعدد توافقهای مینسک از سوی طرف اوکراینی، مسکو دست به یک صف آرایی گسترده در مرزهای طرف مقابل زد تا ضمن هشدار به مقامات اوکراینی، از ادامه این وضعیت جلوگیری کند. با این حال، این صف آرایی گسترده که از همان ابتدا گمان وقوع جنگ را در میان تعداد قابل توجهی از پژوهشگران و نگارنده این سطور تقویت کرده بود، تأثیری در روند اقداماتی نظامی ارتش و شبه نظامیان راستگرای اوکراینی در درگیریهای منطقه دونباس نداشت.
در آخرین روزهای پیش از شروع جنگ و کمی قبل از به رسمیت شناخته شدن استقلال جمهوریهای دانیتسک و لوگانسک توسط دولت روسیه، بوریس جانسون نخست وزیر انگلیس با سفر به کییف در دیدار با مقامات ارشد اوکراینی، از آمادگی اوکراینیها برای یک «جنگ سخت و خونین» علیه روسها سخن به میان آورد. در شرایطی که بسیاری از طرفهای بینالمللی به دنبال جلوگیری از درگیری میان روسیه و اوکراین بودند، مقامات آمریکا و سایر کشورهای عضو ناتو با قدرت هرچه بیشتر سعی در تهییج اوکراین برای درگیری با روسیه کردند. این در حالی بود که در عمل، تمام اقدامات طرفهای عضو ناتو نشان میداد.
مقامات آلمانی در پاسخ درخواست کمک از طرف کییف، صرفا به فرستادن پنج هزار کلاه جنگی برای نظامیان اوکراین اکتفا و هر نوع درخواست ارسال تسلیحات راهبردی برای مقابله به مثل با روسیه را رد کردند. این موضوع باعث خشم شهردار کی یف، که پیش از قدرت پیدا کردن در شورش سال ۲۰۱۴ یک بوکسور بود، و نارضایتی او از حرکت آلمانیها شد. اوج خشم آلمانیها صرف نظر از تلاش برای مشارکت در تحریم اروپایی-آمریکایی علیه روسیه را باید در جلوگیری از ادامه روند پروژه «نورد استریم ۲» دانست. اگرچه توقف این پروژه فشار بسیاری روی آلمانیها و دیگر اروپاییها در زمینه انرژی خواهد گذاشت، ولی به نظر میرسد که وابستگی به ناتو و آمریکا چنان تأثیری روی مقامات برلین تا امروز گذاشته است که حتی به قیمت تحت فشار گرفتن در بحران انرژی، حاضر به اتخاذ سیاست مستقل از آمریکا نیستند.
با این وجود، روسیه در طرف مقابل با به رسمیت شناختن رسمی پیوستن دونتسک و لوگانسک به عنوان دو جمهوری مستقل، اما شریک و همکار فدراسیون روسیه، پاسخ سنگینی به طرف اوکراینی داد. واکنش انفعالی کی یف نسبت به این اقدام تند روسیه را به وضوح باید نشان از غافلگیری سیاستمداران غربگرای اوکراینی دانست که تا آخرین لحظه امید به مداخله نظامی ناتو داشتند.
در این میان بعضی بازیگران منطقهای حاشیه دریای سیاه مانند ترکیه هم به دنبال کسب منفعت از این حادثه بودند. ترکیه سعی کرد با فروش پهپادهای معروف «بیرقدار» خود به اوکراین، توان نظامیان اوکراینی در نبرد با نیروهای مسلح جمهوریهای خلق دانیتسک و لوگانسک را بالا ببرد. از سوی دیگر، ادعاهای تاریخی ترکیه نسبت به شبه جزیره کریمه و حمایت سیاسی از تاتارهای ضد روس در این منطقه راهبردی، به خوبی نشان میدهد که ترکها هم در صورت فراهم شدن شرایط، به دنبال بهره برداری از فضای درگیری میان روسها و اوکراینیها برای ادامه طرحهای نوعثمانی گرایانه خود هستند. به رغم این اقدامات و مواضع، تلاش اردوغان برای واسطه گری میان مقامات روسیه و آمریکا و اوکراین در هفتههای اخیر با شکست مواجه شد و این پیام را به سیاستمداران و نظامیان آنکارا رساند که هیچکدام از طرفهای درگیر مایل به فراهم شدن فضا برای مداخله ترکیه در این ناحیه از اروپای شرقی نیستند.
نباید این موضوع را نادیده گرفت که اقدامات مخرب «سازمان امنیت اوکراین» در وقوع تهاجم سنگین ارتش روسیه نه تنها بی تاثیر نبود بلکه یکی از عوامل اصلی وقوع جنگ فوریه ۲۰۲۲ است. از زمان وقوع انقلاب غربگرای «میدان استقلال کی یف»، که به سرنگونی دولت قانونی «ویکتور یانوکوویچ» دقیقا پس از به رسمیت شناخته شدن خواستههای معترضین توسط وی انجامید، تا امروز سازمان امنیت اوکراین نقش کلیدی در ایجاد تنش سیاسی در کشورهای همسایه روسیه، خصوصا بلاروس و اخیرا در قزاقستان، ایفا کرده است.
آنچه که حقیقت را حالا برای اوکراینیها بسیار دردناکتر از تصورات اولیه شان کرده است، شانه خالی کردن تمام طرفهای مدعی حمایت رسمی از ارسال نیروی نظامی برای حفظ اوکراین در مقابل روسیه است. رئیس جمهور آمریکا، نخست وزیر انگلیس، صدر اعظم آلمان و دیگر مقامات مهم اتحادیه اروپا و ناتو هیچکدام مایل به فدا کردن سربازان شان برای دفاع از حکومت غربگرای حاصل «انقلاب مایدان» نیستند. این موضوع به حدی برای ولادیمیر زلنسکی، رئیس جمهور یهودی اوکراینی-اسرائیلی و کمدین سابق، دردناک بود که اعتراف کرد: «ما را تنها گذاشتند!» او حتی در گفتوگوی تلفنی با یکی از مقامات ارشد اتریشی گفت: «نمی دانم سرنوشت کشورم چه خواهد شد!» این سوالی است که به نظر میرسد زمانی که ارتش اوکراین با کمک مستشاران آمریکایی و اسرائیلی در حال تجهیز مناطق شهری به سامانههای پدافند هوایی بود، از بابت پاسخ به آن کمترین دغدغهای نداشت.
نه تنها حمله به طرف شهر کییف از سه محور شرق، شمال و غرب و استقرار نیروهای ویژه هوابرد ارتش روسیه در حومه پایتخت اوکراین کار را از تهدید نظامی به تهدید موجودیت دولت و نیروهای مسلح اوکراین رسانده بلکه استقرار واحدهای مکانیزه و پیاده ارتش روسیه در منطقه «آبولون» در شمال کی یف نیز بر حساسیت وضعیت موجود برای اوکراینیها اضافه کرده است.
شکست ارتش اوکراین از شبه نظامیان روس تبار مورد حمایت مسکو با وجود ۸ سال درگیری مسلحانه برای بازپس گیری دانیتسک و لوگانسک را باید حادثهای مهم در عرصه سیاست بین المللی قلمداد کرد. با این وجود، حادثه مهمتر جنگ مستقیم ارتش روسیه در اوکراین و حمله مستقیم هوابرد-زرهی روسیه به پایتخت اوکراین است. با توجه به پیشرویهای نظامی طی ساعات اخیر، بسیار بعید به نظر میرسد که ارتش اوکراین توان دفاع همه جانبه از پایتخت خود در مقابل حمله ارتش روسیه را داشته باشد.
در سوی دیگر میدان نیز طرفهای غربی با تحریمهای گسترده مقامات روس، خصوصا شخص ولادیمیر پوتین رئیس جمهور و سرگئی لاوروف وزیر خارجه روسیه، به دنبال فلج کردن اقتصادی روسیه و ایجاد اعتراضات داخلی، دقیقا مشابه راهبرد قدیمی شان در برابر ایران و جبهه مقاومت اسلامی، هستند. با وجود فشارهای اقتصادی ناشی از جنگ بر سیستم مالی، بانکداری و بورس روسیه، قطع پروژه گازی نورد استریم ۲ توسط آلمان، اولین ضربه خود یعنی افزایش قیمت گاز را در چند کشور اروپایی طی ساعات اخیر نمایان کرد. با ادامه این وضعیت باید منتظر بالا رفتن هرچه بیشتر قیمت گاز در سراسر اروپا بود و این ابزاری است که روسیه دقیقا برای مقابله به مثل با تحریمهای سنگین جدید از سوی آمریکا و اتحادیه اروپا به کار خواهد برد.
واکنش ترکیه و رژیم صهیونیستی نیز نسبت به وقوع جنگ جالب توجه بود. ترکها با وجود درخواست مداخله بیشتر از ناتو، رسما اعلام کردند که تنگههای بسفر و داردانل را روی مسیر ترداد کشتیهای جنگی روسی از دریای اژه به دریای سیاه نخواهند بست.
اسرائیل هم که ضمن انتقال هزاران یهودی اوکراینی به سرزمینی اشغال فلسطین، بر پشتیبانی از اوکراینیها تأکید کرده بود، حمله روسیه را رسما محکوم کرد. این موضع گیری رسمی با موضع گیری رسمی روسیه مواجه شد. مسکو در موضع گیری خلاف توقع صهیونیستها اعلام کرد منطقه جولان اشغالی به سوریه تعلق دارد و شهرک سازی و حضور صهیونیستها در این منطقه نگران کننده است.
تا این لحظه ارتش روسیه در تحقق بخش قابل توجهی از اهداف نظامی خود از حمله اوکراین با موفقیت عمل کرده است. با این وجود، باید نگاهی هم به شرق آسیا داشت؛ جایی که چین رسما در فضای توجه جهان به جنگ اوکراین و روسیه، در حال آماده سازی حمله گسترده برای بازپس گیری جزیره تایوان از نیروهای غربگرای حاکم بر این جزیره است که از پایان جنگ جهانی دوم و شکست در جنگ داخلی با حزب کمونیست، به این منطقه فرار کرده و حکومتی طرفدار آمریکا را از آن زمان در آنجا تأسیس کرده اند.
گزارش از محمدجواد مهدیزاده
انتهای پیام/