به گزارش خبرنگار فرهنگ و هنر دفاعپرس، «محمدرضا سنگری» دبیر علمی بیست و سومین کنگره سراسری شعر دفاع مقدس و مقاومت در پیامی به این رویداد مهم ادبی به تشریح این رویداد پرداخت و نوشت:
شعر انقلاب اسلامی از بدایت پیدایی خویش (نهضت امام خمینی (ره) در آغاز دهه چهل) تا به امروز که حدود شش دهه را پس پشت نهاده است، قلمروها و ساحتهای گوناگون مفهومی و موضوعی و در کنار آن قالبهای متنوع و متکثری را پذیرفته است. یکی از شاخههای مهم، بارور و شکوفای آن شعر دفاعمقدس است که چه در دورة هشت سالة جنگ و چه پس از آن، همچنان شاهد خلق نمونهها و آثار شاخص و درخشان و ماناست.
شعر دفاعمقدس به مجموعه سرودههایی اطلاق میشود که موضع و موضوع آنها هشت سال دفاع مقدس و پیامدها، بازتابها، ارزشها، رویدادها، شخصیتها و نمودها و نمادهای این رویداد عظیم است؛ رویدادی که در حصار زمان وقوع (هشت سال جنگ) محصور و متوقف نماند و نسلهایی که حتی جنگ را ندیده و نزیسته، روایت شاعرانة شکوهمند و شورانگیز و شگفتی از آن توصیف و ترسیم کردهاند. جریان شعر دفاعمقدس نه تنها پویا و زایا و تراوا، نسلهای جدید شعری را با خویش همراه ساخته، که فضاهای تازه آفریده و چشم اندازهای نوی را فرانگاه ما قرار داده است.
چون انقلاب اسلامی، به سبب هویت و ماهیت خویش، درون جوش و در تداوم خویش با حوادث، جزر و مدها، نشیب و فرازها و پدیدههای نوظهور مواجه است؛ فضاهای تازه و مقولههای نوین شعری را آزموده و برزیده است که شعر مدافعان حرم، شعر مدافعان امنیت، شعر مدافعان سلامت و سرودهاها در حوزه شهیدان مدافع حریم دانش به ویژه دانش هستهای از آن جمله است.
شعر دفاع مقدس دارای شاخصها و ویژگیهایی است که این ویژگیها گاه به ساحت فُرم و شکل و صورت شعر تعلق میگیرد، گاه به ساحت درون مایه و محتوا و گاه به حوزة آفرینندگان و حاشیهها و آفاق و کرانههای سرودهها و دفترهای شعری. برخی از این ویژگیها عبارتند از:
۱ ـ سازمندی و درآمیختگی دین و ملیت:
هر چند نگاهها و انگارهایی ناروا گاه دین را در مقابل ملیت و گاه ملیت را در مقابل دین قرار میدهند، اما شاعران اندیشهور و بصیر دفاعمقدس هیچگونه تعارض، تقابل و رویارویی میان این دو قائل و متصور نیستند و این دو را در کنار هم و مکمل و متمم هم دانسته و به کار میگیرند.
آنان که به چند پارگی هویتی در جامعة ایران میپردازند و با نفی «دین» تصور میکنند میتوان هویت ملی را حفظ کرد به کژ راهه رفتهاند و آنان که با نفی ملیت میانگارند میتوان «دین» را طرح و پاس داشت نیز در دامچاله کجفهمی غلتیدهاند. شاعران دفاعمقدس هوشمندانه و ژرفنگرانه، در سرودههای خود این دو عنصر هویتساز را همساز و در کنار هم قرار دادهاند. زنده یاد سپیده کاشانی میگوید:
به خون گر کشی خاک من، دشمن من
بجوشد گل اندر گل از گلشن من
من ایرانیام آرمانم شهادت
تجلی هستی است جان کندن من
میبینیم که شهادت (مفهوم آشنا در فرهنگ دینی) در کنار ایران (مفهوم آشنای ملیت) قرار گرفته است. زنده یاد سلمان هراتی، شبکهای از مفاهیم دینی و ملی مانند وطن، رویین تنی (تداعی پهلوان نامور شاهنامه رستم رویین تن)، پوریای ولی (پهلوان نامدار و جوانمرد ایرانی)، طیب (شهید سرفراز و مبارز عصر پهلوی) و امام (ره) مظاهر و نمادها و نمودهای درخشان فرهنگ دینی را با هم همراه و همسایه ساخته است.ای ایستاده در چمن آفتابی معلوم / وطن من / این تواناترین مظلوم / تو را دوست میدارم /ای آفتاب تمایل دریادل / و مرگ در کنار تو زندگی است /ای منظومة نفیس غم و لبخند /ای فروتن نیرومند /ای رویین تن متواضع /ای متواضع رویین تن /ای میزبان امام /ای پوریای ولی /ای طیب /ای وطن / درختان با اشاره باد / بر طبل جنگ سبز میکوبند / کبّاده بکش / علی را بخوان صلوات بفرست
شاعران نسل اول انقلاب و شاعران نسل دوم و سوم حتی نسل نوشکفته شعری روزگار ما نیز این دوگانه را چنان با هم همراه میسازند که نوعی احساس «یگانگی» به ذهن متبادر میشود.
۲ ـ تلفیق حماسه و سوگ (همراهی و پرداخت شاعرانه شکوه وارگی و اندوهباری جنگ):
هر جنگی دو رویه و دو سویه دارد؛ یک رویة آن تلخیها و سوگها و ویرانیها و آوارگیها و داغ و دردها و دیگر سو پیروزیها، شجاعتها، پاکبازیها و حماسههایی است که خلق میشود.
شعر دفاعمقدس چه در بُعد سوگ و مرثیه و داغداریها و بیان دردهای ناشی از جنگ مانند اندوه مادران، پدران، همسران و فرزندان در فقدان عزیزان، چه زخمهای جانبازان و مصائب ناشی از جنگ تصویرها و توصیفهای بدیع دارد. نشان دادن ایثار و فداکاری و حماسهسازیهای رزمندگان، ابعاد عارفانه و عاشقانة سلوک و زیست رزمندگان در تلفیق با سوگ و مرثیه نه تنها در سرودهها که در نوحههای تأثیرگذار دوران دفاع مقدس و پس از آن، یکی از ویژگیهای بارز و آشکار شعر دفاع مقدس است.
۳ ـ هویت قدسی، اشراقی:
باور به غیب و ملکوت و اعتقاد و اعتماد به امداد غیبی از جلوههای بارز و سازه هویتبخش جبهههای جنگ هشت ساله بود. نمادهای قُدسی مانند دعا، زیارتخوانی، مُهر و تسبیح و سجاده و انگشتر، پیشانیبند و چفیه و توجه به ابعاد معنوی و اخلاص در عمل، جبهههای ما را از جبهههای متعارف و شناخته شده جنگهای گذشته چه در ایران و در چه در جهان متمایز میکرد.
در سرودههای دفاعمقدس از امدادهای غیبی، معنویت و عرفان جبههها، عبادتها، زیارتها، شوق شهادت، صداقت و صفا و صمیمیت و اخلاص رزمندگان فراوان یاد میشود. قداست، روح دمیده در کالبد جبهههاست و شعر دفاعمقدس که راوی و آیینة آن روزها و ارزشهاست، به خوبی جلوهگاه قدسیت جبهه و رزمندگان است.
۴ ـ پیوند با سنت در عین نوآوری:
معمولاً انقلابها و حرکتهای بزرگ و نهضتها، به نوعی تقابل با گذشته میپردازند. در نهضت مشروطه، این تقابل و تعارض گاه به نفی چهرههای بزرگ ادبی و مفاخر شعری مانند حافظ و سعدی منجر میشد، شاعران انقلاب اسلامی نه تنها از گذشته نگسستند که در عین ارتباط و بهرهگیری از ذخایر ادبی گذشته، به نوآوری و بدایع شعری روی آوردند. شعر انقلاب و دفاعمقدس از سرچشمههای زلال ادبیات گذشته سیراب میشود، اما در گذشته متوقف نمیشود و در عین احیای برخی قالبهای شعر سنتی و کلاسیک فارسی به خلاقیتها و ابتکاراتی دست میبازد که در غزلها، غزل مثنویها، سپید سرودهها و شعرهای آزاد مصادیق فراوان برای آن میتوان یافت.
۵ ـ عفاف و وقار ادبی (نجابت تکنیک):
برخلاف ادبیات عصر پیش از انقلاب اسلامی که عریانگویی، رکاکت، وجه اروتیک و اصرار و افراط در طرح صحنهها و لحظههای هنجار شکنانه عشقی و جنسی فراوان بود. ادبیات انقلاب به سمت وقار و عفاف و نجابت سیر کرد. در سرودههای عاشقانه دفاعمقدس و پیش از آن در خاطرهنگاشتهها و داستانها این نجابت تکنیک را میتوان یافت.
در شعر طنز انقلاب اسلامی که روزگاری در مجله وزین گلآقا، نمونههای فراوان داشت شاعرانی، چون کیومرث صابری (گلآقا)، منوچهر احترامی، ابوالفضل زرویی نصرآباد، عمران صلاحی و... سرودههای طنازانه، اما موقر و فاخر فراوان داشتند. در سرودههایی که روابط عاشقانه همسران شهدا، مطرح میشود عشقها زلال، صادقانه، موقرانه و حریمدارانه است و این ویژگی، شکوه و دلنشینی ویژهای به شعر انقلاب اسلامی بخشیده است. نمونه آن را در عاشقانههای قیصر امیپور میتوان یافت.
۶ ـ خود اتهامی، خود محاکمهای (استحضار ادبی):
شاعران در مواجهه با پاکبازی، عظمتآفرینی، حماسهسازی و شکوه و شوکت سلوک رزمندگان، خانوادههای شهید و جانباز و اسیر داده، خود را حقیر و کوچک میبینند و با ستایش و تکریم و تجلیل رزمندگان و مردم، خود را متهم میکنند که چرا کاری در خور رفتار و کنش حماسی مردم نکردهاند. زنده یاد قیصر امینپور میگوید:
عمری به جز بیهوده بودن سر نکردیم
تقویمها گفتند و ما باور نکردیم
در خاک شد صد غنچه در فصل شکفتن
ما نیز جز خاکستری بر سر نکردیم
دل در تب لبیک تاول زد ولی ما
لبیک گفتن را لبی همتر نکردیم
حتی خیال نای اسماعیل خود را
همسایه با تصویری از حنجر نکردیم
بیدست و پاتر از دل خود کس ندیدیم
زان رو که رقصی با تن بیسر نکردیم
و این رباعی مشهور از میلاد عرفانیپور که در توصیف شهیدان پیشتاز اینگونه به محاکمه خود میپردازد:
ما سینه زدیم بیصدا باریدند
از هر چه که دم زدیم آنها دیدند
ما مدعیان صف اول بودیم
از آخر مجلس شهدا را چیدند
۷ ـ اعتراض درونی و بیرونی:
اعتراض به نارواییها، کژیها، بیتفاوتیها، تقابل با آرمان و راه شهدا و رزمندگان، دنیا زدگی، مقامپرستی، زراندوزی و غفلت و رخوت و مرعوب شدن نسبت به دشمن و دیگر منکرهای اقتصادی، فرهنگی، سیاسی، اعتقادی به شدت از سوی شاعران تخطئه میشود.
این اعتراضها را به چند دسته میتوان تقسیم کرد:
ـ اعتراضهایی که متوجه عناصر بیتفاوت و فرصتطلب در طول جنگ بود که در شعر سالهای اول جنگ و در سرودههای شاعرانی، چون سلمان هراتی، سیدحسن حسینی، حسین اسرافیلی، محمدرضا عبدالملکیان و قیصر امینپور و مجید نظافت و... فراوان دیده میشد.
ـ اعتراضهایی که متوجه درون نظام و نیروهای گسسته، پشیمان، بازگشتگان به رفاه و تجمل و دنیازدگی بود و هست.
ـ اعتراض به مسئولان، حاکمان و مسندنشین و قدرتمندان که دچار انحراف، ارعاب، خودباختگی یا اختلاس و خیانت و... شدهاند. نمونهای مشهور از این اعتراضها را در این شعر علیرضا قزوه مییابیم:
دسته گلها دسته دسته میروند از یادها
گریه کنای آسمان در مرگ طوفانزادها
سخت گمنامید، اماای شقایق سیرتان
کیسه میدوزند با نام شما شیادها
با شما هستم که فردا کاسة سرهایتان
خشت میگردد برای عافیت آبادها
۸ ـ همه ساحتهای وجودی انسان:
شعر انقلاب اسلامی و دفاعمقدس تک ساحتی نیست و به همه ابعاد و ساحات وجود انسان توجه دارد. هم به جهان بیرون (آفاق)، هم به ساحت درون (اَنفُس)، هم به روابط انسان با خود، هم با جامعه، هم با آفرینش و هم با خدا میپردازد.
در واقعیت جبههها، رزمندگان تنها به مسائل جنگ و ظواهر و نحوة رزم توجه نداشتند بلکه به معنویت و مجاهدت و نبرد با خود، ارتباط عاشقانه با خدا، ارتباط مهرورزانه با هم و حتی حفظ و نگاهبانی از پدیدههای طبیعی توجه داشتند.
زنده یاد استاد حمید سبزواری میگوید:
باز آمدهای به خویشتن میطلبم
سیر آمدهای ز ملک تن میطلبم
با خصم به کارزار و با خود به نبرد
این است حماسهای که من میطلبم
آنچه در این مقال آمد بخشی و برخی از ابعاد و ویژگیهای شعر انقلاب اسلامی و دفاعمقدس است. ویژگیهای دیگری نیز میتوان بر شمرد که مجال و مقال فراغ و فراخ دیگر میطلبد.
امید است این جریان بالنده و زاینده با پشتوانه تکاپوها و سلوک شاعرانة شاعران و برگزاری و برپایی نشستها و نقد و نظرها، فرصت پروازهای بلندتر و فتح قلههای رفیعتر را بیابد.
سرودههایی که در این دفتر فراهم و گرد آمده است، رهاورد بیست و سومین کنگره ملی شعر دفاعمقدس است که به همت و پویه و تلاش صادقانه و پیگیرانه بنیاد حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاعمقدس در بخش سازمان ادبیات و تاریخ دفاعمقدس این بنیاد، فرا چشم شما شعر آشنایان و فرهیختگان و صاحب نظران و صاحب اثران قرار گرفته است.
اگر همکاری و همدلی استانها، دبیران و داوران و دستاندرکاران فعال و اندیشهور و فرزانه نبود این میوههای شیرین و کامنواز، نوازشگر امروز دستهای خواهندگان و خوانندگان نبود که همینجا باید قدردان و شاکر پویه عالمانه و عاشقانه آنها باشیم.
در بیست و سومین کنگره سراسری شعر دفاعمقدس و مقاومت در مجموع ۷۷۰۰ قطعه شعر در قالبهای گوناگون شعری و در محورهای پنج گانه دفاع مقدس، جنگ نرم، مدافعان حرم، مدافعان سلامت و کودک و نوجوان دریافت شد که به لحاظ کمی و کیفی در مجموع ستودنی است، هر چند در حوزه شعر کودک و نوجوان فقر آثار دیگر بار محسوس و ملموس است و در قیاس با آثار سالهای گذشته اندکی افول احساس میشود.
امیدواریم با عزم و همت و همدلی دبیران و داوران و یاوران در سال آینده آثاری درخشانتر و برجستهتر را شاهد باشیم.
بار دیگر از دبیران و داوران و خدمتگزاران استانها به ویژه شاعر ارجمند حجتالاسلام و المسلمین محمدحسین انصارینژاد؛ داوری که در مرحله نهایی همراه و همدل بودند و آثار ارسالی از استانها را داوری کردند و از سرهنگ عباس بایرامی؛ ریاست سازمان ادبیات و تاریخ دفاع مقدس و سیدرضا میربابا که در طول برگزاری کنگره با شکیب و سختکوشی راه را برای داوری هموار کردند قدردانی میشود.
انتهای پیام/121