به گزارش خبرنگار دفاعپرس از هرمزگان، کتاب «خاطرات شنی» با موضوع مجموعه خاطرات جمعی از رزمندگان استان هرمزگان به کوشش «محمد کرمی و بهزاد پودات» به رشته تحریر درآمده است.
این کتاب 146 صفحهای با هدف خواندن خاطرات دوران جبهه مردان بزرگ رزمنده نوشته شده، توسط انتشارات «نشر رسول» در سال 1396 به چاپ رسیده است.
در بخشی از این کتاب میخوانیم:
آرزوی شهادت
یک بار که از جبهه برگشته بود، دست دور گردنم انداخت و گفت: مادر عزیز و بهتر از جانم!
شما شش اولاد پسر دارید؛ از این شش اولاد، یکی را باید در راه خدا بدهید،آن یکی هم من هستم که باید شهید بشوم تا این حرف را زد اشک از گونه هایم سرازیر شد، حسن اشکم را با دستمالش پاک کرد، پیشانیم را بوسید و گفت: هر چه قسمت است، هرچه خدا بخواهد همان می شود.
مادر شهید «حسن گرگی بندری»
قرص ضد تهوع
قبل از عملیات کربلای۳ به صورت روزانه با دو فروند قایق به گشت دریایی میرفتیم، هر روز از نهر خارج و در بویه ۳اروند به دوستان ملحق و از آنجا به ماموریت اعزام میشدیم.
تیر و مرداد سال ۱۳۶۵بود، گرمای خوزستان و آفتاب سوزان آن آدم را کلافه میکرد. هر چه آب خنک با خود میبردیم باز هم کم بود. هیچ حفاظی هم بالای سرمان نبود، دریغ از یک کلاه حصیری!! از فشار زیاد گرما، دعا می کردیم باد بوزد.
عرق از چهارستون بدن مان سرازیر بود، از طرفی باد هم که می آمد، دریا به هم می ریخت.آن قدر بالا و پایین. میشدیم که حالمان بهم میخورد. بعضی از روزها دوستان از قرصهای ضد تهوع استفاده میکردند. با تمام این مرارتها باز هم از انجام وظیفه شانه خالی نمیکردیم.
انتهای پیام/