به گزارش گروه سایر رسانههای دفاعپرس، شهید «حبیب حسنزاده» فرزند «قربانعلی»، دوم آذر ۱۳۳۷ در شبستر دیده به جهان گشود و سرانجام در تاریخ سی و یکم فروردین ۱۳۶۱ به فیض شهادت نائل آمد.
وصیتنامه شهید حسنزاده
«بسم رب الشهداء والصدیقین
(ولا تحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتا بل احیاء عند ربهم یرزقون)
سلام و درود به رهبر کبیر انقلاب و شهیدان راه اسلام.
«انا لله و انا الیه راجعون» از سوی خدا آمدیم و برگشتنمان به سوی اوست.
آیا بهتر نیست که این راه را خودمان برویم و بهتر نیست که این تن و جان را در راه اسلام هدیه کنیم؟ آیا بهتر نیست که از خدا بخواهیم تا از این عمر ما بر عمر رهبرمان بیافزاید؟
خدایا! این ناجی انسانهای دربند و این نایب بر حق مهدی (عجلالله) را تا انقلابش حفظ بفرما! زندگی شیرین است، اما مکتب از همه شیرینتر. مادر مهربان است، اما خدا از مادر مهربانتر.
من به تمام ملت مسلمان ایران و جهان که هزاران سال در زیر استثمار و استعمار مزدوران از خدا بیخبر زندگی کردهاند میخواهم به پا خیزند که امتحان فرا رسیده است. مانند یک معلم و یک شاگرد که باید امتحان بدهد تا به کلاسهای دیگر برود، پسای مسلمانان از انفجار توپها و از ترور شخصیتها یأس و ناامیدی به خود راه ندهید.
اگر میخواهید از چنگ مرگ فرار کنید، سخت در اشتباهید، همانند کسی که درس نخوانده و ادعای مدرک میکند. امتحان را بدهید، قبول شدنش و مدرکش پیش خداست. من به خاطر خدا و وظیفه سنگینی که بر دوش دارم به جبهه میروم.
به فرموده امام عزیزم که میفرماید: مکتبی که شهادت دارد، اسارت ندارد و ملتی که شهادت را سعادت بداند.
به خواهرم میگویم که حبیب خون میدهد، تو پیامش را زینبگونه به گوش جهانیان برسان و به دنیاپرستان بگو که زیاد گول دنیا را نخورند.
خداوندا و بارالها! شهادت را نصیبم کن که میخواهم ایستاده بمیرم. خداوندا! از عمر من به عمر پر برکت رهبرم اضافه کن.
بارالها!ای امید وای پناه بی پناهان، دشمنان اسلام در هر لباس و هر پست و مقامی که هستند اول هدایت، وگرنه به دست امت حزب اللهی محوشان بفرما.
همسرم! از تو میخواهم که فرزندم را همانند حسینیان زمان تربیت کنید.ای همسرم،ای شیردل! گریه نکن که منافق به رویت میخندد. شادی کن تا حسینیان زمان خوشحال شوند.
سرباز اسلام، حبیب حسن زاده ۱۳۶۰/۱/۸»
منبع: نوید شاهد
انتهای پیام/ ۹۱۱