به گزارش خبرنگار اخبار داخلی دفاعپرس، بانوی فضیلت و شرافت حضرت فاطمه معصومه (س) این نگین درخشان آسمان ایران، در اوّلین روز ماه ذىالقعده سال 173 هـ ق، ۲۵ سال بعد از تولد حضرت امام رضا (ع) در شهر مدینه منوّره چشم به جهان گشود.
مرقد مطهر آن حضرت در طول قرنهای متمادی از زمان رحلت تا کنون همچون خورشیدی در قلب ایران میدرخشد و همواره منبع فیوضات و نورافشان دلهای تشنه معارف الهی است. به مناسبت ولادت کریمه اهل بیت (س)، توجه مخاطبان را به چند خاطره از توجه امام خمینی (ره) به اهمیت و جایگاه حضرت معصومه (س) و زیارت ایشان، جلب میکنیم:
امام تا وقتی که در قم بودند به طور مرتب هر روز پس از درس صبح و گاهی هم پس از درس عصر به حرم مطهر حضرت معصومه (س) و هنگامی که در نجف اشرف بودند هر شب ساعت سه از شب گذشته به حرم مطهر امیر المومنین(ع) مشرف می شدند و معمولا هم زیارت جامعه را می خواندند.
منبع: خاطره ای از حجت الاسلام و المسلمین رسولی محلاتی، حوزه-ش ۳۷ و ۳۸
ایامی که در محضر مبارک امام در قم بودم هر روز بعد از ظهر شاهد بودم که پس از اتمام جلسه درس ایشان به حرم مطهر معصومه(س) مشرف می شدند و من هیچ به یاد ندارم که به حرم رفتن ایشان تعطیل شده باشد و در حوزه هم معروف بودند که مقید به زیارت هستند.
منبع: خاطره ای از آیت الله امامی کاشانی
در سال ۱۳۲۸ شمسی که برای ادامه تحصیل به شهر مقدس قم آمدم و آیت الله العظمی امام خمینی -رضوان الله علیه- را در مجالس عزاداری می دیدم. امام در بعضی از مجالس سوگواری ائمه اطهار-علیهم السلام- که در مسجد بالاسر حضرت معصومه- سلام الله علیها- یا منزل مرحوم آیت الله العظمی بروجردی برگزار می شد، چنان با وقار و آرام می نشستند و گوش به سخنان واعظ یا روضه خوان داشتند که نظر هر بیننده ای را به خود جلب می کرد.
امام در آن زمان، استاد سرشناس حوزه و مدرس علوم عقلی بودند. قامت رسا و قیافه جالب و آرامش خاص ایشان طوری بود که چه در راه رفتن و چه در نشستن در مجالس نظر بینندگان را جلب می کرد و کسی را در میان جمع علمای حوزه مانند ایشان نمی دیدیم.
هنگامی که واعظ به «گریز» می رسید، یا روضه خوان شروع به خواندن روضه می کرد، حاج آقا روح الله خمینی نخستین کسی بود که دستمال سفید و تمیز خود را از جیب درمی آورد و به صورت می گرفت و گریه را سر می داد. اگر تکیه بر دیوار داده بودند، بدون حرکت و تکانی می گریستند و چنانچه خم می شدند، می دیدی که چطور می لرزند و اشک می ریزند و همین که دستمال از صورت برمی گرفتند، صورتی پراشک و چشمانی اشک ریخته را می دیدی که همان نیز دیگران را به گریستن و اشک ریختن در عزای شهیدان کربلا یا ائمه اطهار(ع) ترغیب می کرد.
اصولا نشستن امام در مجالس عزاداری و گوش دادن به وعظِ واعظ یا روضه ی روضه خوان حال و هوای خاصی داشت، آرام، ساکت، موثر و تمام گوش و چشم بودند، گوش به مطلب و چشم به گوینده داشتند. این طرز نشستن در مجالس سوگواری و آمادگی برای گریستن در عزای امام حسین-علیه السلام- و شهیدان کربلا را در کمتر عالمی دیده ام: «و ذلک فضل الله یوتیه من یشاء» حتی در یک مورد هم دیده نشد که امام در پای منبر و هنگام سخنرانی واعظ- هر که بود- با ذکر مصیبت ذاکر، با اشخاص پهلو دست خودشان صحبت کنند، زیرا بی احترامی به منبر و منبری بود، بعکس آنچه میان بسیاری از علما مرسوم است، بخصوص علمای نجف که آن را شانی برای خود می دانستند.
منبع: یادداشتی از مرحوم حجت الاسلام و المسلمین علی دوانی
انتهای پیام/341