گروه بین‌الملل دفاع‌پرس- خسرو هداوندخانی؛ هفته حقوق بشر آمریکایی که ابتکار نام‌گذاری آن از هفتم تا دوازدهم تیرماه به درایت و تدبیر مقام معظم رهبری برمی‌گردد، بهانه‌ای است که در این بازه زمانی با مرور گوشه‌ای از جنایت‌ها و اقدامات ددمنشانه آمریکایی‌ها و ایادی آنان علیه ملت مظلوم ایران و دیگر ملل آزاده جهان، با ماهیت پلید و غیرعادلانه و در واقع ظالمانه آنان در سوءاستفاده و بهره‌برداری ابزاری از اصطلاح حقوق بشر برای پیشبرد مقاصد استعماری و استکباری آنان در پهناور زمین آشنا شویم.
گذشته از ظلم‌ها و جنایت‌هایی که آمریکایی‌ها به‌صورت مستقیم و غیرمستقیم از طریق متحدین و عمال خود در سال‌های پس از پیروزی انقلاب اسلامی در جهت ضربه زدن به نظام و متوقف کردن قطار انقلاب، در حق ملت آزاده و ظلم‌ستیز ایران روا داشته‌اند که دخالت مستقیم نظامی و ماجرای طبس، کودتا، ترور و شهادت مردم و مسئولین طراز اول کشور با حمایت از منافقین، تحریک صدام و تحمیل جنگ هشت‌ساله علیه ایران، دخالت مستقیم نظامی در جنگ؛ از جمله ساقط نمودن هواپیمای مسافربری ایران در آسمان خلیج‌فارس با بیش از ۲۹۰ مسافر، تنها بخشی از این جنایات ضد حقوق بشری می‌باشد، اما عملکرد کنونی ایالات‌متحده و متحدین آن در صحنه روابط بین‌الملل نیز حاکی از استفاده ابزاری و رویکرد دوگانه از حقوق بشر در برخورد با تحولات و منازعات جهانی است.
به عنوان مثال می‌توان به جنگ نابرابر هشت‌ساله عربستان علیه ملت مظلوم یمن اشاره کرد که در چارچوب آن رژیم سعودی بدون هیچ توجیهی به‌صورت آشکار نسبت به تحولات سیاسی در درون یمن واکنش نشان داد و به بهانه به خطر افتادن منافع خود، به نفع جریان سیاسی همسو با خود و برعلیه جنبش مردمی انصار الله یمن، وارد جنگ شد که این خود مصداق بارز دخالت در امور داخلی یک کشور و برخلاف همه اصول و موازین حقوقی بین‌المللی بود.
اما واکنش آمریکایی‌ها به این اقدام غیرقانونی سعودی‌ها، نه‌تن‌ها محکومیت آن بلکه حمایت همه‌جانبه سیاسی و نظامی از این اقدام آنان بود چراکه شکل‌گیری یک حکومت مردمی و انقلابی و استکبارستیز در یمن برخلاف منافع ملی و بین‌المللی آمریکایی‌ها در منطقه مهم خاورمیانه بود.
بدین لحاظ در طول این سال‌ها آمریکایی‌ها چشم خود را بر روی هرگونه جنایت سعودی‌ها در بعد نظامی و همچنین تحریم و محاصره اقتصادی و داروئی ملت مظلوم یمن بستند که نتیجه آن شهادت بسیاری از مردم یمن از جمله زنان و کودکان خردسال بود که خیلی از آنان بر اثر فقر و گرسنگی و همچنین عدم ارائه خدمات بهداشتی و دارویی مناسب به شهادت رسیدند که این خود افشاگر حقوق بشر از نوع آمریکایی آن می‌باشد.
در نقطه مقابل می‌توان به وقوع جنگ بین روسیه و اوکراین اشاره کرد که علت واقعی آن، سماجت آمریکایی‌ها و متحدین آن در جهت گسترش ناتو (پیمان آتلانتیک شمالی) و اصول و آموزه‌های لیبرال سرمایه‌داری غرب به کشور‌های شرقی بود. اتفاقی که در نزد روس‌ها و پوتین اصلاً خوشایند نبوده و علی‌رغم هشدار‌های پوتین به غربی‌ها و آمریکایی‌ها برای متوقف سازی این پروژه نهایتاً به حمله نظامی روسیه به کشور همسایه خود یعنی اوکراین که جولانگاه اجرای سیاست‌های ناتو قرارگرفته بود، منتهی شد.
وقتی‌که روسیه جنگ علیه اوکراین را آغاز کرد و بخشی از مناطق این کشور را که خواهان استقلال از اوکراین بودند؛ از سلطه اوکراین خارج کرد، آمریکایی‌ها و متحدین آن‌ها که منافع خود را از حیث روند متوقف سازی گسترش ناتو به شرق درخطر دیدند، با یک هجمه شدید جهانی سعی در متحد کردن دنیا علیه روسیه داشتند و در این راه از تمامی ابزار‌های حقوقی و سیاسی بین‌المللی که متأسفانه در سیطره خودشان می‌باشد بهره بردند که تحریم اقتصادی شدید روسیه، تحریم فرهنگی و ورزشی همچون محرومیت روسیه از جام جهانی فوتبال، لغو عضویت این کشور در کمیته حقوق بشر سازمان ملل متحد و ده‌ها اقدام دیگر، نمونه‌هایی از برخورد‌های گزینشی و دوگانه آنان نسبت به تحولات سیاسی و اجتماعی نظام بین الملل می‌باشد.
به واقع می‌توان گفت تفاوت موضع‌گیری و واکنش آمریکایی‌ها و متحدین آنان نسبت به جنگ روسیه و اوکراین و همچنین جنگ عربستان علیه مردم مظلوم یمن، بیانگر و افشاگر ماهیت حقوق بشر آمریکایی است.
انتهای پیام/
