خبرگزاری دفاع مقدس: «علی محمدی» از رزمندگان دوران دفاع مقدس و از شاهدان عینی فاجعه منا، وقوع این حادثهی تلخ را اینگونه روایت کرده است:
برای ورود سه میلیون حاجی احرام بسته در روز عید قربان از چادرهای منا به بهسوی رمی جمرات سه مسیر وجود دارد که اگرهرسه مسیر باز باشد و توسط نیروهای امنیتی و امدادی خوب مدیریت شود، باز به لحاظ ازدحام بیش از حد حجاج احتمال خطر وجود دارد. حالا اگر به هر دلیلی یکی از این مسیرها مسدود شود دو راه میماند که احتمال خطر به مراتب بالا می رود و اگر از این دو راه باقی ماند سیل جمعیت میلیونی را به یکی از این خیابانها (402) هدایت کنی که عرض کم ودیوارهای آهنی داشته باشد و هیچ راه فراری نداشته باشد واثری از نیروهای امدادی و امنیتی نباشد و انتهای این خیابان پرازدحام را با جرثقیل ببندی که جمعیت خارج نشود چه انتظاری بهتر از این فاجعه می شود پیش بینی کرد.
وقتی کاروان ما وارد خیابان 402 شد متوجه ازدحام جمعیت شدیم و ماموران سرباز جوان حاضر در صحنه در حال ور رفتن با موبایلها یا در حال دود کردن سیگار بودند تا هدایت حجاج از همان ابتدای ورود به خیابان بهدلیل ازدحام و پرس جمعیت، عدهای از حجاج که دو روز قبل هم بهدلیل انجام اعمال حج در صحرای عرفات و مشعر بودند واستراحت کافی نداشتند، حالشان بد شد.
این وضعیت ادامه داشت و راه خروجی هم وجود نداشت. پس از گذشت 45 دقیقه که جمعیت به جلو حرکت نمیکرد تصمیم گرفتیم خودمان را از جمعیت خارج کنیم. البته بعضی از زائرین که جوانتر بودند از دیوارههای آهنی خودشان را بالا می کشیدند واز بین جمعیت خارج میشدند، اما این امکان برای مسنترها وخانمها که کثرت آنان زیاد بود فراهم نبود.
در این لحظه که افراد در حال تلف شدن بودند هیچ نیروی امدادی وجود نداشت و بهعلت شدت گرما و ازدحام، لحظه به لحظه وضعیت وخیمتر میشد. ما پس از خروج از بین جمعیت ـ البته با سختی فراوان ـ از مسیرهای فرعی و از بالای چادرها خودمان را به انتهای خیابان 402 رساندیم. با کمال تعجب مشاهده کردیم یک چرثقیل راه خروج حجاجی که در حال تلف شدن بودند را مسدود ودیواری از پلیسها روی جرثقیل تشکیل شده بود که مردم عبور نکنند. این در حالی بود که خیابان پهنی سمت راست خیابان 402 بود که اگر جرثقیل مانع نبود در عرض چند دقیقه مردم نجات پیدا می کردند این ممانعت از خروج که هنوز نمیدانیم با چه هدفی صورت گرفته بود، عامل اصلی این فاجعه بود.
وقتی حجاج با مانع جرثقیل در انتهای مسیر مواجه شدند، ناامیدانه تلاش کردند که به عقب برگردند. این تداخل در رفتوبرگشت در آن جمعیت کمتوان و در حالت ازدحام و بیحالی، افراد را روی هم ریخت که توان بلند شدن را نداشتند. شاید اگر در این لحظه یک آب پاش از بالا روی این مصدومین آب می ریخت، حتما عده کثیری از این عزیزان نجات پیدا می کردند.
در این لحظات زجرآور که یادآوری آن وجود انسان را میلرزاند، دریغ از یک امدادگر. افرادی هم که میتوانستند در دادن تنفس مصنوعی و احیای این عزیزان کمک کنند، این بچه سربازان حاضر، مانع میشدند.
اُف بر مدعیان خادم الحرمین. به خدا من در چندین عملیات جنگی در وسط سختترین میدانهای مبارزه و زیر سنگینترین صلاحهای جنگی و حتی شیمیایی ندیدم که اینطور یک انسان در لباس احرام مظلومانه جان خود را از دست بدهد. چگونه بگویم حتی در زمان خروج افراد از زیر دستوپای مردم، مردگان و زندگان نیازمند به کمک را روی هم میریختند و از احیای این مصدومان نیازمند به اقدامات فوری، خبری نبود.
خدایا چگونه است وقتی که کشتن یک جنبندهی ناچیزکفاره بزرگ دارد، جان مهمان احرام بستهی تو اینگونه بهدست بیلیاقتان مدعی خادم الحرمین، موج موج از دست میرود و جامعه انسانی دنیا را به تاثر و جامعه مسلمانان جهان را عزادار می کند.
دولتمردان اسلامی بدانند اگر همچنان به سکوت مصلحتی خود ادامه دهند و بهجای ظلمستانی از ظالم منافع خود را در نظر بگیرند، خون بیگناه جانباختگان عید قربان ـ که به جای ذبح گوسفند عاشقانه خودشان را فدا کردند ـ دامن آنان را خواهد گرفت.
حفظ جان حجاج درعربستان در روزهای پایانی حج از اهم وظایف دولت های اسلامی است که باید با تشکیل جلسه اظطراری به این موضوع رسیدگی وبا خاطیان برخورد قانونی بهعمل آورند.
انتهای پیام/