به گزارش گروه سایر رسانههای دفاعپرس، «شهید» شاهد شهود عرفانی شد و نقش هرچه خوبی را در چهارفصل گیتی نمایان کرد و چشم ستارگان آسمان را روشن، ققنوس هشت جنت که هفت آسمان را مجذوب خود کرده است، همان عاشقی که در وادی مقدس عاشقی، پر پرواز گشود و فرشتگان را نوازشگر روح نابش کرد.
میخواهیم هر روز را با نامی و یادی از این ستارهها، شب کنیم و کار را با تبرک و مدد از این عارفان عاشق آغاز؛ باشد که ادای دینی باشد بر آن همه رشادت، شهامت، مجاهدت و شجاعت... برگ سبزی، تحفه درویش، تا چه قبول افتد و چه در نظر آید.
وصیتنامه شهید حمیدرضا دماوندى
«بسم الله الرحمن الرحیم
و لا تحسبن الذین قتلوا فى سبیل الله امواتا بل احیا عند ربهم یرزقون
گمان نبرید کسانى که در راه خدا کشته مىشوند مردهاند بلکه آنان زندهاند و نزد خدایشان روزى مىگیرند.
پس از درود به رهبر کبیر انقلاب اسلامى ایران خمینى کبیر سخنانم را آغاز مىکنم. پدر و مادر عزیزم وقتى با تفنگ کلاشینکف قلبم را سوراخ کردند، وقتى ترکش خمپاره مغزم را متلاشى کرد، وقتىقطعه قطعه گوشت بدنم را از زیر شنى تانک بیرون آوردند و یا وقتى اسیر شدم اصلاً ناراحت نباشید، زیرا من راهم را انتخاب کرده بودم و آن را به پایان رسانیدم البته تفنگم را بیاورید تا قلب دشمن مزدور را نشانه گرفته و آن را متلاشى کنم تا دیگر به خاک مقدس سرزمین عزیز ما حمله نکند. کفنم را بیاورید تا بپوشم، زیرا من از سرورم حسین بالاتر نیستم. آرى کفنم را بیاورید تا آن را با خون خود گلگون کنم. زیرا من از چمران بالاتر نیستم. آرى پدر و مادر عزیزم با فرستادن پیامى براى ملت ایران سخنانم را تمام مىکنم و آن این است که وحدت خود را حفظ کنید.»
منبع: فارس
انتهای پیام/ ۹۱۱