یادداشت/ غلامرضا بنی‌اسدی

سنت‌های خدا تغییرناپذیر است؛ به فرهنگ بسیجی برگردیم!

بی‌تعارف بعد از جنگ فاصله‌مان با استانداردهای شهادت، زیاد شده است. برای عبور از این شرایط تلخ باید به عبودیت برگردیم. به قاعده فرهنگ بسیجی، چشم بر خود ببندیم و به رسم خدمت برخیزیم. برگردیم به فرهنگ بسیجی. این رجعت باز هم می‌تواند معجزه کند.
کد خبر: ۵۵۸۰۴۳
تاریخ انتشار: ۰۵ آذر ۱۴۰۱ - ۰۹:۱۴ - 26November 2022

گروه استان‌های دفاع‌پرس - «غلامرضا بنی‌اسدی» پیشکسوت دفاع مقدس و روزنامه‌نگار؛ من زادن بسیج را شاهد بوده‌ام. معجزه‌ای که به برکت انقلاب اسلامی، در جان‌ها اتفاق افتاد تا جهان را تکان دهد و جنگ را که ۸۳ کشور یک سویش بودند به سرفرازی ختم کند. چه معجزه‌ای از این بالاتر که از بچه‌هایی چون ما به یکباره مردانی در میدان می‌ساخت؟ چه اعجازی از این بالاتر که همه توان دشمن را گاه با هیچ برابر می‌کرد؟ من هنوز به تامل در آن روزها پی‌خط اعجاز را می‌گیرم و به امروز می‌رسم با این یقین که اگر به همان سنت الهی بسیجی رفتار کنیم نه امروز که افق‌های فردا هم روشن است.

این را بارها برای نسل امروز نوشته‌ام که من اهل کلامم و می‌توانم کلمه‌ای به شما نشان دهم که دنیا از فهم عظمت آن نه در دوران جنگ که هنوز هم عاجز است. از درکِ شکوهِ چهار حرف که چنان کنار هم می‌نشینند که چون فصلِ برخاستن رسید، برای تحققِ خواسته‌های بحق، حقِ مطلب را ادا کرد و هنوز هم ادا می‌کند.

بسیج را کلمه‌ای می‌دانم که هزاران کتاب را در هر حرف خویش داشت و می‌تواند داشته باشد هنوز. کتابی که چون گشوده شد به نفسِ قدسی امام روح‌الله و بسم الله‌اش بر زبان جاری شد، همه دانستند که باید بروند. این بسم‌الله بر مدار حکمت حضرت الله جز حقیقت را تاب نمی‌آورد و پنجه در پنجه می‌شود با هر نیرویی که بخواهد با حق در آویزد. دیروز جنگ بود و دیدیم و دید دنیا که چگونه، بسیجی معنا می‌شود؛ گستره‌ای از فراوان نیروهای رزمنده‌ای که اگر پاسدار و ارتشی و جهادی هم بودند باز ذیل فرهنگ بسیجی معنا می‌یافتند و در لشکر مخلص خدا، صاحب جایگاه می‌شدند.

ما جنگِ نفر با تانک را به یاد داریم. جنگ ماشین سنگرسازی و تانک را هم دیده‌ایم. شکار هواپیما توسط هلی‌کوپتر هم معجزه رزمندگان ماست. شاهکارهای جنگ هوایی به نام ما ثبت است. ما در ۶۹ روز نیروی دریایی عراق را تمام کردیم. اگر اهل مطالعه باشیم خواهیم خواند، کم نبود کارهای نشدنی که به دست باورمندان تفکر بسیجی، شدنی شد. کتاب دفاع مقدس، پر است از این معجزه‌ها که کافر را هم به ایمان می‌آورد. پر است از حماسه‌هایی که دنیا پیش از این سراغ نداشت. من آن اعجاز را فرزند یک اعجاز دیگر می‌دانم؛ باور تمام ساحتی به خداوند. رسیدن به درک‌ شأن بندگی بر آستان حضرت ارباب. چنین بود که ردای خلیفه الهی در دسترس شد و دست‌ها دست خدا در گشودن گره‌ها.

 آن تجربه مقدس پیش روی ماست برای امروز و فرداهای دور. اگر می‌خواهیم موفقیت، رفیق همیشه ما باشد باید به آن اخلاق و آن اخلاص برگردیم. بی‌تعارف بعد از جنگ فاصله‌مان با استانداردهای شهادت، زیاد شده است. لباس بسیجی بر تن امروزمان زار می‌زند حتی ماهایی که افتخار پوشیدن و حتی سایز شدن آن لباس را داشتیم. این همه به هم ریختگی که هست، بهترین و آشکارترین دلیل برای این گزاره است. گزاره‌ای که اگر چه تحلیلی است اما مستند به خبر و دادهثهای قابل اندازه‌گیری هم هست. داده‌هایی که اگر چشم باز کنیم، خود را نشان می‌دهد.

برای عبور از این شرایط تلخ باید به عبودیت برگردیم. به قاعده فرهنگ بسیجی، چشم بر خود ببندیم و به رسم خدمت برخیزیم. همین امروز هم باید چنین کنیم والا به عقوبت کفران نعمت دچار خواهیم شد. این هم سنت خداست که «لایتغیر» هم هست. برگردیم به فرهنگ بسیجی. این رجعت باز هم می‌تواند معجزه کند.

انتهای پیام/

نظر شما
پربیننده ها