به گزارش گروه سایر رسانههای دفاعپرس، ۱۹ دیماه در تقویم ایران ما سالروز شهادت مردی است که خدمات و فعالیتهای بسیاری در دفاع مقدس و پس از آن انجام داد. این روز سالروز شهادت سردار احمد کاظمی فرمانده شهید نیروی زمینی سپاه پاسداران و جمعی از همرزمانش است که در سانحه هوایی به شهادت رسیدند.
سردار کاظمی جزو فرماندهان خوشفکر و مبتکر نیروی زمینی سپاه پاسداران بود که در مقاطع مختلف فرماندهی خود توانست با استفاده از تجارب جنگی خود در نبرد کلاسیک هشت سال دفاع مقدس موفقیتهای بسیاری را کسب کند. او هنگامی که در سال ۱۳۷۲ فرمانده قرارگاه حمزه سیدالشهداء (ع) نیروی زمینی سپاه شد توانست با استفاده از تجارب دفاع مقدس و تلفیق آن با آموختههای خود در منطقه فعالیت قرارگاه حمزه به نحو خوبی این منطقه را مدیریت کند.
منطقه کردستان و جبهه غرب با توجه به ویژگیهای خاصی که دارد نیازمند اتخاذ تدابیر خاص و حساب شده است که سردار احمد کاظمی با استفاده از نیروهای کارآمد آن منطقه و تجارب آنها توفیقات بسیاری به ویژه علیه ضد انقلاب و اشرار به دست بیاورد.
با توجه به فرارسیدن سالگرد شهادت سرلشکر احمد کاظمی فرمانده شهید نیروی زمینی سپاه پاسداران با سردار محمدحسین رجبی از همرزمان وی و فرمانده سابق سپاه بیتالمقدس کردستان و مشاور کنونی فرمانده نیروی زمینی سپاه به گفتگو نشستهایم.
سردار محمدحسین رجبی علاوه بر این جزو نیروهای اطلاعات قرارگاه حمزه سیدالشهداء (ع) نیروی زمینی سپاه نیز بود و در عملیاتهای بسیاری با شهید کاظمی همراهی داشت.
متن حاصل از این گفتوگو در ادامه آمده است:
سردار لطفا در ابتدا درباره آشنایی خود با سردار کاظمی بفرمائید.
سردار رجبی: من از بدو شروع خدمت در منطقه فعالیت قرارگاه حمزه سیدالشهداء (ع) حضور داشتم. ما سال ۱۳۷۲ در واحد اطلاعات بودیم که سردار کاظمی به عنوان فرمانده قرارگاه وارد منطقه شد. البته من از دوران دفاع مقدس نیز با سردار احمد کاظمی آشنایی داشتم.
تهدیدات موجود در منطقه شمالغرب ویژگیهای خاصی به آنجا داده است
سردار احمد کاظمی یکی از فرماندهان قرارگاه حمزه سیدالشهداء (ع) بود. با توجه به رخدادهای پیش از دفاع مقدس و دوران دفاع مقدس در جبهه غرب و حساسیت منطقه تحت پوشش این قرارگاه، ایده او برای فرماندهی این منطقه چه بود؟
سردار رجبی: سردار کاظمی به عنوان یک فرمانده بزرگ و طراح در جنگ منظم با عراق یک نام و نشان و بزرگی دارد، اما وقتی وارد منطقه شمال غرب شد شاید در ابتدا تصورش این بود که این منطقه هم مانند منطقه جنوب و غرب چنین ویژگیهایی دارد و جنگیدن در آن به شیوه منظم انجام میشود.
ما که در آن منطقه بودیم با مشاهده تدابیر اتخاذ شده توسط سردار کاظمی احساس میکردیم که وی در اوایل ورود تا حدودی با واقعیتهای منطقه شمالغرب منطقه بیگانه است. باید به این مورد اشاره کنم که این منطقه ویژگیهای خاص خود را دارد و تهدیدات آنجا موجب شده تا به یک منطقه نامنظم تبدیل شود. این مناطق تفاوتهای ماهوی با مناطق منظم دارند.
هنگامی که شما در مناطق جنگهای منظم از لَجمَن خود به آن سو هرچه مشاهده میکنید ساز و برگ و نیروهای دشمن است و شاهد استقرار دشمن هستید مگر آنکه در فواصل دورتر از این مناطق شاهد جمعیتی باشید. اما یکی از ویژگیهای منطقه نامنظم مانند شمالغرب، حضور مردم در همه جای این منطقه است که شما میخواهید در آن ماموریت انجام بدهید.
چنین منطقهای هم اجرای ماموریت را با مشکل مواجه میکند هم نیازمند تدبیر است. اگر بخواهید ماموریت شما به خوبی پیش برود نمیتوانید جمعیت را نادیده بگیرید. به همین دلیل، جنگ نامنظم با جنگ منظم تفاوت بسیاری دارد. بنابراین، ویژگیهای آذربایجان غربی و کردستان همان ویژگی مناطق نامنظم هستند به ویژه مناطق کردنشین این دو استان که استکبار جهانی تهدیدات و خوابهایی را برای این مناطق دیده بودند.
مناطق ذیل قرارگاه حمزه سیدالشهداء (ع) مناطق مرزی است که کار را مشکل کرده و مدیریت این مرزها مشکل است، چون هر دو سوی مرز جمعیت پیوسته و همگون با جمعیت این سوی مرز حضور دارند. در اصول و تاکتیکهای نظامی معمولاً مرزی بسیار مشکل دارد که جمعیت دوطرف تقریباً با یکدیگر هم قبیله و یکسان باشند.
استفاده ضد انقلاب از مردم کردستان به عنوان سپر انسانی برای اقدامات خود
آیا مذهب نیز جزو عوامل موثر در مدیریت این مناطق است؟
سردار رجبی: بله. علاوه بر مرز و جمعیت، موضوع مذهب نیز یکی از شاخصههای مهم در مدیریت چنین مناطقی است. مجموع این موارد و تفاوتهایی که در این منطقه وجود دارد به ویژه پدیدههای ناامنی مانند اقدامات ضد انقلاب که برای استکبار فعالیت میکنند و با استفاده از سپر انسانی در دل جمعیت این منطقه حضور دارند، کار را برای اداره این مناطق مشکل میکند. البته همه جمعیت این مناطق طرفدار تروریستها نیستند. اما، چون در این منطقه حضور دارند، اکثریت مجبور هستند از آنها تمکین کرده و حضور آنها را بپذیرند تا اینکه حاکمیت کاری انجام دهد.
باید اشاره کنم که تعدادی از افراد حاضر در این منطقه هوادار این گروهکهای هستند و با آنها همکاری دارند.
ویژگیهای مذکور شاهدی بر صعببودن اجرای ماموریت در چنین منطقهای است که قرارگاه حمزه سیدالشهداء (ع) در آن فعالیت میکند. سردار کاظمی در چنین شرایطی وارد منطقه شد البته هنگامی که سردار کاظمی به فرماندهی این قرارگاه منصوب و مشغول به کار شد تا آن زمان بسیاری از اقدامات انجام شده بود.
۵۲ ماموستای شهید در کردستان داریم/ ماجرای حضور نیروهای مهاجر و انصار در کردستان
منظور از اقدامات انجام شده بسیار در منطقه قرارگاه حمزه سیدالشهداء (ع) چه بود؟ آیا اشاره شما به دوران مقابله نیروهای مسلح با گروهکهای ضد انقلاب و اشرار در منطقه آذربایجان غربی و کردستان است؟
سردار رجبی: شما اگر به دوران ابتدای پیروزی انقلاب و سال ۱۳۵۸ و آغاز غائله کردستان که از سنندج شروع شد، باز گردید؛ ضد انقلاب از هنگامی که هیئت حسن نیت وارد این منطقه شدند، جنگ مسلحانه را شروع کردند. پس از این بود که جهاد آغاز شد و نیروهای مهاجر از سایر استانها و انصار از استانهای کردستان و آذربایجان غربی به عنوان یاریدهنده نیروهای مهاجر در منطقه دست به دست هم دادند و پاکسازیها را آغاز کردند.
وضعیت مناطق مورد اشاره در اوایل پیروزی انقلاب اسلامی این گونه نبود که محورهای مواصلاتی در اختیار ما باشد بلکه این محورها در اختیار ضد انقلاب قرار داشت. مشابه این وضعیت را در شهرها نیز شاهد بودیم به نحوی که برخی شهرها تحت تصرف ضد انقلاب بودند و برخی دیگر مانند سنندج بهرغم حضور ضد انقلاب در آنها، اما پادگان ارتش و نیروهای انقلاب در اختیار و تصرف نیروهای انقلاب بود.
مشابه این شرایط در شهرهای مهاباد، سقز و پاوه وجود داشت و دشمن اهدافش را در این جغرافیا با یک پیوستگی اجرا میکرد. لذا، ما در آن زمان عملیاتهای متوالی بسیاری را برای پاکسازی شهرها و اطراف آنها و آزادسازی جادههای مواصلاتی انجام دادیم. پس از این بود که نقاط خارج از شهرها و نقاط پرجمعیت در برخی محورها طی چندین سال و در خلال جنگ تحمیلی آزاد شدند.
نیروهای ما در خلال جنگ تحمیلی درگیریهای بسیاری در مناطق کردنشین با اشرار و ضد انقلاب داشتیم و آنها به هیچکسی رحم نمیکردند. اگر نیروی جهاد سازندگی هم برای کار محرومیتزدایی و توسعه به آن مناطق میرفت هم با برخورد کرده و او را به شهادت میرساندند. مشابه این قضیه درباره کارکنان ادارات نیز صدق میکرد و اگر کارمند دولت هم به مناطق تحت تصرف آنها میرفت و مانع کارشان میشد. بنابراین، اشرار و ضد انقلاب به صورت همه جانبه با نظام جمهوری اسلامی مقابله میکنند.
ما در استان کردستان حدود ۵۲ شهید روحانی داریم، ماموستاهایی که در این منطقه با اشرار و ضد انقلاب مخالفت کردند و با مشاهده مرام، رفتار و حرکات آنها، متوجه شدند که ضد انقلاب قائل به هیچ مرامی نیستند و به همین دلیل، از ضد انقلاب دوری جستند. به همین دلیل، اشرار و ضد انقلاب این چهرهها و شخصیتها را به طرز فجیعی به شهادت رساندند. این افراد مزدور استکبار در همه شئون حاضر هستند که به صورت همهجانبه در یک جنگ ترکیبی در مرکز توجه کشور از طریق نفوذیها و بازماندههای نظام ستمشاهی در عرصههای گوناگون با نظام نوپا برخورد میکنند، از جمله در این مناطق قومی که آسیب پذیر هستند مزدوران خود را به کار میگیرند.
باید گفت که طی مراحل مختلف بسیاری از فعالیتها انجام شده و کنترل شهرها در دست خودمان بود. به همین دلیل، توسعه و اقدامات توسعه تاحدودی برقرار بود و در هیچ شهر، خارج از شهر، روستاها و آبادیها ضد انقلاب نداشتیم. اما، اشرار و ضد انقلاب در آن منطقه از مرز به راحتی تردد میکنند چراکه مرز ما در منطقه کردستان و آذربایجان غربی علیرغم پیچیدگی شکل جغرافیایی زمین یک مرز قابل عبور است، ولی موانع خاصی در آن برای تردد اشرار و ضد انقلاب وجود ندارد. بنابراین، ضد انقلاب و اشرار در مناطقی که حضور داشتند، آزار و اذیت، فعالیتهای حزبی و درگیری ایجاد میکردند؛ سردار کاظمی وارد منطقه شد.
هوشیاری و هوشمندی در فرماندهی ویژگی حاج احمد
کدام ویژگی سردار احمد کاظمی موجب انتخاب وی به عنوان فرمانده قرارگاه حمزه سیدالشهداء (ع) شد؟
سردار رجبی: سردار کاظمی با ابهت، اقتدار، تجربه جنگ منظم و پشتیبانی خوب ستادکل سپاه پاسداران و نیروی زمینی سپاه وارد قرارگاه حمزه شد که دارابودن ویژگیهای خود شهید کاظمی به همراه حمایتهای مجموعه سپاه و نیروی زمینی سپاه یک نقطه قوت برای او محسوب میشد.
باید گفت سردار کاظمی به عنوان یک فرمانده با تدبیر، صلابت، اقتدار و شجاعت وارد منطقه شد و با قدرت مدیریت بالای خود میتواند همه نیروهای حاضر و برخی از نیروهای اعزامی به آن منطقه را اداره کند. البته همانطور که پیشتر نیز اشاره کردم وی با جغرافیای طبیعی و انسانی تا حدودی ناآشنا بود.
نکته مهمی که در اینجا به چشم میخورد این است که کار برای اینکه سردار کاظمی بخواهد با شرایط منطقه آشنا شود متوقف نمیشود بلکه او باید ضمن کار و اجرای ماموریت این آشنایی را به دست بیاورد. به اعتقاد بنده یکی از برجستگیها و خصوصیات بارز سردار کاظمی هوشیاری و هوشمندی وی بود.
حاج احمد کاظمی هیچگاه اجازه رهاشدگی، ضعف و سستی کار را نداد بلکه توانست هنگام پیشبرد کارها با ویژگیها و خصوصیات منطقه تحت فرماندهی خود در قرارگاه حمزه سیدالشهداء (ع) آشنایی بیشتری پیدا کرد. روند این آشنایی به گونهای بود که هر میزان پیش میرفتیم آشنایی وی با منطقه بیشتر میشد و همزمان با این روند شاهد افزایش توفیقات خود نیز بودیم.
ما که نیروهای قرارگاه حمزه بودیم وقتی نظرات شهید کاظمی و دوستان وی را مشاهده میکردیم شاهد بودیم که این نگاه نسبت به روزهای اول تا چه میزان واقعیتر شده و منطبق بر واقعیتهای منطقه ماموریت است. اهمیت این روند به گونهای است این واقعبینی را در انجام ماموریت با موفقیت روبرو میکند و باعث موفقیت دوچندان ما در مأموریتهای محوله میشود.
قاطعیت و دوراندیشی در اجرای ماموریتها؛ دو ویژگی خاص شهید کاظمی
شما چندین سال با سردار کاظمی همرزم بودید و شاهد فرماندهی منطقه ماموریتی قرارگاه حمزه سیدالشهداء (ع) در استانهای آذربایجان غربی و کردستان بودید، کدام ویژگیهای او برای شما بیشتر ظهور و بروز داشت؟
سردار رجبی: شهید کاظمی ویژگیها و خصایص بسیاری داشت، اما اینجا به دو ویژگی وی اشاره میکنم. نخستین ویژگی شهید کاظمی، قاطعیت در انجام ماموریتها و کارها بود. او وقتی به مرحلهای میرسید که از همه مشورت میگرفت و از طریق آن به تصمیم میرسید آن را قاطعانه اجرا میکرد.
آنچه در این میان اهمیت دارد این است که سردار کاظمی برای اجرای یک ماموریت مدت تعیین میکرد و ویژگی خوبی هم که داشت این بود که چگونگی اجرای آن را پیگیری و اندازهگیری میکرد که چه میزان پیشرفت داشته است؛ ویژگی که معمولاً امروزه در بسیاری از نقاط وجود ندارد و با وجود صدور دستورات مختلف اجرای آنهادستورات صادر میشود، اما آن را پیگیری نمیکنند.
دومین ویژگی سردار کاظمی این است که او بسیار دوراندیش بود و همه امورات را طبقهبندی میکرد. او نسبت به آینده این دوراندیشی را داشت که اگر کاری را اکنون انجام بدهیم چه نتیجهای دارد و اگر این کار در مدت دورتری انجام شود چه نتایج خوبی خواهد داشت که حکایت از دور اندیشی، صبر و آستانه تحمل بسیار بالای او بود.
ماجرای تسلیمنامه حزب منحله کردستان خطاب به شهید احمد کاظمی
شما به ویژگی صبر و آستانه تحمل شهید کاظمی اشاره کردید، آیا میتوانید مصداق عینی صبر سردار کاظمی را بیان کنید؟
سردار رجبی: ما در سال ۱۳۷۵ برای اجرای یک ماموریت برونمرزی با تعداد بسیاری از تجهیزات، تسلیحات، خودرو، امکانات و جنگافزار وارد خاک کردستان عراق شدیم. اجرای این کار مستلزم برنامهریزی، هماهنگی و کارهای بسیاری بود تا یک ستون بسیار بزرگ تجهیزات از سوی مریوان، پنجوین، سیدصادق، اربط و سلیمانیه وارد این منطقه شوند. هدف این حضور و عملیات به تسلیم کشاندن حزب منحله کردستان بود.
تعدادی نیرو هم از سایر جبههها و معابر از جمله سردشت وارد این منطقه شدند البته چند روز قبل از عملیات فعالیتهای شناسایی، اطلاعاتی، استقرار سلاحهای سنگین و توپخانه در منطقه انجام شده بود. ما همه کارها و امور مربوط به استقرار را قبلتر انجام داده بودیم چراکه این کار در موارد بسیار زیادی نیاز به همکاری و هماهنگی داشت.
فارغ از چگونگی انجام مراحل مختلف عملیات مذکور، نتیجه این عملیات موفق این بود که پس از پایان آن یک اتفاق تاریخی رخ داد؛ حزب منحله کردستان کتباً نوشتند که پس از این موقع حضور مسلحانه در ایران نخواهند داشت و وارد ایران نخواهیم شد یعنی اسلحه به دست نمیگیریم، شرارت انجام نمیدهیم و مانع توسعه نخواهیم شد. این کار در نوع خود یک موفقیت بزرگ به حساب میآید؛ البته نه اینکه عملیات انجام نشده و تسلیم شده باشند بلکه عملیات با قدرت انجام شد و هنگامی که با دست قدرت نیروی زمینی سپاه مواجه شدند، تسلیم شده و این مکتوبه تاریخی را نوشتند و به ما دادند.
نکتهای که میخواهم به آن اشاره کنم اینجا است که به اشارههای شهید کاظمی اشاره دارد. ما پس از این عملیات وقتی قرار بود به مقر خود بازگردیم، چون مسیر منطقه که در آن حضور داشتیم از سوی منطقه کویسنجق و هیبتسلطان بود باید مسیر بسیاری را طی میکردیم تا به مریوان میرسیدیم. به همین دلیل، تدبیر اینگونه شد که از همان مسیر میانی از طریق سردشت و پیرانشهر وارد کشور شویم.
ستون ما ستون بسیار بزرگی بود و دارای امکانات بسیار، مهمات و جنگافزارهای زیادی بودیم. چراکه ما بخش کمی از مهمات خود را در آن عملیات موفق مصرف کرده و مابقی را با خود به مقرمان بازگردانیم. ما آمدیم در نقطهای که منطقه تحت تسلط بارزانیها بود و ما از منطقه تحت تسلط طالبانیها به منطقه بارزانیها وارد شده بودیم. پس از ورود به منطقه بارزانیها شاهد بودیم که آنها در این منطقه دو، سه پیرمرد مسلح را قرار داده بودند و آنها جاده را گرفته بودند و مانع از تردد ستون ما شدند. این افراد به سایر دوستان خود خبر دادند که ما در این منطقه هستیم و به مرور بر تعداد آنها در این منطقه زیاد شد و قضیه بسیار حساس شد.
نیروهای مسلح آنها هم آمده بودند؛ به آنها برخورده بود و ناراحت بودند، هم از این که کاری که جمهوری اسلامی به ویژه سپاه انجام داده بود و با اقتدار و با امتیاز برمیگشت، هم اینکه نیروهای ما در منطقه عملیات به آنها اعتنایی نکرده و آنها را حساب نکرده بودند. البته ممکن است عقدههای دیگری هم داشتند که ناراحتی آنها را افزایش داده بود. البته آنها علایق دیگری هم دارند که به این موارد نمیپردازیم و خوشایند ما نیست.
ما در این مقطع کنار سردار کاظمی بودیم و فکر میکردیم که چه اتفاقی رخ میدهد و در خلال مباحث و گفتگوها فکر میکردیم که چه اتفاقی رخ میدهد، چون در آنجا جمعی از آدمهای بیمنطق و مسلح در مقابل ما حضور داشتند که ممکن بود با یک تیراندازی کوچک یک اتفاق بزرگ را برای ما پیش بیاورند و به ستون و مهمات ما آسیب وارد کنند. البته چند نفر از دوستان هم که در آنجا حضور داشتند مانند شهید شاهمرادی که فرمانده ما بود و مسئولیت اطلاعات منطقه را برعهده داشت به اتفاق ۲ - ۳ نفر دیگر برای هماهنگی با مسئولان بارزانی نزد آنها رفته بودند.
نهایتاً؛ سردار کاظمی با حضور بر روی یکی از خودروهای ستون ما خطاب به بارزانیها گفت: «عیبی ندارد، ما این بیحرمتی شما را از یاد نمیبریم و بیپاسخ هم نخواهیم گذاشت. ما از مسیر طبیعی خود به مقرمان باز میگردیم، اما یادتان باشد که من در جواب این حرکت شما اقدام متقابل را انجام خواهم داد.». او بسیار با قاطعیت، شجاعت و جسارت خطابه کوتاه و رجز بسیار مقتدرانهای را برای آنها خواند و بعدها به قول خود عمل کرد.
یکی از ویژگیهای دیگر سردار کاظمی آستانه تحمل بالای او بود. به طور مثال درباره این عملیات، او التماس نکرد و هیچ کار اضافی که موجب خسارت برای ما میشد، انجام نداد. البته سردار کاظمی بسیار دوراندیش بود و فکر میکرد اگر اتفاق بسیار حساسی در اینجا انجام شود چه اتفاقی ممکن است برای ما رخ بدهد. اهمیت اتخاذ تدابیر صحیح از سوی سردار کاظمی به حدی اهمیت دارد که اگر نبود این تدابیر، ممکن بود که عملیات موفق علیه حزب منحله کردستان به یک عملیات ناموفق تبدیل شود.
تسلط او نسبت به منطقه قرارگاه حمزه سیدالشهداء (ع) در استانهای آذربایجان غربی و کردستان در سالهای پایانی مأموریتش به نحوی بود که بسیار جامع و کامل به همه جوانب موضوع در منطقه نامنظم نگاه میکرد. نگاه شهید کاظمی به این گونه بود که فقط جنبه نظامی کار برایش ملاک نبود و به موضوعات دیگری مانند مردمیاری، امورات فرهنگی و مطالبه از بخشهای دیگر دولتی که از رسالتهای سپاه و پاسداری ما است، ورود کرده بود.
سردار کاظمی در یک نگاه جامع الاطراف شده بود و فرماندهی را در منطقه به نحوی به پایان رساند که یک مرحله قابل قبول و پیروزمندانه را به مراحل قبل اضافه کرد.
سردار کاظمی میگفت باید بیشترین استفاده از نیروهای مردمی و بومی آن منطقه انجام شود
نگاه سردار کاظمی به مردم کردستان چگونه بود؟ حاج احمد چگونه میان مردم و ضد انقلاب مرزبندی میکردند؟
ما در سالهایی که با ضد انقلاب درگیر بودیم حضرت امام (ره) یک فرمان را صادر کردند که کوتاه، ولی بسیار راهبردی بود. ایشان فرمودند: «صف مردم را از ضد انقلاب جدا کنید.» این نکتهای بود که همه مخصوصاً شهید کاظمی به آن توجه داشتند.
مصداق عینی و بارز عمل به این نکته از سوی سردار کاظمی را مشاهده کردیم. حاج احمد بلافاصله پس از ورود به منطقه تاکید کرد که بیشترین استفاده از نیروهای مردمی و بومی آن منطقه انجام شود. این راهبرد در ادامه راهبرد استفاده از نیروهای بومی منطقه بود که در سالهای ابتدایی پیروزی انقلاب اسلامی تحت عنوان پیشمرگان کرد مسلمان فعالیت داشتند و در سالهای بعدی در قالب پاسدار رسمی بسیج بومی انجام شد. اکنون هم این موضوع در اوج است و به شکل فوق العاده انجام میشود.
سردار کاظمی در آن زمان به این راهبرد اعتقاد داشت و بر مبنای اعتقاد خود میگفت نیروهای بومی را جذب کنید. او هنگامی که از منطقه بازدید و سرکشی میکرد اعتقاد داشت در میان نیروهای بومی افرادی هستند که بسیار قابل هستند و جسارت فرماندهی را دارندو به همین دلیل، توصیه میکرد که از آنها در مناصب فرماندهی استفاده شود. ما فرماندهان بسیاری در گردانهای بومی داشتیم که در زمان شهید کاظمی هم فعالیت داشتند و ایشان هم فعالیت آنها را تایید میکردند.
لحظهای که شما خبر شهادت سردار کاظمی و یارانش را شنیدید چه حالتی پیدا کردید؟ آیا این خبر برای شما باور کردنی بود؟
اصلاً باور نمیکردیم که این اتفاق رخ داده باشد، چون من هم قرار بود با سردار کاظمی و سایر همرزمانم به ارومیه سفر کنیم که به دلایلی قسمت نشد. هنگامی که از ارومیه به من خبر دادند که هواپیمای حاج احمد در منطقه جاده امامزاده مابین تبریز و ارومیه سقوط کرده است عصر همان روز سریعاً به تبریز رفتم و از آنجام وارد منطقه شدم.
در پایان یاد شهید حاج احمد کاظمی و سایر همرزمانم را گرامی میدارم و برای آنان طلب غفران و مغفرت دارم.
منبع: فارس
انتهای پیام/ 141