گروه اخبار داخلی دفاعپرس _پوریا کریمپور؛ هفته پیش با مصوبهای که پارلمان اروپا علیه سپاه پاسداران انقلاب اسلامی داشت جهان عملاً وارد فاز جدیدی که استراتژیستها از آن به عنوان جنگ جهانی سوم یاد میکنند شد.
شرایطی که سازمان سیا در ایجاد آن نقش اساسی را داشته است و تمام قطبهای تعیینکننده معادلات را به نوعی درگیر جنگ و تنش سیاسی کرده است تا آمریکا فرصت بازسازی و احیای خود را پیدا کند، درست مشابه آنچه در جنگ جهانی اول و دوم رقم خورد.
در جنگ جهانی دوم که از اروپا تا جنوب شرق آسیا کشورهای متعدد درگیر نبرد خونین متفقین و متحدین بودند، ایالات متحده آمریکا دور از جنگ و هدر رفت ثروت، خود را به قطب صنعتی، اقتصادی، فرهنگی و نظامی تبدیل کرد و نهایت استفاده را از تضعیف کشورهای اروپایی برد تا جایی که به پدرخوانده کشورهای اروپایی جزء جبهه متفقین مبدل شد.
صنایع و زیرساختهای اروپا در جریان جنگ جهانی دوم با خاک یکسان شد و محصولات کمپانیهای اروپایی دیگر بازاری برای فروش محصولات خود نداشتند و در این میان آمریکا که نهایت بهره را برده بود بازارهای از دست رفته اروپاییها را یکی پس از دیگری فتح میکرد.
اما از بعد از انقلاب اسلامی ایران و تغییر قطبهای قدرت در جهان که به موجب آن چین و روسیه و در یک کلام مجموعه کشورهای بریکس خطر جدی برای دلار آمریکا ایجاد کردهاند، شرایط به نحو مشکوکی شبیه به دوران جنگ جهانی دوم قلمداد شده است. در جنوب شرق آسیا که چین دایهدار «آقای اقتصادی» دنیا را دارد مطابق نقشه سیا درگیر تنش با تایوان شده است که این کشور را از مسیر رسیدن به هدف اصلیاش یعنی از بین بردن دلار آمریکا از مبنای تمام مبادلات جهانی دور میکند.
از سوی دیگر جنگی که به ظاهر روسیه با اوکراین دارد، در اصل جنگ روسیه با کل اروپا است و صنایع و اقتصاد اروپا را به شدت تحت تاثیر منفی قرار داده است و از قرائن و شواهد پیداست که این جنگ به سمت فرسایشی شدن پیش میرود تا تمام توان و انرژی اروپا و روسیه تضعیف شود و اروپا بار دیگر دستش در مقابل آمریکا دراز باشد همچنین مسکو دیگر خطری بالفعل یا بالقوه برای واشنگتن به حساب نمیآید.
اما درخصوص ایران ماجرا فرق میکند، شرایط منطقه خاورمیانه به نحوی است که سازمان جاسوسی آمریکا به مراتب راحتتر از دیگر کشورها میتوانست ایران را در دام یک جنگ فرسایشی هزینهبر بیاندازد، اما با هشیاری رهبر معظم انقلاب اسلامی و نیروهای جان بر کف جمهوری اسلامی هیچکدام از توطئههای سازمان سیا محقق نشد.
محمد بنسلمان سوژه صدام شدن قرار گرفت و مقرر شد ناتو عربی در مقابل ایران با محوریت بن سلمان شکل بگیرد و مانند جنگ تحمیلی دو کشور مسلمان همه تجهیزات و امکاناتش در جنگ به نفع استکبارگران هدر رود، اما رشادتهای یک ابر قهرمان فراملی به نام «حاج قاسم سلیمانی» دول عربی حاشیه خلیج فارس چنین مجالی پیدا نکردند، ضمن اینکه توان موشکی و پهپادی جمهوری اسلامی ایران آنچنان قدرت بازدارندگی پیدا کرده است که نه تنها دول عربی، بلکه ابرقدرتهایی همچون آمریکا شهامت اقدام نظامی علیه ایران را ندارند.
دومین گزینه سازمان سیا برای مشغول کردن ایران به یک جنگ فرسایشی موضوع طالبان و افغانستان بود که باز هم با هشیاری فرماندهان نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی مطابق رهنمونهای رهبر معظم انقلاب اسلامی این فتنه خطرناک از سر دو کشور مسلمان رفع شد، انگلیس و آمریکا که دو ابرقدرت نظامی محسوب میشوند پس از سالها جنگ در افغانستان هیچ توفیقی کسب نکردند، بنابراین ورود نظامی داشتن به این کشور یک اشتباه استراتژیک فاحش است.
سومین گزینه شیطنتهای «الهام علیاف» است، برخی از استراتژیستها از آذربایجان به عنوان اوکراین ایران یاد میکنند، اما این گزینه بنظر کاری از پیش نخواهد برد، زیرا آذربایجان هیچ در قد و قوارهای نیست که بخواهد علیه ایران قد علم کند.
انتهای پیام/371