گروه فرهنگ و هنر دفاعپرس ـ اکبر صفرزاده؛ برگزاری چهلویکمین دوره جشنواره فجر، حکم تیر خلاصی بود که مصونیت خوبی را برای سینمای ایران در تداوم مسیر سازندگی آتی خود به همراه آورد.
از زمانی که ناآرامیها، سپهر کشور را فرا گرفت، سینما، خسارات بسیاری را متحمل شد. جریان تولید به پائینترین میزان خود رسید، سینماها تعطیل شدند و لطمات مادی بسیاری نصیب فعالان حوزه سینما گشت.
این خسارات به اندازهای بود که بسیاری از چهرههای داخلی، بلند شدن سینما را برای سال جاری، بسیار بعید میدانستند و مدام صحبت از ورشکستگی سینما در ایران میکردند. میگفتند امکان ندارد که جریان تولید، بهمانند قبل شود، چون نه سرمایهگذار، چنین ریسکی را به جان میخرد و نه عوامل، یاری میکنند که بخواهند جلو و پشت دوربین حاضر شوند. میگفتند جشنوارههای سینمایی برای امسال تعطیل میشوند، چون خوراک کافی برای عرضه ندارند و...
اما از آخرین روزهای پائیز بود که اکران، جان گرفت. اول بخارست آمد، بعد ملاقات خصوصی و بعد هم چپ، راست. سه فیلمی که در شرایط عادی نیز احتمال بسیار کمی داشت تا به موازات یکدیگر به روی پرده بیایند، در دورانی سخت، راضی به نمایش شدند و گیشهای خوب را برای سینمای ایران به همراه آوردند.
این گیشه، اکنون به جایی رسیده که طی ۳ روز اخیر، بیش از ۵ میلیارد تومان عایدی داشته است. آنهم در روزهای اوج استقبال از جشنواره و در زمانی که بسیاری از سالنهای سینمایی کشور، در تصرف آثار جشنواره بود و مردم، اشتیاق داشتند تا از تولیدات جدید سینمای ایران استقبال کنند تا آثار روی پرده.
این گیشه، جان دوبارهای به سینما دارد و بهعنوان نخستین اهرم پویایی سینمای ایران پس از یک پائیز غمانگیز بود.
اما دومین اهرم، رونق جریان تولید بود. جریانی که به دلایل مختلفی مسکوت مانده بود، در اواسط پائیز رونق گرفت و گروههای تولید توانستند به بهانههایی ازجمله شرکت در جشنواره فجر، کار خود را از سر گرفته و سامان خوبی به این عرصه بدهند. اتفاقی که در حال حاضر نیز با قدرت به کار خود ادامه میدهد.
موضوع سوم، برگزاری جشنوارهها بود. تحریمکنندگان، وقتی از زمین زدن ۲ جشنواره فیلم کوتاه و سینماحقیقت ناکام ماندند، آن را به برنامهریزی قبلی متهم کردند و تمام تلاش خود را متوجه جشنواره فجر نمودند. جشنوارهای که تمام مراحل ثبتنام و دریافت آثار آن در پائیز که اوج بحران اجتماعی در کشور بود، گذشت.
آنها بسیار حسابشده، قدم در گود مبارزه با جشنواره فجر گذاشتند. از تمام امکانات خود بهره بردند و یک بسیج همگانی را تشکیل دادند. کلیت نظام را به جشنواره فجر تقلیل دادند و جشنواره، به سیبل مشترک تمام آنها قرار گرفت: از گروهک منافقین گرفته تا سلطنتطلبان، براندازان، جریان اپوزیسیون و تمام جناحهای سیاسی و غیرسیاسی. مجریانی که تا دیروز، بحثهای سیاسی میکردند، حالا به آنتن سیاری در جهت ضربه زدن به جشنواره تبدیل شدند و از هیچ تلاشی فروگذار نکردند.
جشنواره فیلم فجر باید زمین زده میشد تا آنها پس از دو شکست سنگین در مسیر خواباندن پروژه تولیداتی و عدماکران فیلم جدید در سینماهای کشور، متحمل شکست سنگین سوم نشوند، اما اینبار نیز تیر آنها به سنگ خورد و جشنواره، با همان تقویمی که برنامهریزی شده بود، کارش را پیش برد و به انتها رساند.
جشنواره امسال، یک جشنواره معمول نبود. پای تمام نظام در میان بود. حساسیت این موضوع به اندازهای بود که حتی برخی چهرههای داخلی که عقبه فرهنگی داشتند نیز تصور نمیکردند که این رویداد برای امسال برگزار شود، اما این اتفاق رخ داد و بهجز بازیگران که تحت شدیدترین حملات جانی، مالی و حیثیتی قرار گرفتند، کمبود دیگری در جشنواره امسال مشاهده نشد.
حتی در مراسم اختتامیه، بهجز دو یا سه نفر، تمام برگزیدگان حضور داشتند و جایزه خود را دریافت کردند.
جشنواره، فیلم فجر امسال، یک پیام روشن برای تمامی افکار عمومی داشت. مصائب سختی بر برگزارکنندگان مترتب شد. به همین دلیل بود که محمد خزاعی در سخنان مراسم اختتامیه خود، ابتدا سوره نصر را قرائت کرد؛ یک حرکت آگاهانه و پیامدار.
با تدابیری که طی ماههای اخیر برای سینمای ایران رقم خورده، حالا میتوان با خیال آسودهتری به آینده نگاه کرد. دیگر، نگرانی چندانی درباره سال آینده سینما وجود ندارد چرا که سینما توانست با یک مدیریت هوشمندانه، از گردنه سخت امسال عبور کرده و قطعا در سال آینده، به اهداف درخشانی دست خواهد یافت که ثمرات و برکات بسیاری را برای مردم و سینماگران به همراه خواهد آورد.
انتهای پیام/ 121