گروه فرهنگ و هنر دفاعپرس- آرش فهیم؛ «دسته دختران» یکی از فیلمهای بحثبرانگیز در حوزه سینمای دفاع مقدس است. فیلمی که بهخاطر نمایش یک گروه از زنان در سنین و از طبقات مختلف اجتماعی، در میدان جنگ، بر لبه تیغ حرکت کرده است، از این جهت که سوژهای جدید و خاص را به تصویر کشیده است و این جنبه مثبت فیلم است، بهویژه اینکه زنان و حضور اجتماعی آنها امروز به مسئلهای مناقشهبرانگیز در کشمکشهای سیاسی و رسانهای تبدیل شده است و این فیلم اگر پرداخت درستی پیدا میکرد، میتوانست پاسخگوی خیلی از شبهات و مسائل در حوزه زنان باشد.
«دسته دختران» دومین ساخته منیر قیدی است. اولین فیلم وی «ویلاییها» از آثار شاخص در ژانر دفاع مقدس بود و با تحسینهایی همراه شد. «ویلاییها» نمایش دهنده یک موقعیت ویژه در دوران دفاع مقدس است. فیلمی که به خاطر تمرکز به خانواده و توجه به زنان و کودکان، فضایی لطیف و انسانی را در دل جنگ تبلور بخشید. به همین دلیل هم بسیاری انتظار داشتند که خانم قیدی در فیلم دومش نیز بر همان مسیر حرکت کند، بهویژه اینکه این بار نیز این کارگردان زن، بانوان را هدف قرار داده است. اما این فیلم، چه در جشنواره فیلم فجر و چه در اکران عمومی، نتوانست علاقهمندان به فیلمهای جنگی و سینمای دفاع مقدس را راضی و اقناع سازد. نکته مهم این است که «دسته دختران» یک فیلم ارگانی محسوب میشود و هزینه سنگینی صرف تولید آن شده است. بودجه این فیلم به طور رسمی اعلام نشده، فقط حبیب ایل بیگی، معاون ارزشیابی و نظارت سازمان سینمایی و قائم مقام سابق بنیاد سینمایی فارابی، در مصاحبهای اعلام کرد که بنیاد فارابی ۱۸ میلیارد و ۵۰۰ میلیون تومان روی این فیلم سرمایه گذاری کرده است که این جدای از سرمایهگذاری حوزه هنری است. به هر حال، «دسته دختران» جزء آثاری با ردیف بودجه سنگین و چند ده میلیارد تومانی محسوب میشود، اما در نهایت چهار میلیارد و ۱۸۸میلیون و ۲۱۷ هزار تومان در گیشه فروخت و بهعنوان یک محصول شکست خورده از نظر گیشه راهی اکران آنلاین شد! همزمان با «دسته دختران» فیلم دفاع مقدسی دیگر یعنی «غریب» به فروش ۱۰ میلیارد تومان دست یافت. این درحالی است که فیلم «دسته دختران» از جلوههای ویژه بیشتری هم برخوردار است که آن را به فیلمی چشمگیر روی پرده عریض سینما تبدیل کرده است. فیلمی پر از انفجار و صحنههای نبرد و افکتهای ویژه صوتی و با صحنههای جنگی عظیم و مهیب. همچنین «دسته دختران» از ویترین بازیگری نسبتا پر باری برخوردار است و چند بازیگر چهره و نامدار بر صحنه آن حضور یافته اند. با همه این اوصاف، چرا این فیلم، آنچنان در سینما دیده نشد و یکی از فیلمهای کم بیننده سال لقب گرفت؟
مشکل اول و اصلی فیلم در اکران، فقدان مخاطبیابی است. یکی از دلایل عدم موفقیت «دسته دختران» عدم جلب توجه علاقهمندان به سینمای دفاع مقدس است. از اصول و ابتدائیات «جذب» در عرصه فرهنگ و هنر این است که یک اثر هنری ابتدا به حلقه دوستداران ژانر و موضوع خود نفوذ کند و سپس به سایر گروهها سرریز شود. یک فیلم دفاع مقدسی، اگر نتواند در مرحله اول، علاقهمندان به سینمای دفاع مقدس را جذب کند، قطعا در جذب سایرین ناکام خواهد ماند. اشتباه راهبردی سازندگان و دستاندرکاران فیلم «دسته دختران» در دوران پس از تولید فیلمشان این بود که طوری رفتار و درباره این فیلم صحبت کردند که گویی قصد دفع دوستداران فیلمهای جنگی را دارند. حتی در پوسترهای فیلم نیز نشانههایی به کار رفت که ربط چندانی به فضای جبهه و جنگ و ارزشهای دفاع مقدس نداشت. در نتیجه، حلقه اول قابل انتظار برای مراجعه به «دسته دختران» به دست صاحبان و متولیان این اثر، از آنها فاصله گرفت و درنتیجه این فیلم، نتوانست با سایر حلقهها ارتباط برقرار کند.
از این نکته که بگذریم، «دسته دختران» برخلاف «ویلاییها» رویکردی خانواده گریز هم دارد! در ویلاییها، متن و محور اصلی ماجراها، خانواده است. زنان و دخترانی که در فیلم میبینیم، مأمن و آرامگاه همسران رزمنده خودشان هستند و این خود، یک جهاد بزرگ است. اما «دسته دختران» سعی کرده تا نوعی تقابل جنسیتی را رقم بزند و بین مردان و زنان خط کشیده است. از طرفی، زنان در این فیلم، از خانواده بریدهاند و این ربطی به زنان رزمنده و فرهنگ دفاعی ما ندارد. زنان به توی کشیده شده در «دسته دختران» کمترین شباهت را به زنان ایرانی در میدانهای رزمی و دفاعی دارند و از همه بدتر، آنها موضعی ضدِخانواده یافتهاند.
مشکل دیگر فیلم «دسته دختران» در نحوه روایت و قصهگویی و شخصیتپردازی است. ما در این فیلم شاهد یک روایت تکخطی از اعزام آتش به اختیار یک جمع پنج-شش نفره زنانه هستیم که به سمت خط مقدم پیش میروند و به هدفشان میرسند. اما اینکه این زنان چرا، چگونه و با چه انگیزههایی نقشی مردانه و بلکه پهلوانانه را پذیرفتهاند در فیلم مشخص نیست. یکی از تمهیداتی که جای آن در فیلم به شدت خالی است، فلاش بک (رجوع به گذشته) برای کاراکترهای محوری فیلم است. اگر در فیلمنامه «دسته دخترها» به گذشته هر کدام از این زنان مراجعه و اعلان میشد که چه بر آنها گذشته و دلیل اصرارشان برای قرار گرفتن در پرمخاطرهترین بخش جنگ چه بوده، قطعا بر بار دراماتیک فیلم افزوده میشد. البته اشارات کمرنگی به گذشته فرمانده دسته (نیکی کریمی) میشود و مخاطب در مییابد که فرزندان او قبلا در اثر بمباران به شهادت رسیدهاند و او با انگیزه و نیت انتقامجویی پا در میدان جنگ گذاشته است. اما درباره سایر اعضای گروه، این افشاگری نسبت به گذشته صورت نگرفته است و جایش خالی است. این مسئله درباره «سیمین» از اهمیت بیشتری برخوردار است؛ چرا که ظاهرا سلوک زیستی او با اهالی جبهه و جنگ متمایز است و پوشش و رفتاری متفاوت با شهادتطلبان دارد، اما دلیرتر و شجاعانهتر از همه زنان و حتی مردان در فیلم، میرزمد! وقتی پدرش با او دعوا میکند که دست از حضورش در جبهه بردارد و حتی به او میگوید که اگر همراه خانوادهاش به عقب برنگردد، باید دور آنها را خط بکشد هم سیمین باز جبهه را انتخاب میکند. این یک خلأ بزرگ است که انگیزه او برای شتافتن به خط مقدم نبرد مشخص نیست. باید اطلاعاتی به مخاطب داده میشد تا معلوم شود سیمین چه تجربیاتی را پشت سر گذاشته و به مرحلهای از بلوغ رسیده که حضور خودش در جبهه را واجب دانسته است!
با توجه به اهمیت موضوع و درخشش زنان در مقاطع مختلف تاریخ انقلاب، بهویژه در دوران طلایی دفاع مقدس، سینمای ما هنوز بسیاری از بانوان قهرمان در این میدانهای نفس گیر را به تصویر نکشیده است. نمایش این زنان و دلاوریهای آنان در آن دوران، در سینما و تلویزیون، همه نقشههای دشمنان برای بانوان ایرانی را نقش برآب خواهد کرد.
انتهای پیام/ 411