گروه استانهای دفاعپرس ـ حجتالاسلام «عباس بابائی» مدیر قرارگاه تربیتی امین؛ بسیاری از اقداماتِ انتحاریِ دنیای کفر علیه مبانی و مظاهر اسلامی، پیشدستانه و انحرافی است؛ یا برای جلوگیری از یک حادثهی بزرگ اسلامی، یا به حاشیهبردن آن.
آخر چه کسی باور میکند که در ۶ ماه گذشته حداقل ۶ بار آن هم به صورت رسمی و در کنف حمایت کامل آمریکا و اذنابش، در چند کشور دستدوم اروپایی، به عزیزترین کتاب آسمانی جسارت و هتاکی شدهباشد؟!
آیا اقدامی افراطی از طرف یک انسان جسور یا یک گروه عنود در فضای آزادی بیانِ باغ اروپا رخ دادهاست یا قضیه فراتر از اینهاست؟!
اگر جسارتهای اخیر را از منظر فرد هتاک و مکان هتک بررسی کنیم، بخشی از برنامهی دشمن خودنمایی خواهدکرد؛ فرد هتاک در سوئد، اصالتی عراقی داشت و مکان هتاکی در دانمارک، جلوی سفارت عراق بود؛ و نتیجه آنکه بیشترین و شدیدترین عکسالعملها در عراق اتفاق افتاد!
و امروز ناآرامی در عراق به هر بهانهای، یعنی تیزشدن مجدد تیغ تفرقهافکنی انگلیس و آمریکا از یک طرف و به حاشیهرفتن «حسین» از طرف دیگر.
سرویسهای جاسوسی دنیای پلید غرب نه در سالهای اخیر، بلکه از سالیان دور به عظمت «حسین» و قدرت برانگیختگی او در دل ملتها پی بردند. آنان البته در سالهای اخیر به وجه دیگری از قدرت «حسین» پی بردند که میتواند کیان آنان را به خطر اندازد؛ وحدتافزاییِ معجزگونِ «اربعین حسینی» در میان شیعیان و مسلمانان و موحدان و آزادگان عالم.
چه چیزی خطرناکتر از این برای دشمنی که شعارش «تفرقه بیانداز و نابود کن» است؟!
«حسین» دوباره با سپاه سیاهپوشان و سینهزنان و زنجیرزنانش درست مثل عاشورای ۶۱ هجری به قلب سپاه دشمن زده و مهمترین سیاست آنها را که همان تفرقهافکنی در میان مستضعفان عالم است، به چالش کشیدهاست.
اگر امروز اندکی قضایای عالم را با نگاه آخرالزمانی بنگریم، یقیناً دست قدرتمندی را خواهیم دید که در حال هموارکردن مسیر ظهور است؛ دست باکفایت «حسین».
امروز نسخهی کشفحجاب و هتاکی به مظاهر و محافل و هیئات حسینی برای «ایرانِ علی» و هتاکی به قرآن بزرگ برای «عراقِ حسین» پیچیده شدهاست؛ آن هم فقط برای رسیدن به یک هدف «جلوگیری از قدرتنمایی و راهگشایی و وحدتافزایی و ایمانافزایی حسین بن علی و یاران شیدای او».
یقیناً در روزهای آینده و نزدیکشدن به بزرگترین همایش معنوی جهان در اربعین، این هتاکیها بیشتر و عریانتر خواهدشد.
وظیفه کاملاً روشن است: برپایی هرچه باشکوهترِ عزای حسینی. و کیست که نداند آمدن «قرآن» در دل هیئات و عزاداران، چقدر بر شکوه و استقامت و بصیرت و معنویت عاشورائیان میافزاید؟!
امروز از نوجوانی که کنار خیابان برای «حسین» موکب زده، تا بانویی که با فرزندِ در بغل در محافل حسینی شرکت میکند تا پیرمردی که عصازنان پشتسر دستههای حسینی اشکریزان راه میرود و تا واعظ و مادح و ذاکر و میاندار و سینهزن و بانی و مستمع، همگی باید بدانند که شعار «لبیک یا حسین»، در حقیقت همان سینه سپرکردن برای «قرآن عزیز» است؛ و این نیز یکی دیگر از وجوه تشابه قرآن و حسین است.