به گزارش خبرنگار گروه فرهنگ و هنر دفاع پرس، "خانه متروک" عنوان مستند بلندی به کارگردانی محمدعلی فارسی و از تولیدات حوزه هنری است که در ششمین جشنواره فیلم عمار به نمایش درآمد. فیلم با استقبال تماشاگران روبه رو شد و از طول نمایش فیلم به راحتی می شد فهمید که فیلم مخاطب را به اصطلاح گرفته است.
این فیلم نه یکی از آثار ممتاز جشنواره عمار که یکی از بهترین مستندهای سالهای اخیر است. یادداشت زیر تحلیلی کوتاه درباره فیلم "خانه متروک" است.
همه ما خواب زده بودیم
اگر بخواهیم نمونه یک فیلم خوب در حوزه انقلاب اسلامی را نام ببریم که واجد همه یا اغلب مولفه های این ژانر قدر نادیده شده باشد، "خاطرات خانه متروک" یکی از آنها است.
این فیلم برخلاف همه همتایانش که به بهانه انقلابی بودن فقط ظاهر را حفظ کردهاند و در عمل نشانی از این ژانر ندارند، سویهای دیگر پیش گرفته است.
محمد علی فارسی می توانست دوربینش را بردارد و برود سراغ اساتید تاریخ و پیرانی که آن دوران قحطی را تجربه کرده اند و از اظهار فضل و به رخ کشیدن ندانسته ها فیلم بگیرد و اثرش را در مدت کوتاهی و با حداقل بودجه تمام کند. اما راهی سخت تر را پیمود. در وهله اول چنین به نظر می رسد که فیلمساز نخواسته زحمت مصاحبه گرفتن را به خود بدهد. اما در چند دقیقه بعدی بیننده محسور تصاویر گرافیکی و رئال میشود.
در فیلم عمق فقر فرهنگی و بیسوادی سیاسیون قاجاری و پهلوی بدون نگاه جانبدارانه و حزبی و سیاسی چنان در جان مخاطب می نیشیند که این احساس به من مخاطب دست میدهد که از ایرانی بودنم باید شرم دشته باشم اگر قاجار و پهلوی ایرانی اند. در هیچ فیلمی چنین عیان و بی پروا تنهایی شهید مدرس و میرزا کوچک خان جنگلی به نمایش گذاشته نشده است.
مفهوم ولایت پذیری در قسمتی که مردم خوی در مقابل ارامنه می ایستند و مانع پیشروی آنها به شهر میشوند. به خوبی منتقل شده است. مجتهد شهر روزه ماه رمضان را حرام اعلام می کند و با افطار کردن توپ به جا مانده از قاجارها را با ریسمانی که به گردن انداخته به سمت دوازه شهر می برد.
جوانها دل به این فقیه شهر می دهند و ارامنه پر کینه را به شکست وادار می کنند. این فیلم نه داعیه جانبداری از فیلم را دارد نه قصه فیلم به این سمت حرکت می کند. اما تکه های پازل را جوری ماهرانه کنار هم می چیند که بیینده را به این سمت هدایت می کند که تا وقتی دل به ملی فقیه بدهد از هر گزندی در امان است.
فیلم با وجودی که به لحظ تصویری یک خط سیر را طی نمی کند اما از پراکنده گویی و اطناب پرهیز کرده است. "خاطرات خانه متروک" قرار است راجع به قحطی و تلف شدن 11 میلیون نفر در جریان قحطی جنگ جهانی اول باشد اما چیزی غیر از این است. فیلم به فلسفه ای پرداخته که خاقانی شروانی در قصیده معروفش آنرا شرح داده است.
"خاطرات خانه متروک" تفسیر قصیده "ای دل عبرت بین از دیده عبر کن هان" است که خاقانی شروانی در هنگام عبور از طاق کسری سروده بود.این قحطی که در فیلم می بینم نمود چیزی است که به آن بی توجهیم. نبود حالی که ما را بیدار کند. برای روشن شدن موضوع به سکانسی از سریال هزار دستان اشاره می کنیم.
رضا تفنگچی به اصرار ابوالفتح خان رئیس نان و غله را می کشد و باقرمیرزا مامور میشود که قاتل را بیاید از هر کسی سوال می کند فرد مورد نظر جواب می دهد در زمان وقوع قتل خواب بوده است.
میرزا باقر به جماعتی که در بازار جکع شدهاندف میگوید: جماعت خواب، اجتماع خواب زده، جماعت چرتی.
همه آن چیزی که در همه دوران شاهی به سر ایران آمده از همین خواب زدگی است. ایرانیان برای آنکه کاری نکنند برای چند سال خود را به خوابی زدند که بیدار نشوند و از آنجایی که دست خدا با جماعت است. ایرانیان همواره متفرق بودند و به فکر کلاه خویش.
رهبرانی بودند که بی کلاهی را عار نمی دانستند و می خواستند با انتباه مردم ایران را از این فلاکت غفلت رها کنند، اما توفیقی حاصل نمی شد. "خانه متروک" ریشه دواندن استعمار در ایران را نه دولت استعمارگر که مردم ایران می داند. شکست رئیس علی دلواری و شهادت میرزا کوچک خان جنگلی نه بخاطر قوت دشمن که به خاطر خیانت ایرانیان بود.
در جنگ هشت ساله علیه ایران با چه مختصاتی ایستادگی جوانان این خاک تعریف می شود؟ در این جنگ هشت ساله بود که ایران امت واحده شد و وعده الهی تحقق پیدا کرد و دست خدا با ما شد.
محمد علی فارسی در این فیلم بیش از آنکه انگشت اتهام را به سمت بیگانگان یا حتی سلاطین بگیرد به سمت ما میگیرد. اگر این مملکت که روی خون دهها هزار شهید در انقلاب و جنگ روی پا مانده است در صورتی روی پا خواهد ماند که ما دچار افتراق نشویم و بزرگ کردن اختلاف تشیع و تسنن و ایران و اسلام این رشته ناگسستنی را پنبه نکنیم. اگر چنین شد به جای بدگویی از دشمن خود را شماتت کنیم. دشمن باید دشمنی کند ما با خودمان چه باید کنیم که به سرنوشت خفت بار آدمهای "خانه متروک" گرفتار نشویم. این سوال از خود همه آن چیزی است که محمد علی فارسی در اثر آبرومندش طرح می کند. ما به عنوان بیننده باید خلوت کنیم و ببینیم به چه چیزی می رسیم.