دعوت دانشگاهیان دانشکده صداوسیما، از مدافعان حقوق‌بشر برای مناظره

دانشکده ارتباطات و رسانه صداوسیما از تمامی مدافعان حقوق بشر غربی برای مناظره در فضایی برابر، دعوت کرد و در نامه ای آورده است: دانشگاهیان، دانشجویان، استادان، رسانه‌ای‌ها، روزنامه‌نگاران، نویسندگان، زنان و مردان آزاده جهان. سکوت نکنید!
کد خبر: ۶۵۳۵۵
تاریخ انتشار: ۱۶ دی ۱۳۹۴ - ۱۲:۰۳ - 06January 2016

دعوت دانشگاهیان دانشکده صداوسیما، از مدافعان حقوق‌بشر برای مناظره

به گزارش گروه سایر رسانه های دفاع پرس، در نامه ای با عنوان «عصر بیارتباطی انسان» جمعی از دانشگاهیان دانشکده ارتباطات و رسانه صداوسیما، تمامی مدافعان حقوق بشر غربی را به مناظره دعوت کردند.

متن کامل این نامه را در ذیل بخوانید:

عصر بیارتباطی انسان

دانشگاهیان، دانشجویان، استادان، رسانهایها، روزنامهنگاران، نویسندگان، زنان و مردان آزاده جهان. سکوت نکنید!

ما از یک دانشگاه ارتباطات با شما سخن میگوییم. میگویند عصر کنونی عصر ارتباطات است. میگویند در عصر ارتباطات، ارتباطات انسانی توسعه مییابد؛ اما چنین نیست! ما در عصر فقدان و بلکه «بحران ارتباطات انسانی» زندگی میکنیم. بحران ارتباطات انسانی به معنای بحران درک متقابل انسانها از یکدیگر، زمینه بحرانیشدن روابط انسانی، حقوق بشر و تبدیلشدن تمامی شعارهای انساندوستانه به یک دروغ بزرگ است.

رشد فزاینده تروریسم، دورشدن انسان از اصالت خویش، افول معنویت و قهر بشر با طبیعت و بسیاری از مصادیق دیگر، نشانهایاز گسست روز افزون ارتباطات انسانی است. در چنین شرایطی است که خشونت، انواع شیطنتهای سیاسی، تکبر و خودکامگی و بحران صداقت انسانی توسعه مییابد. مگر نه آن است که در تمامی کتابهای سواد ارتباطات و سواد رسانهای، «عدالت» یک محور اصلی و پایه توسعه دانش ارتباطات است؟ پس چرا این همه بیعدالتی در تمامی عرصههای ارتباطی و رسانهای جهان موج میزند؟

شهادت مظلومانه «شیخ نمر باقر النمر» یکی از مصادیق تروریسم دولتی و حاکمیت رفتارهای عصر جاهلیت و ماقبل تاریخی در جایگاههای رسمی و حقوقی در قالب رژیم عربستان است.

هنگامی که بسیاری از رسانههای جهان به کشتن انسان مظلومی که تنها جرم او سخن گفتن از عدالت و حق بوده است عامدانه بیاعتناییمیکنند، آیا باز هم میتوان از «عدالت رسانهای و ارتباطاتی» سخن گفت؟ آیا هنوز میتوانیم بگوییم «سواد رسانهای» معنای واقعی خود را دارد، یا این پول و قدرت است که بر نظام خبررسانی جهان حاکم شده است؟

آیا میتوان پذیرفت که حوادث «تصادفی نمایاندهشده» ای مانند فاجعه کشتار حاجیان در مکه، مفقودشدن چهرههای شاخص در آن جنایت و پس از مدتی جنازههای آنان را تحویل دادن، یک ماجرای اتفاقی است؟اگر چنین نیست چرا نه تنها اجازه تشکیل یک «کمیته حقیقتیاب بیطرف» داده نشد، بلکه جنازه شهدای مظلوم و بیدفاع منا با رفتارهای پلیسی و با فشار خانواده شهدا در بازیهای نمایشی به آنان تحویل شد؟چه بر سر آرامش انسانها در قرن به اصطلاح ارتباطات آمده؟ چه کسی میتواند کشتار هزاران انسان که به قصد عبادت و برای تصفیه روح خویش به مکه رفتهاند را ببیند و سکوت کند؟به این می گویند «عصر ارتباطات انسانی»؟ کشتن آدمهای بی گناه و بعد تولید بازیهای پروپاگاندایی رسانهای برای تحت الشعاع قرار دادن خبر این آدمکشیهای دولتی، عصر ارتباطات و عدالت رسانه ای نام دارد؟محروم کردن تمامی کشورهای جهان از اخبار واقعی در دنیا و هدایت حیلهگرانه اطلاعات، عصر ارتباطات است؟چگونه دولتی که تصاویرفراموشنشدنی پوتینهای سربازانش بر روی صورت و بدن هزاران زائریکه برای عبادت به حرم امن الهی رفته بودند قلب هر انسان آزادهای را ریش میکند میتواند دم از تمدن،انسانیت و حقوق ارتباطات بزند.

کشتار روزانه زنان و کودکان بیدفاعیمنی در بیمارستان و مدرسه و خانه و مسجد در کدام مکتب انسانی تایید میشود؟ چند سال است که همین پوتینها بر دهان مردم مظلوم بحرین میکوبد و با رفتار بیمارگونه و توهمی پدرسالارانه جهان عرب را زیر سلطه قدرت پول و توطئه گرفته است؟

حمایت از گروههای تکفیری و سکوت مرگبار در برابر قتل عام مردم مظلوم و مسلمان سوریه،عراق،افغانستان، آفریقا ومیانمار چه معنایی جز حمایت از «نسلکشی سازمانیافته» مسلمانان دارد؟

«تفرقهافروزی» آشکار میان برادران شیعه و سنی تا آن حدی پیش میرود که سکوت مرگبار بر کشتار کودکان و زنان و مردان فلسطینی اهل تسنن و همدستی عملی با اشغالگران فلسطین هرگز با ظاهرفریبیهای آل سعود همخوانی ندارد.

بهراستی دستاندازیهای مستکبرانه آشکار و پنهان به کشورهای اسلامی دور و نزدیک و حتی تلاش برای نفوذ در کشورهای غربی از طریق «قمار گسترده دلارهای نفت» با «کارخانجات اسلحهسازی» تا کی ادامه خواهد داشت؟

آیا بیاعتنایی به چنین حوادثی، بشریت را با یک چالش بحران حقوق انسانی و «افتادن تیغ به دست زنگیان مست»روبرو نمیکند؟

نه! خانمها،آقایان! اینهانهتنها هیچ ربطی به «دین مهربانی و انساندوستانه اسلام» ندارد بلکه نقشهای حسابشده از جنس همان «شیطانصفتانی» است که دیروز به اسم «القاعده»و «طالبان»و امروز به اسم «داعش» خون بیگناهان را در سراسر جهان میریزند و آرامش و امنیت انسانی را به مخاطره انداختهاند. همانها که با قتل، تجاوز، توهین، نامهربانی و بیمسئولیتی با زائران خانه خدا روبرو میشوند.

دین اصیل اسلام بر پایه کرامت و بزرگی انسانها بناشده و مبنای رفتاری و سبک زندگی آن عشق به تمامی انسانهاست.آنچه امروز، دیروز و روزهای قبل بدست «خاندان حاکم بر عربستان» رخ داد نه اسلام است و نه انسانیت؛ بلکه کینهای عمیق و قبیلهای نسبت به بشریت به شمار میرود که از دوران ماقبل تاریخ و جاهلیت برای این فرقه به جا مانده است.عداوتیکه در همان زمان نیز، همواره قلب مهربان پیامبر مهربانی(ص) را میشکست.

بدانید این نوع فتنهگریها و بیگناهکشیها دیگر در چارچوب مرزهای جغرافیایی محدود نمیماند و میرود تا همه آنها که خیال میکنند حریم امن و خانه و کاشانه گرمی برای خود و خانواده و هموطنانشان فراهم کردهاند را نیز به مخاطرهای جدی و غیرانسانی بکشاند. همانگونه که حوادث تلخ اروپا چهره سیاه کشتار دستجمعی انسانهای بیگناه را نشان میدهد. این انسانکشی، زبانه شعلههای همان آتشی است که در کشتار دستجمعی منا و نوع کشتارهای القاعدهای و داعشی در جهان به پا شده و بهجای مبارزه جدی با آن، «حرکات نمایشی» صورت میگیرد. آتشی که حاکی از یک روش خبیثانه ناشی از نفرت از نوع انسان و بشریت است و انسانهای اندیشمند به خوبی «الگوی تکرارشونده» این روش و منش را میشناسند.

ای اهالی رسانههای عالم، ای خبرنگاران آزاده، ای دانشگاهیان، دانشمندان، اندیشمندان،مردان و زنانی که ارزش والای نوع انسان و شکوه این مخلوق عالیمرتبه را میشناسید و درک میکنید، سکوت شما تلخی تمامی این جنایتهای فراگیر را دوچندان میکند.

فریاد "سکوت نکنید" ما نه بهخاطر این است که شهید نمر یک روحانیعدالتخواه شیعه بوده است، و نه بهخاطر این است که یک روحانی مسلمان است؛ بلکه فریاد ما حاکی از آن است که قتل یک روحانی بیگناه، قتل تنها یک انسان نیست؛ شیوهای از آدمکشی است که فردا هیچ تفاوتی بین شیعه و سنی و مسلمان و مسیحی نخواهد دید. آیا نشانههایی بیش از آنچه هویدا شده برایسازمانهایبینالمللی لازم است تا دست از انواع بیانیه و محکومکردنهایرنگارنگ بردارند و به اقدامی عملی، واقعی و مؤثر بیاندیشند؟ آیا سکوتکنندگان در خونریزی مظلومان سهیم نیستند؟

ما دانشجویان،استادان و کارکنان دانشکده ارتباطات دانشگاه صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران به تمامیهمکاران و هماندیشان خود پیام می دهیم؛ دیگر نمیتوان تنها به حکم پیشرفتهای تکنولوژیک، این عصر را عصر ارتباطات خواند.روزگاری که انسان با تمام تکبر صنعتی خویش نسبت به نابودشدن شرافت و امنیت انسانی سکوت میکند،قطعاً«عصر بی ارتباطی انسانی» است.

اینک دانشگاه،استادان و دانشجویان ما آمادگی و مطالبه دارند تا در فضایی برابر و روشنگرانه با دانشگاهها، مراکز و اشخاص علمی در سراسر جهان به مناظره بنشینند.بیاییددر خصوص بحران ارتباطات انسانی و گسترش رفتارهای جاهلیت، نقض حقوق بشر، آلودهبودن دست صاحبان دلارهای نفتی به سلاحهای کشتار جمعی، جهانیکردن تروریسم کور، و نسلکشی انسانهای بیگناه، سکوت عجیب و جهتگیری رسانههای جمعی، سیاستهای دوگانه در برخورد با متهمان و... با هم به گفتگو و اگر مخالف هستید به مناظره بنشینیم.

رسانهایها، ارتباطاتیها، روزنامهنگاران،خبرنگاران،دانشجویان،استادان،اندیشمندان و تمامی انسانهای آزاده جهان.در اولین روزهای سال 2016 میلادی پیش از آنکه پول کثیف توطئه و نفرت چاههای نفت چرت روشنکفرانه ما را جدیتر از این پاره کند،جرعهای قهوه بنوشید و سپس قدری فکر کنید!

اما سکوت نکنید.سکوت نکنید.سکوت نکنید.

دانشجویان،استادان و کارکنان دانشکده ارتباطات دانشگاه صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران

16/دیماه/1394 خورشیدی

6/ژانویه/2016 میلادی

25/ربیعالاول/1437 قمری

منبع:تسنیم

نظر شما
پربیننده ها