گروه استانهای دفاعپرس ـ «ابوالقاسم محمدزاده» پیشکسوت دفاع مقدس؛ آسمان شهادت را نگاه میکنم که پر از ستارههای درخشان است. ستارههایی که هرکدام جلوه خاصی دارند و بر دفتر زندگی و حیاتمان میدرخشند و نقشی از نور بر دفتر زرین حماسه و ایثار میزنند. آن را ورق میزنم، «محمدابراهیم ایوانی» خرداد ۱۳۳۶، هنگام اذان مغرب در محله طبرسی مشهد پا به عرصه گیتی نهاده بود.
با عبور از دوران کودکی، از ده سالگی به طور جدّی به کار مشغول شد و همزمان، شبها در کفشداری حرم به زوار امام رضا (ع) خدمت کرد. در کودکی بیش نبود که قرآن را به خوبی فرا گرفته بود و بارها موفق به دریافت جایزه از سوی بستگان و اساتید قرآن شد.
وقتی به دوره دبیرستان پاگذاشت با آثار سیاسی و دینی و کتب مرحوم دکتر علی شریعتی آشنا شد و اطلاعات سیاسی و مذهبی خود را افزایش داد. پس از اخذ دیپلم در دوره دبیرستان در انستیتو تکنولوژی مشهد مشغول به تحصیل در رشته راه و ساختمان شد. در آن جا با همفکری و همراهی تعدادی از دوستان دانشجویش، انجمن اسلامی تشکیل داد.
در همین دوران دو بار توسط مأمورین ساواک دستگیر گردید، ولی چون نتوانستند هیچ کتاب و نوار غیرمجازی از او بگیرند، رهایش کردند.
با اوجگیری انقلاب اسلامی به رهبری روحانیت، در راهپیماییها و پخش اعلامیههای رهبران انقلاب در شهر مشهد بود و گاهی مقالاتی درباره مسائل روز و انقلاب اسلامی مینوشت و خواهرانش در محافل زنانه این مقالات را میخواندند تا به خیزش عمومی علیه حکومت پهلوی، کمکی کرده باشند.
پایان تحصیلاتش مصادف با تأسیس جهادسازندگی در خرداد ۱۳۵۸ بود. او از همان ابتدای تأسیس جهاد سازندگی در این نهاد انقلابی مشغول به کار شد تا به محرومین جامعه کمک کرده و مروج انقلاب اسلامی باشد؛ ابتدا در جهاد مشهد، سپس فریمان و بخش احمدآباد در کمیته عمران فعالیت داشت. در اوایل جنگ در سال ۱۳۵۹ برای نخستین بار در جبهه حضور پیدا کرد.
در مهرماه ۱۳۵۹ ازدواج کرد و مراسم عقد ازدواجش را بدون هیچ تشریفاتی در حرم حضرت رضا (ع) به انجام رساند. شش ماه بعد در ۲۲ فروردین ۱۳۶۰ از برگزاری مراسم رسمی ازدواج خودداری کرد و هزینه عروسی را با توافق همسرش برای کمک به جبههها به حساب جنگ واریز کردند.
دومین بار در سال ۱۳۶۰ به جبهه اعزام شد و پس از بازگشت، مدت یک سال عهدهدار مسئولیت جهادسازندگی کلات شد.
در سال ۱۳۶۱ خود را برای بازسازی مناطق جنگی به تهران معرفی کرد و مسئولین او را برای عضویت در شورای سرپرستی جهادسازندگی اندیمشک انتخاب کردند. محمدابراهیم یک سال و نیم در آن جا خدمت کرد.
در مهر ۱۳۶۴ برای ادامه تحصیل در رشتهی مهندسی راه و ساختمان وارد دانشگاه فردوسی شد.
محمدابراهیم ایوانی در ۲۲ اسفند ۱۳۶۴ بر حسب نیاز جبههها، بار دیگر به جبهه اعزام شد و مسئولیت احداث کانالی را در شهر فاو به او سپردند. این کانال که انتقال آب اروند به کارخانه نمک را انجام میداد باعث تثبیت عملیات والفجر هشت شد.
او سرانجام در سحرگاه ۲۹ اسفند ۱۳۶۴ در اثر اصابت ترکش گلوله به درجه رفیع شهادت نائل آمد و ستارهای شد در آسمان عشق و جهاد و ایثار. بعد از شهادتش، کانال انتقال آب اروند به نام شهید ایوانی نامگذاری شد تا نقشی از او بر جغرافیای منطقه باقی بماند.
شهید «محمدابراهیم ایوانی» یک روز قبل از شهادتش چنین نوشته بود: ابهت عظمت روح بزرگان کوچکنما، صلابت ایمان بیابانگردان و درک عمیق بیسوادانمان از خداشان، و فهم عجیب دیوانگان عشق از معشوقشان و ستبر سینه دلدادگان قبل از هر چیز، کوچکی جان ما، کوچکان بزرگاندیش را، و سستی اعتقاد ما تمدنگردها، و مسطح ادراک ما پرسوادان، و نادانی ما عاقلان در بند عقل را و نیز ضیغ قلب ما به خود مشغولان از خدا بیخبر را هر لحظه، چون پتکی بر سرمان میکوبد که از هر حرفی و سخنی بازمان میدارد و بگویم که عقده از این همه کوچکی و ضعفها و نفهمیها، چنان گلویم را فشرده که هنگام نوشتنم جز چشمانی اشکآلود چیزی به سراغم نمیآیند و دلی پر درد و باری گران از گناه و معصیت در محضر پروردگارم هشدار میدهد که یاوهگویی مکن و سخن به گزاف گفتن را بس، اما رجاء به خداوندم و محبت و لطف او امید بخشش را در من بر ترس و خوف از عظمت او گهگاه غلبه میدهد همچون خورشیدی که بالاخره بر تیرگی و پوسیدگی ابرهای سیاه فائق میآید.
از خدایم درخواست مغفرت و طلب آمرزش و از همه شما التماس دعا دارم.
انتهای پیام/