به گزارش خبرنگار دفاعپرس از اراک، شهید «محمدرضا رحمانی» در بیست و هشتم فروردینماه سال 1345 در شهرستان اراک متولد شد و تا پایان دوره ابتدایی تحصیل کرد. در دوران طفولیت علاقه زیادی به نماز و شركت در مراسم عزاداری داشت و در نوجوانی نیز خرج خانواده خودش را بر گردن گرفت و همراه با آن به تحصیل ادامه میداد. خیلی زود فعالیت در بسیج مساجد و ستادها را شروع كرد. برادر شهیدم همیشه به عرفان و لقاءالله فكر میكرد. او همیشه در مسجد هنگام نماز با جماعت مسلمین نمازهای یومیه خود را ادا میكرد و عاشق معبود خویش بود.
در عبادتش خضوع و خشوع و كمال دیده میشد. از مراسم دعای كمیل و دعای ندبه و دیدار با معلولین و خانواده شهدای جنگ تحمیلی و نماز جمعه الهام میگرفت و مسرور میگشت و به این كارایمان داشت. در تقوی و پرهیزكاری زبانزد دوستان، همرزمان و فرماندهانش بود. تلاش پیگیرش در جبهه مداوم و مستمر بود. در خانواده بسیار دوستداشتنی و مهربان بود و علاقه زیادی به خواهران كوچكش داشت و در محلی كه زندگی میكردیم، با همه بچهها خوش اخلاق و خوش رفتار بود و روحیه فوقالعادهای برای شهادت و رفتن به جبهه داشت. از نظر عاطفی با همه خوب بود حتی با غریبههایی كه در این شهر بودند.
بهترین عبادت او كمك به مستضعفان و ضعیفان بود و از این كار خود لذت میبرد. پیش از انقلاب سن او كفایت نمیداد كه با رژیم مبارزه كند از این رو بعد از انقلاب خیلی علاقه داشت كه در نهادهای انقلابی و ارگانهای انقلابی فعالیت كند چون هر دفعه به او جواب میدادند كه سن تو كم است و نمیتوانی. تا اینکه سرانجام 15 ماه پیش از اعزام به جبهه فعالیت خود را در بسیج و مساجد و ستاد مقاومت شهید مدنی آغاز کرد.
پیش از رفتن خود به جبهه، از شهادت خود آگاه بود و حتی برای بچهها قسم میخورد كه شهید میشود. یك شب با شهید حبیبالله شمسی در مسجد بحث میكنند. حبیب میگوید: این كوچه شهید نداده و شهید رحمانی میگوید: كاری نداره، بچهها ببینیم كدام زودتر شهید میشویم و واقعاً شهید رحمانی به آرزوی خود میرسد و 40 روز بعد به دست خونآشامان زمان و در اثر شكنجههای طاقتفرسای گروهکهای ضدانقلاب در سردشت به سوی معبودش شتافت و به خیل شهیدان پیوست.
محمدرضا هنگامی که به عنوان بسیجی در گردان جندالله سردشت خدمت میکرد در هنگام درگیری با گروهکهای ضدانقلاب در بیست و هفتم شهریور ماه سال 1361 در منطقه سردشت به شهادت رسید و در گلزار شهدای زادگاهش به خاک سپرده شد.
فرازی از وصیت نامه شهید «محمدرضا رحمانی»:
بسمالله الرحمن الرحیم
الَّذِينَ إِذَا أَصَابَتْهُمْ مُصِيبَةٌ قَالُوا إِنَّا لِلَّهِ وَإِنَّا إِلَيْهِ رَاجِعُونَ
پیام به امت حزبالله ایران
پیام من به امت حزبالله این است كه گر چه خودم را لایق امت حزبالله نمیدانم اما از شما امت كه سفارش شده پیامبر اسلام(صلیاللهعلیهوآلهوسلم) هستید و تاكنون در تمام تنگناها پشت سر امام(قدس سره شریف) عزیزمان حركت کردهاید و جوانانی پروراندهاید كه با باز كردن راه شهادت، انقلاب را به سر حد پیروزی رساندهاند این است كه راه خونبار شهیدان را ادامه دهید. ای امت حزبالله! قدر امام(قدس سره شریف) بزرگوار را بدانید. مبادا او را تنها بگذارید و قلب او را ناراحت كنید كه اگر او ناراحت شود قلب امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف) نیز از شما ناراحت خواهد شد كه اگر قلب امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف) از شما ناراحت شود در خشم خداوند قرار میگیرید و به عذاب الهی گرفتار میشوید چون این امر خداوند است كه: أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَأُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ).
در مرحله بعد یاران امام(قدس سره شریف) اعم از روحانیون و غیر روحانیون كه از اول مبارزات حق علیه باطل بدین زمان خودشان را سختیها و شكنجهها خو دادند همواره حامی باشید تا هر چه سریعتر به ساحل پیروزی برسید. در دریای مرگ (شهادت) شناور شوید تا به ساحل حق برسید. مسئله بعد وجود یك نظم و تشكیلات قوی اسلامی است كه ادامه راه ائمه(علیهم السلام) و دیگر مردان بزرگ اسلام بود. باید دوباره با انسجامی قویتر در تشكیلاتی متشكلتر در جهان اسلام پدید آید. تا كنون به یاری حق تا حل این مسئله در خود ایران به همت خمسه طیبه یاران بزرگوار امام(قدس سره شریف) از جمله: آیت الله خامنهای و .... و تعداد زیادی از رجال سیاسی و مذهبی و ولایتفقیه و سخنی دیگر كه با امت حزبالله و شهیدپرور ایران كه در نماز جماعتها و دعای كمیلها حتماً شركت كنید. این دعاها خیلی برای جنگ ما اثر دارد. ای مردان قهرمان مسلمان! بشتابید به سوی جبههها و هر چه زودتر این ظالمین را به خون بغلتانید و بیرون كنید. به گفته امام(قدس سره شریف) عزیز كشوری كه ملتش پشتوانه دولت باشد، همیشه پیروز است.
انتهای پیام/