گروه حماسه و جهاد دفاعپرس: آبان ماه از ایام مهم تاریخی برای انقلاب اسلامی و تاریخ ایران عزیز است که در سالهای مختلف اتفاقات مهم و سرنوشتسازی را در خود جای داده است. از تبعید امام راحل در ایام ستمشاهی گرفته تا تسخیر لانه جاسوسی هر کدام فصلی از رشد و بالندگی ملت ایران را رقم زده است. به همین مناسبت بخشی از بیانات حضرت امام راحل را که در تاریخ ۱۲ آبان ۱۳۵۹/ ۲۴ ذی الحجه ۱۴۰۰ ساعت ۱۰ صبح در حسینیه جماران خطاب به دانشجویان مسلمان پیرو خط امام با موضوع «مقاصد استعماری قدرتها در ایجاد خوف، شکسته شدن قدرت پوشالی آمریکا، انزوای از قدرتها» ایراد شده است تقدیم میکنیم.
«... عمده این است که ما یک ملتی داریم که این ملت همه بیدار شدند، آن خوف را شکستند؛ آن خوفی که اگر یک پاسبان میآمد یک بازار را میبایست هیچکس حرف نمیزد؛ او را شکستند فریاد زدند با فریاد خودشان قدرتی را که در اینجا بود شکستند و قدرتها را شکستند. ما وقتی یک ملت داریم که سی و چند میلیون است و بیست میلیون جوان داریم که آرزوی شهادت بسیاریشان میکنند.
دیروز یک پیرمرد نزدیک به هشتاد - تقریباً بین هفتاد و هشتاد بود - آمد با من مصافحه کرد و رفت آن کنار دوباره من دیدم ایستاد و دوباره دارد میآید. دفعه دوم که آمد اینجا گریه میکرد. اشکهایش را من دیدم که آنجا جاری بود میگفت: من میخواهم بروم جنگ بکنم. من گفتم به او که من و تو باید دعا بکنیم، جوانها باید جنگ بکنند. الحمدلله ما که جوانهایمان، پیرهایمان، زنها، دخترها، همه بچهها، همهمان یک تحولی در ما پیدا شده است که نمیخواهیم دیگر زیر بار ابرقدرتها برویم؛ باید البته ملتی که این طور باشد خودش را مهیا کند برای همه چیز قدرتهای بزرگ عالم هست.
** آمادگی برای حفظ ارزشها و مقابله با توطئهها
شما هم ایستادید در مقابل قدرتهای بزرگ عالم. از ارعابهایشان نترسید خیلی، اما مهیا بشوید برای این شلوغکاریها، برای این کارهایی که دارد انجام میگیرد، باید مهیا بشویم. یک کار ارزشمندی شما کردید، یک کار بزرگی کردید که تمام دنیا به صورت اعجاب دارند به شما نگاه میکنند. کسی که یک همچو کار بزرگی را به عهده گرفته است نباید خیال کند که امروز که ما این را بیرونش کردیم فردا یک کسی دیگر میآید؛ نخواهد آمد، خیر. شما و ما مهیا هستیم و مهیا باید باشیم که آن قدری که ارزش دارد عملمان باید برایش فداکاری بکنیم.
ما باز به آن تنگنای اقتصادی که پیغمبر اکرم (ص) در آن چند سال که در آن غار بود، واقع شده بود، واقع نشدیم. آنها نان خوردن هم نداشتند. آنها با زحمت برای خودشان به طور قاچاق یک چیزی میآوردند میخوردند؛ زندگی میکردند. لکن ارزش عمل، یک ارزشی بود که میارزید به اینها، تحمل میکرد ایشان اینها را، ما الآن چیزی برایمان واقع نشده. خوب، یک گوشه کشور ما یک جنگی واقع شده و آن هم دارند سرکوبشان میکنند. ما باید مهیا باشیم که فردا اگر از یک گوشه دیگری هم یک شیطان دیگری سر در آورد آن را هم سرکوبش بکنیم.
ما میخواهیم زنده باشیم و ما میخواهیم شرافت خودمان را حفظ کنیم و ما میخواهیم اسلام عزیز را که همه چیز درش هست، استقلال درش هست، آزادی درش هست، شرافت درش هست، میخواهیم این را حفظش بکنیم و قرآن کریم را حفظ بکنیم. این ارزش دارد به اینکه ما همهمان هم از بین برویم رفتیم، مگر ما از پیغمبر (ص) بالاتریم؟ مگر ما از حسین بن علی (ع) بالاتر هستیم؟ آنها هم همه چیزشان را دادند در راه هدفشان، لکن ما قدرت داریم الان آنها آن وقت نداشتند همچو قدرتی حضرت رسول - صلى الله علیه و آله و سلم - در آن غاری که پناه برده بودند کسی را نداشتند. یک چند نفری آنجا بودند و همه در خوف زندگی میکردند ما به آنجا نرسیدهایم حالا زمانی هم که در مدینه تشریف آوردند آن قدر رنج ایشان کشیدند این قدر زحمت کشیدند که هیچ یک از آنها را تا حالا ما نکشیده ایم.
** عدم خوف از جنگ
ما از جنگ نباید بترسیم. پیغمبر اکرم (ص) جنگ کرده است برای اسلام، حضرت امیر (ع) جنگ کرده است برای اسلام، صدر اسلام در یک چند سال چندین جنگ هشتاد تا چقدر جنگ واقع شد. ما باید مهیا بشویم برای جنگها و ما قدرت داریم، ما جوانها را داریم، یک ملتی هستیم که با وحدت کلمه و با اتکال به خدای تبارک و تعالی، همه چیز را ما میتوانیم پیش ببریم؛ هیچ خوف از این مسائل نداریم. اینها که ایجاد خوف میخواهند بکنند در شما، همانهاییاند که در زمان شاه مخلوع هم ایجاد خوف کرده بودند و آن به واسطه همان ایجاد خوف سر جای خودش نشسته بود و به خیال خودش سلطنت میکرد. وقتی این خوف شکسته شد دیدیم که تو خالی بود؛ واقعیت آن طوری که میگفتند، نداشت. قدرتهای دیگر هم همین طور است. خیال نکنید که اینها شاخ و دم خیلی بزرگی دارند. اینها هم همین طورهاست.
** دیوار بزرگ ملت پشتوانه قوای نظامی
مهم این است که ما با هم منسجم باشیم. مهم این است که قوای مسلح ما، که خداوند انشاءالله نصرت به آنها بدهد منسجم باشند با هم، سپاه پاسداران و قوای انتظامی دیگری خودشان را یک بدانند همه تان برای یک مقصد دارید عمل میکنید و آن مقصد این است که کشور خودتان را آزاد نگه دارید و مستقل نوکر نباشید شرافت خودتان را حفظ بکنید. همه قوای مسلحه - هرکس هست - از ملت هم هرکس متصل شد به آن جبهه، همه همدم باشید و هماهنگ اگر هماهنگ باشید و همه روی یک رویه کار بکنید و یک فرمانده برای شما باشد که روی نقشه عمل بکند، مطمئن باشید که پیروز هستید و هیچ قدرتی هم نمیتواند با شما مقابله کند.
برای اینکه قدرت، قدرت ملت است. ارتش وقتی اتکالش به این دیوار بزرگ شد به این سد عظیم ملت شد قدرتی پیدا میکند که هیچچیز نمیتواند مقابل او بایستد. ارتش ما و قوای مسلح ما و پاسدارهای ما و همه اینها پشتوانهشان همه ملت است. الان شما میبینید سرتاسر مملکت ما در حال جنگند دخترهای توی خانه هایشان هم در حال جنگند؛ برای جنگیها دارند کار میکنند یک همچو مملکتی که ارتشش با ملتش یک است، رؤسایش با دیگران برادرند اینها همه خدمتگزار هستند نسبت به ملتشان ملت شان از آنها پشتیبانی میکند یک همچو ملتی از چی میترسد؟ شما مطمئن باشید.
** نهراسیدن ملت ایران از تهدیدات و حصر اقتصادی دشمن
چند وقت است که الان ما را حصر اقتصادی کردهاند، چه شد - مثلا؟ ما کجایمان گیر کرده است که حصر اقتصادی، حصر اقتصادی؟ خیال میکنند اشخاص که ما اگر چنانچه از آمریکا مثلاً، فرض کنید که - فلان چیز را نخریم دیگر نمیتوانیم، نخیر، ما داریم زیاد، آمریکا اینجا برایمان ذخیره کرده اینها را. بدانید کارهای خدایی است، اینها کارهای خدایی است که پنجاه سال آن یا کمتر یک قدری این مرد بیست و چند سال - این دومی - زحمت کشید و آمریکا هم به خیال اینکه خوب مملکت خودش است دیگر هر چه هست مال خودش است - نفتهای ما را البته گرفتند و خوردند و بردند و - اسلحههای زیاد آوردند برای ما این کوههایی که در ایران هست بسیاری اش زیرش اسلحه و مهمات است و اینها همانهایی بود که دشمن ما دشمن فعلی و همیشگی ما برای خودش تهیه کرده بود و حالا مال ماست. عمده این است که ما خودمان خودمان را بشناسیم و قوای مسلحه ما و ملت ما یکپارچه بشود. اگر اینها همه با هم یکپارچه باشند پشت به پشت هم بدهند، هیچ قدرتی نمیتواند اینها را بشکند.... جنگ بیست سال هم طول بکشد ما ایستادهایم. این قدرتها دیگر شکسته شدهاند و علامتش هم همین که یک سال است این جوانهای ما این کار را کردهاند و ارزش کارشان هم بسیار زیاد است و هیچ عالم به هم نخورد. حالا فرض کنید که این نوکر بدبخت این صدام بدبخت که ملت خودش را به تباهی دارد میکشد و آن قدر به ملت خودش دارد تحمیل میکند. این هم یک حمله مذبوحانهای کرده است. ما هم صبر داریم و [هم]حوصله داریم ملت ما پنجاه - شصت سال، جوانهای ما تا چشمشان را باز کردند زیر یوغ این مسائل و این مصائب بودند. عادت داریم ما به زحمت کشیدن جوانهای ما عادت دارند به این زحمتها حالا که خودشان را یافتند و مستقل میدانند، با تمام قدرت بیست سال هم این جنگ طول بکشد ما ایستادهایم. در صورتی که این پوسیده است دیگر شما خیال نکنید که این یک کاری است.
اینکه میبینید موشک میاندازد این برای این است که نمیتواند بیاید با اینها مقابله کند از دور ایستاده است؛ و موشک میاندازد. اینکه این جنایات را میکند و میخواهد ملت ما را بترساند به خیال خودش این برای آن است که قدرت آنکه مقابله کند با این جوانهای ما را ندارد. در همه جا هم دارد هی کشته میدهد و هی دارد ضایعات میدهد ولی آن خوی غلطش و آن تخیل باطلش و اینکه اعصابش به کلی خرد شده است و حالا خردتر، نمیگذارد که به خودش بیاید و بفهمد باید چه بکند. این در آنجا در خود عراق هم پوسیده شده است و در همه ممالک دنیا هم آبرویش را از دست داده است. البته رادیوی بغداد و - نمیدانم - روزنامههای بغداد هی هیاهو میکنند هیاهو زیاد است. اما در دنیا ببینید چه جوری است وضع در همه کشورهای دنیا. اینها حیثیت سیاسی اگر داشتند هم از دست رفت. در خود عراق هم ملت با او مخالفند و کم کم صدایشان در میآید و پیدا هم شده آثارش.
فرق ما بین دولت ما و بین قوای انتظامی ما با آنها این است که اینها از ملتند و با ملتند و ملت هم با آنهاست. دلیلش هم همین است که آن دسته دارند جنگ میکنند. خداوند همه را حفظ کند. سرتاسر ایران دارند کمک میکنند. اگر پیدا کردید یک دهی در عراق این جوری کمک کرده باشد به اینها اینها به زور البته میگیرند غارت میکنند به زور میگیرند. اما اگر پیدا کردید یک ده را در تمام کشور عراق که جوانهایش، زنهایش برای اینها نان بپزند و - نمیدانم - بستهبندی کنند ندارند اینها.
یک همچو ملتی از کی میترسد؟! چرا باید بترسد؟! ما خدا را داریم. ما اسلام را داریم ما برای خدا داریم عمل میکنیم کسی که برای خدا عمل میکند چرا بترسد؟! از کی بترسد؟! آنها باید بترسند که اگر از اینجا رفتند جهنم هست آمالشان جوانهای مایی که برای خدا دارند جنگ میکنند اجرشان با خداست. امکان دارد که یک کسی برای خدا کار بکند و خدای تبارک و تعالی به او عنایت نداشته باشد؟ شهیدشان با همان شهدای صدر اسلام. انشاءالله محشور است و قدرتمند هستید.
منبع: کتاب صحیفه دفاع، رزوشمار بیانات، پیامها و احکام امام خمینی (ره) در دفاع مقدس (۱۳۵۹ - ۱۳۶۸) فصل اول، صحیفه امام خمینی - جلد ۱۳، ۸۱۵
گزارش از حامد افروغ
انتهای پیام/ 112