به گزارش خبرنگار حماسه و جهاد دفاعپرس، شهید حاج «شعبان نصیری» خستگیناپذیر در اسفندماه سال ۱۳۳۶ در کرج به دنیا آمد. در همان کودکی به همراه خانواده عازم تهران شد و در خیابان حسینی محله نظام آباد سکونت گزید. محله نظام آباد که از محلات مستضعف نشین و انقلابی تهران بود در پرورش او تاثیر گذاشت و از همان نوجوانی، مبارزه در خط حضرت امام راحل را آغاز کرد.
شعبان نصیری پس از انقلاب بی درنگ به سپاه پاسداران انقلاب اسلامی پیوست و به خاطر سوابقی که در کرج داشت، در تشکیل سپاه کرج نیز نقش بسزایی ایفا کرد. او از همان ابتدا به نقش نوجوانان و جوانان در ادامه روند انقلاب، ایمان داشت و تشکیل بسیج نوجوانان کرج از یادگارهای ماندگار اوست. با آغاز جنگ تحمیلی در سال ۱۳۵۹ به مناطق عملیاتی رفت و در سمت های مختلف حاضر شد. در سال ۱۳۶۰ و در سال ۲۳ سالگی ازدواج کرد.
شهید شعبان نصیری در قرارگاه فوق سری نصرت نیز حضور داشت و فعالیتهای گوناگونی را در کنار فرماندهان این قرارگاه از جمله سردار محمد باقری و سردار شهید علی هاشمی انجام می داد. حاج شعبان نصیری سپس به لشکر ۹ بدر رفت. مدتی در این لشکر به فرماندهی شهید اسماعیل دقایقی فعالیت کرد و با شهادت این سردار در عملیات کربلای ۵، در جایگاه رییس ستاد این لشکر به فرماندهی سردار محمدرضا نقدی مشغول فعالیت شد.
اخلاق نیکو و پسندیدهاش، مجاهدین عراقی را شیفته او کرده بود، چنانچه بعد از شهادتش نیز سردار نقدی تصریح کرد، یاران او در عراق، عزادارتر از یاران او در ایران هستند.
حاج شعبان نصیری لحظه ای آرام و قرار نداشت. چون بنا نبود لشکر ۹ بدر در برخی عملیات ها از جمله عملیات والفجر ۸ شرکت کند، او به همراه تعدادی از همرزمان فارس زبانش در لشکر ۹ بدر، به لشکر ۱۰ سیدالشهدا(ع) رفت تا از فیض حضور در این عملیاتها بینصیب نماند. شهید نصیری همچنین در آموزش پاسداران و نهضتهای نیروی قدس سپاه پاسداران نقش ویژهای داشت و تجربیات خود از زمان جنگ را در اختیار نیروهای تازه نفس میگذاشت.
تاسیس موسسه فرهنگی
حاج شعبان، همزمان با هشدار رهبر معظم انقلاب اسلامی مبنی بر خطر تهاجم فرهنگی، فورا دست به کار شد؛ با تعدادی از فرزندان شهدا، موسسهای فرهنگی تاسیس کرد و در آن قالب، خدمات فرهنگی و تربیتی گستردهای به خانواده شهدا و جامعه ارائه کرد. در این میان از فعالیتهای خیریه نیز غافل نبود، همیشه برای یاری به مستضعفین پیش قدم بود؛ از دوستان، آشنایان و همرزمان نیز کمک میگرفت و به محرومین رسیدگی میکرد. فعالیتهای سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و خیریه او تا آخرین روزها ادامه داشت و حتی جهت روشنگری جوانان و مردم در زمینه انتخاب اصلح در دورههای مختلف انتخابات ریاست جمهوی، مجلس و شوراهای شهر از هیچ کوششی دریغ نمیکرد.
جبهه جهانی انقلاب اسلامی
صدور انقلاب یکی از دغدغههای اصلی ایشان بود. سردار شهید حتی از دیگر کشورهای اسلامی هم غافل نبود و سال ۱۳۹۰ برای کمک به مردم مظلوم کنیا و سومالی، به موگادیشو رفت. حاج شعبان نصیری با آغاز درگیریهای سوریه، دوباره لباس رزم را به تن کرد و راهی دمشق و حلب شد. طولی نکشید که راهی کربلا و سامرا شد. آشنایی قدیمیاش با مجاهدان عراقی و تسلط او بر منش و رفتار آنها باعث شد فعالیتهایش را در مبارزه با داعش در عراق متمرکز کند.
همرزمان او در جنگ تحمیلی و در لشکر ۹ بدر حالا با تشکیل حشد الشعبی، مشغول مبارزه با داعش در عراق برای آزادسازی مناطق تحت سیطره این شجره خبیثه بودند و بهترین موقعیت فراهم شده بود تا رییس ستاد لشکر بدر این بار در کنار نیروهایش در قامت مستشار، تمام تجربیات و دانسته هایش را در طبق اخلاص قرار دهد. شجاعت کمنظیر و تجربه نظامی عظیمش در طراحی عملیات و همچنین رفاقت با فرمانده دلاور نیروی قدس سپاه، سردار حاج قاسم سلیمانی باعث شده بود از مشورتهای او در عرصههای مختلف، استفاده کنند.
شهید نصیری حدود نه ماه قبل از شهادت، پس از رشادتهای فراوان در عملیات سخت و سرنوشتساز الخالدیه مورد اصابت گلولههای مستقیم داعش قرارگرفت و از ناحیه سر، کتف دست راست و پا به شدت مجروح شد. مداوای ایشان در بیمارستانهای عراق ممکن نبود و به همین خاطر به ایران اعزام شد. کمی بعد با همان دستی که حالا قدرت بالا آمدن نداشت، علیرغم منع پزشکان عازم عراق شد و مبارزاتش را ادامه داد.
جهانآرای موصل شب اول رمضان آسمانی شد
تا اینکه منطقه عمومی تلعفر در غرب موصل، مقتل او شد. شهید مظلوم، در سن ۵۹سالگی در شب اول ماه مبارک رمضان ۱۴۳۸، مطابق با عصر جمعه ۵ خرداد ۱۳۹۶، در آستانه آزادسازی شهر موصل، پس از دلاوری و از خودگذشتگی فراوان در جریان شناسایی در کمین تله انفجاری داعش افتاد و به سوی یاران شهیدش پرکشید. به همین سبب «جهان آرای موصل» لقب گرفت.
وصیتنامه شهید
متن وصیت نامه حاج شعبان بدین شرح است:
«بسم الله الرحمن الرحیم
وصیتنامه شعبان نصیری
قُلْ فَلِلَّهِ الْحُجَّهُ الْبَالِغَهُ فَلَوْ شَاءَ لَهَدَاکُمْ أَجْمَعِینَ ﴿سوره انعام آیه ۱۴۹﴾
بگو دلیل محکم و رسا، خواست و خاص خداست؛ اگر میخواست، همه شما را هدایت میکرد.
امام صادق علیه السلام فرمودند: «ما حجت بالغه هستیم، بر هر چه در پایین آسمان و روی زمین است.»
ایشان میفرمایند: «روز قیامت، خداوند تبارک و تعالی، به بندهاش میگوید: بنده من! آیا عالم بودی؟ اگر بگوید بلی، به او میگوید چرا به آنچه میدانستی، عمل نکردیی؟ و اگر بگوید بیاطلاع بودم، به او میگوید چرا مشغول یادگیری نشدی تا به آن عمل کنی؟ پس بر او اتمام حجت کند و این همان حجت بالغه است.» صدق الله العلی العظیم و صدق رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم
خدایا! تو شاهدی، که احساس تکلیف به فرامین تو، مرا واداشت تا قدم در مسیری بگذارم که میدانم رضای تو در آن است و تو را شکرگزارم که در این چند روزِ دنیای زودگذر و فانی، توفیق این شناخت را به من عنایت کرده و مرا به مسیرِ حق هدایت کردی. هر چه دارم از توست و إنشاءالله، انتهای این مسیر نیز به تو ختم خواهد شد.
شهادت به وحدانیت تو، دلیل ایمان است و شهادت به آخرین پیامبرت که خون دل خورد تا همه بندگانت را درمسیر تو قرار دهد، شرط عقل. شهادت میدهم، امیرالمؤمنین علی علیه السلام، برادر ایمانی حضرت پیامبر اعظم روحی فداه و همسرش فاطمه زهرا سلام الله علیها، دختر آخرین پیامبر خدا و مادر همه امامان معصومی است که تلاش و خونِ دل آنها، باعث افتخار خداوند جبّار و سرمایه ما در این جهان فانی و در دنیای باقی است که اگر چشمشان به مدد آنها نبود، اعمالمان ما را چند متر هم، راهنمایی نمیکرد.
شهادت میدهم به امامت دوازده امام معصوم که اوّل آنها امیرالمؤمنین علی علیه السلام و آخرینِ آنها، حضرت حجت ابن الحسن العسکری (علیه السلام) است که إنشاءالله در رکاب او، پوزه همه دشمنان خدا از اوّل تا آخر را به خاک خواهیم مالید؛ و برائت میجویم از قابیل تا آنانی که خون به دل پیامبر عظیم الشأن اسلام (صلوات الله علیه)، امیرالمؤمنین علی علیه السلام و فاطمه زهرا سلام الله علیها کردند و خدای عزیز، همهشان را غرق در آتش جهنم و با خداهایشان محشور کند.
شهادت میدهم، امام خامنهای مدظله العالی، جانشین برحقِ فرستادهی غائب توست و سعی کردم، گمنام، در مسیری گام بردارم که لبخند را بر لبانِ او، مینشاند و رضای خاطر او را در پی دارد، که رضای او، رضایِ حجت برحق است و رضایِ حجت برحق، رضای توست؛ خدایا! رضایم به رضای تو. دوستانم را وصیت میکنم و همه فرزندان، همسر، عروس، داماد و… به پیروی از دستورات این حجت برحق (امام خامنهای مدظله العالی) که سعادت همه ما در پیروی از او و شقاوت همگیمان در سرپیچی و ناراحتی و نگرانی ایشان است.
سعی کردم شخصاً بدهی نداشته باشم، ولی از همه دوستان، آشنایان، فامیلِ نزدیک و دور، عاجزانه تقاضامندم اگر کوتاهی از من سرزده و باعث رنجش و آزرده شدن آنان شدم به بزرگواری خودشان ببخشند و من هم قول میدهم اگر آبرویی در پیشگاه حضرت حق داشته باشم (که همه آبروها از اوست) حتماً جبران کنم. من نه توانستم فرزند خوبی برای پدر و مادرم باشم و نه بنده مورد نظر خداوند تبارک و تعالی؛ نه همسری خوب و نه پدری مناسب؛ و حتی نه دوستی که بتوانم اسباب راحتی و آسایشِ دنیا و آخرت دوستانم را فراهم کنم، ولی میدانم که هرچه توانستم کردم و قصور داشتم که در این مسیر، آنچنان که شایسته است، نبودم؛ از همه آنها میخواهم که به بزرگواری خودشان، این بنده ناچیز خدا را ببخشند.
بعضی افراد که نامشان را نمیبرم باعث رنجشِ من شدند؛ من همه آنها را بخشیده بودم ولی در این اوراق نیز بگویم، که باعث ناراحتی آنها نشود.
اینکه کجا دفن شوَم در تقدیر الهی است؛ هرکجا دوست خواست همانجا بهترین مکان است حتی اگر در زبالهدانی باشد.
من چیزی ندارم که بخواهم برای آن وصیت کنم و ببخشم، هرچه دارم، آنچه خدا مقرر فرموده است و حق هم همان است شود؛ وصیت من حکم خداست.
اینکه چرا من، جبهه حق و باطل در دفاع از حرم اهل بیت را برای نبرد انتخاب کردم با خداست ولی احساس میکنم، ظهور حجت حق در این سرزمین گره خورده است و چه زیباست که من هم بتوانم در این سرزمین، ناظر گرهگشایِ اصلی حجت ابن الحسن العسکری علیه السلام باشم.
والسلام علی من اتبع الهدی
شعبان نصیری
یکشنبه ۱۴ تیرماه ۱۳۹۴ / ۱۸ رمضان ۱۴۳۶»
برایم حافظ بگیر
همزمان با دومین سالگرد شهادت حاج شعبان نصیری، کتاب «برایم حافظ بگیر» به همت ستاد بزرگداشت شهید مدافع حرم حاج شعبان نصیری، توسط انتشارات شهید کاظمی چاپ و در تالار اندیشه حوزه هنری رونمایی شد.
انتهای پیام/ 119