به گزارش خبرنگار حماسه و جهاد دفاعپرس، ویژهبرنامه «شب خاطره» با حضور سردار سرتیپ پاسدار «عبدالرسول مهوری» معاون فاوای سپاه پاسداران با موضوع نقش مخابرات در دوران دفاع مقدس در موزه ملی انقلاب اسلامی و دفاع مقدس برگزار شد؛ در این مراسم سردار «بهشتی»، «مجید بنی احمدی» و سردار «قاسم یساول» از فرماندهان دوران دفاع مقدس در موزه ملی انقلاب اسلامی و دفاع مقدس به خاطره گویی درباره جنگ تحمیلی پرداختند.
سردار «قاسم یساول» از فرماندهان نیروی دریایی سپاه در دوران دفاع مقدس و از فرماندهان فاوای سپاه در دوران در آن دوران اظهار داشت: در دوران دفاع مقدس هر عملیاتی میخواست انجام شود نیروهای مخابرات با هم کُشتی میگرفتند و هرکس برنده میشد در عملیات شرکت میکرد.
وی افزود: آقای «خدایار رضایی» برای عملیات سنندج همان ابتدا به ما گفت اگر میشود من در عملیات شرکت کنم، چون من در کشتی توان مقابله با شما را ندارم و ما هم موافقت کردیم.
سردار یساول گفت: یکی از همرزمان ما همان زمان که در عملیات از نفربر پیاده شد به شهادت رسید.
سردار بهشتی از فرماندهان مخابرات پادگان امام حسین (ع) در دوران دفاع مقدس عنوان داشت: یازده روز قبل از عملیات خیبر من که هنوز تجربه عملیاتی نداشتم با یکی از دوستان تقسیم کار کردم؛ ما باید کد رمزها را به گردانها میدادیم. شهید همت به من گفت میخواهم کدها را اعلام کنم؛ من به سرعت یک ماشین برداشتم تا کد رمزها را به گردان برسانم که تویوتا چپ کرد؛ به قرارگاه بازگشتیم و شهید همت به من گفت چه شد که من گفتم نتوانستم و شهید همت خودش کارها را انجام داده بود و عملیات را کلید زده بود.
وی ادامه داد: در دوران دفاع مقدس از نظر امکانات بسیار ضعیف بودیم و حتی گاهی شارژر برای موتور برق و بیسیم نداشتیم؛ چون شارژر نداشتیم ارتباط با عقبه برقرار نشد و پس از ۳۶ ساعت نتوانستیم شارژر تهیه کنیم و ارتباط ما با عقبه لشکر قطع شد؛ ما یک هفته آب و غذای درستی نداشتیم و پس از یک هفته غذا آمد و پس از آنکه غذا را به حاج همت تعارف کردم، اول مطمئن شد همه خوردهاند و سپس غذا خورد.
سردار «مجید بنی احمدی» از فرماندهان فاوای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در دوران دفاع مقدس عنوان کرد: عملیات بیت المقدس عملیات بزرگی بود که بعد از «طریق القدس»، «ثامن» و «فتح المبین» انجام شد و برادران ارتش پل را زدند و سپس یگانهای ارتش و سپاه از طریق این پل مرحله اول آزادسازی را به خوبی انجام دادند؛ یگانها ۲۰ کیلومتر پیاده روی کردند تا مرحله اول عملیات با موفقیت انجام شود و این در حالی بود که عراقیها همه شهر را خاکریز زده بودند.
وی گفت: شهید «محمود و حسین همدانی» از مسئولان خط مقدم عملیات بودند که در این عملیات دو سه گره محکم خورد که حقیقتا در این عملیات صحنههای عجیب و غریبی رقم خورد؛ با وجود آتش سنگین دشمن و با وجود عدم جانپناه توانستیم بر دشمن غلبه کنیم و ارتش رژیم بعث عراق با تانکهای «تی ۷۲» سعی میکرد خط را حفظ کند؛ تانکهایی که آرپیجی روی آن عمل نمیکرد. وقتی شهید «قجهای» به یکی از نیروها گفت دو نفر بیایند و تانکها را با آرپیجی بزنیم نیروی او گفت کسی نیست که برویم و «حسین قجهای» گفت ای کاش دو تیر هم به من بخورد و راحت شوم که همان زمان دو تیر خورد و به شهادت رسید.
انتهای پیام/281