یادداشت/

محور‌های دشمنی با اندیشه وحدت‌بخش مهدویت

در بررسی دشمنی‌ها با اندیشه مهدویت و تلاش دشمنان برای ضربه‌زدن به آن، می‌توان چند محور و حربه اصلی را شناسایی کرد. این محور‌ها از صدر اسلام تا امروز به اشکال مختلفی نمود یافته‌اند و همواره مورد استفاده قرار گرفته‌اند.
کد خبر: ۷۵۰۸۶۷
تاریخ انتشار: ۱۶ خرداد ۱۴۰۴ - ۰۵:۰۰ - 06June 2025

گروه استان‌های دفاع‌پرس- حجت‌الاسلام‌و‌المسلمین «موسی سلیمانی» جانشین نمایندگی ولی فقیه در سپاه امام رضا علیه‌السلام؛ در بررسی دشمنی‌ها با اندیشه مهدویت و تلاش دشمنان برای ضربه‌زدن به آن، می‌توان چند محور و حربه اصلی را شناسایی کرد. این محور‌ها از صدر اسلام تا امروز به اشکال مختلفی نمود یافته‌اند و همواره مورد استفاده قرار گرفته‌اند.

سه روز آخر///محور‌های دشمنی با اندیشه وحدت مهدویت

۱. انکار اصل مسئله

نخستین و ساده‌ترین حربه دشمن، انکار اصل مهدویت است. همان‌گونه که مجرمان هنگام دستگیری در گام نخست، منکر جرم خود می‌شوند، دشمن نیز سعی دارد صورت‌مسئله مهدویت را انکار کند. انکار، یکی از طبیعی‌ترین واکنش‌های بشر در مواجهه با حقیقتی است که با منافع او در تضاد است. حتی در زمان پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله، دشمنان می‌گفتند: «لستَ مرسلاً»؛ تو پیامبر نیستی. در سوره یس نیز به این واقعیت اشاره شده است.

إِذْ أَرْسَلْنَا إِلَیْهِمُ اثْنَیْنِ فَکَذَّبُوهُمَا فَعَزَّزْنَا بِثَالِثٍ فَقَالُوا إِنَّا إِلَیْکُم مُّرْسَلُونَ قَالُوا مَا أَنتُمْ إِلَّا بَشَرٌ مِّثْلُنَا وَمَا أَنزَلَ الرَّحْمَٰنُ مِن شَیْءٍ إِنْ أَنتُمْ إِلَّا تَکْذِبُونَ

این حربه، به‌ویژه در مسئله مهدویت نیز به‌کار رفته است. دشمن تلاش می‌کند از اصل، وجود امام زمان عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف را زیر سؤال ببرد و مردم را به انکار آن سوق دهد.

۲. تحریف، تخریب و القائات نادرست

دومین حربه، تحریف و تخریب اندیشه مهدویت است. القائات نادرست و تحریف مفاهیم اصیل دینی، یکی از روش‌های قدیمی دشمنان بوده است. امام رضا علیه‌السلام در روایتی دقیق و آینده‌نگرانه، این خطر را پیش‌بینی کرده‌اند. حضرت می‌فرمایند:

«یقول و أکثر الناس ما لله فی آل محمدٍ حاجة.» بسیاری از مردم می‌گویند که ما نیازی به اهل بیت علیهم‌السلام نداریم. این، شکلی از انکار است. آنها معتقدند که با عقل و شعور خود می‌توانند راه را بیابند و نیازی به هدایت اهل‌بیت ندارند. امام هشدار می‌دهند که هرکس زمان ظهور را درک کرد، باید دین خود را محکم نگاه دارد و اجازه ندهد وسوسه شیطان راهی به دلش باز کند. این بیان، نشان‌دهنده خطر نفوذ شک به قلب مؤمنان است. روایت کامل امام رضا  چنین است: «عن عبدالسلام بن صالح الهروی، عن أبی الحسن علی بن موسى الرضا عن أبیه عن آبائه عن علی علیهم السلام قال: قال النبی صلى الله علیه وآله: والذی بعثنی بالحق بشیراً لیغیبنّ القائم من ولدی، بعهد معهود إلیه منّی، حتى یقول اکثر الناس: مالله فی آل محمد حاجة، یشک آخرون فی ولادته، فمن أدرک زمانه فلیتمسک بدینه ولا یجعل للشیطان إلیه سبیلاً یشکه فیزیله عن ملتی، ویخرجه من دینی فقد أخرج ابویکم من الجنة من قبل، وإن الله عز وجل جعل الشیاطین أولیاء للذین لا یؤمنون».

سوگند به آنکه مرا به حق به عنوان بشارت دهنده برگزید، [ امام]قائم از فرزندان من، براساس پیمانی که ازجانب من برعهده اوست، از دیده‌ها پنهان میشود تا آنجا که بیشتر مردم میگویند: خدا نیازی به خاندان محمد ندارد؛ و گروه کس زمان او را دریابد بایستی به دین او درآویزد و به واسطه شک خود برای شیطان راهی به سوی خود باز نسازد، تا شیطان او را از آئین من زائل و از دین من بیرون نکند. همچنانکه پیش از این پدر و مادر شما را از بهشت بیرون کرد. به درستی که خداوند عزّوجلّ شیطان را سرپرست (ولیّ) کسانی که ایمان ندارند، قرار داده است.

۳. جایگزینی مدعیان دروغین مهدویت

سومین حربه، معرفی مدعیان دروغین مهدویت است. در طول تاریخ، جریان‌های متعددی شکل گرفتند که با نام مهدویت، مردم را فریب دادند. این جریان‌ها را می‌توان به سه دسته تقسیم کرد:

الف. مدعیان شخصی مهدویت: افرادی که مستقیماً خود را امام زمان معرفی کردند. نمونه بارز آن، «مهدی»، پسر منصور دوانقی است. او با حمایت پدرش، این ادعا را مطرح کرد تا اهداف سیاسی عباسیان را پیش ببرد. این شخص بیمارگونه خود را مهدی موعود معرفی می‌کرد.

ب. امام‌سازی توسط اطرافیان: در برخی موارد، فردی خود ادعایی ندارد، اما اطرافیان او را به‌عنوان امام زمان مطرح می‌کنند. برای نمونه، محمد بن حنفیه که گروهی از پیروانش او را مهدی دانستند، درحالی‌که خودش بار‌ها انکار کرده است.

ج. جریان‌سازی‌های استعمار: سومین نوع، جریان‌سازی‌های سازمان‌یافته‌ای است که توسط استعمارگران همچون انگلستان و آمریکا پایه‌ریزی شده‌اند. این جریان‌ها با اهداف سیاسی و تفرقه‌افکنانه شکل گرفته‌اند و در پشت برخی فرقه‌های انحرافی مانند بهائیت و حسن بصری‌ها دیده می‌شوند. در این موارد، موضوع مهدویت فراتر از ادعای فردی است و پای سیاست‌های استکباری در میان است.

۴. تمسخر و استهزاء

چهارمین حربه، تمسخر و استهزاء است. قرآن نیز به این روش اشاره کرده و می‌فرماید: «إِنَّ ٱلَّذِینَ أَجْرَمُوا۟ کَانُوا۟ مِنَ ٱلَّذِینَ ءَامَنُوا۟ یَضْحَکُونَ» یعنی مجرمان، مؤمنان را مسخره می‌کردند. مرحوم حجت‌الاسلام کافی رحمه‌الله نیز بار‌ها به این حربه اشاره کرده‌اند. ایشان می‌فرمودند: «ما را مسخره می‌کنند. می‌گویند اگر امام داشتید، چرا نیامد؟!» یا به پیامبران مانند نوح نیز می‌گفتند: «بی‌کار شدی کشتی می‌سازی؟»

قرآن کریم تمسخر و استهزاء را یک رویه تاریخی در مقابل پیامبران می‌داند.

یَا حَسْرَةً عَلَى الْعِبَادِ مَا یَأْتِیهِم مِّن رَّسُولٍ إِلَّا کَانُوا بِهِ یَسْتَهْزِئُونَ. ﺍی ﺩﺭﻳﻎ ﻭ ﺍﻓﺴﻮﺱ ﺑﺮ ﺍﻳﻦ ﺑﻨﺪﮔﺎﻥ ﻛﻪ ﻫﻴﭻ ﭘﻴﺎﻣﺒﺮی ﺑﺮﺍی ﻫﺪﺍﻳﺘﺸﺎﻥ ﻧﻤﻰﺁﻣﺪ ﻣﮕﺮ ﺍﻳﻨﻜﻪ ﺍﻭ ﺭﺍ ﻣﺴﺨﺮﻩ ﻣﻰﻛﺮﺩﻧﺪ!

 اینها حربه‌هایی هستند برای تضعیف ایمان مردم. هرکه محکم نباشد، ممکن است در برابر این استهزا‌ها سست شود.

این چهار حربه اصلی دشمنان مهدویت، همچنان فعال و جاری هستند و لازم است که جامعه مؤمنین، به‌ویژه جوانان، آگاهی کامل نسبت به آنها داشته باشند تا در دام شک، تحریف، فریب مدعیان دروغین و تمسخر‌های روانی گرفتار نشوند. ایمان راسخ، آگاهی عمیق و اتصال به معارف اصیل اهل‌بیت علیهم‌السلام، راه نجات از این فتنه‌ها است.

انتهای پیام/

نظر شما
پربیننده ها
آخرین اخبار