به غیر مدح علی (ع) هرچه هست، بی‌ادبی‌ست+ صوت

شعری از «احمد بابایی» در وصف حضرت امیرالمؤمنین (ع) در آستانه فرارسیدن عید سعید غدیر خم منتشر شد.
کد خبر: ۷۵۲۵۳۸
تاریخ انتشار: ۱۷ خرداد ۱۴۰۴ - ۱۶:۵۱ - 07June 2025

به گزارش خبرنگار فرهنگ دفاع‌پرس، عید سعید غدیر خم یکی از روزهایی است که اهمیت زیادی برای مسلمانان و شیعیان حضرت امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) دارند؛ چراکه پیامبر اسلام در این روز حضرت علی (علیه‌السلام) را به‌دستور خداوند به‌عنوان وصی و جانشین خود تعیین کردند و امام علی (علیه‌السلام) تنها فردی در عالَم هستند که لقب «امیرالمؤمنین» برازنده ایشان است.

علی‌ست آیت‌العظمی، علی‌ست نور مبین+ صوت

اعتقاد به ولایت حضرت امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) برای مسلمانان و شیعیان آن حضرت (علیه‌السلام) بسیار مهم و تعیین‌کننده است. به همین خاطر هر فردی هر گونه که می‌تواند، باید ویژگی‌های ایشان را تبیلغ و دیگران را با آنها آشنا کند. 

«احمد بابایی» یکی از شعرایی آیینی است که در وصف حضرت امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) شعری سروده است که متن و صوت آن در زیر منتشر می‌شود.

«علی‌ست (ع) آیت‌العظمی، علی‌ست (ع) روح امین

دَم از علی (ع) بزن آنقدر تا که جان بدهی/ بگو علی (ع) که به زهرا (س) خودی نشان بدهی

علی‌ست (ع) کاشف کرب نبی (ص) به هر پیکار/ علی‌ست (ع) نَفس نَفیس محمد مختار (ص)

دَم از علی (ع) بزن این کار، کار آل نبی‌ست (ع)/ به غیر مدح علی (ع) هرچه هست، بی‌ادبی‌ست

بیا و برکه غیرت شو از غدیر بخوان/ برای مدح علی (ع) جوشن کبیر بخوان

اگرچه الکن و بی‌رنگ‌وبو، ولی گفتیم/ به شوق خنده زهرا (س) علی‌علی (ع) گفتیم

علی‌ست (ع) ذات تمام نمازها، آری/ علی‌ست (ع) معرکه امتیازها، آری

بگو علی (ع) و ببین صاحب اراده علی‌ست (ع)/ که فرق بین حرام و حلال‌زاده علی‌ست (ع)

علی (ع) شراب طهورم، حضور غائب من/ علی‌ست (ع) سرّ خدا، مظهرالعجائب من

شهی که بوده شب و روز فکر برده علی‌ست (ع)/ کسی که برده‌ی بندی عزیز کرده، علی‌ست (ع)

و عرصه آنکه دلش رسخیز کرده، علی‌ست (ع)/ یَلی که خود به دو نیزه ستیز کرده، علی‌ست (ع)

کسی که شانه او تکیه‌گاه لاهوت است/ یَلی که از حملاتش فرشته مبهوت است

علی‌ست (ع) بت‌شکن روز و ناشناس شب و

امید بی‌کس‌وکاران و جود بی‌طلب و

غیور پرجگر «بَدر» و زخمی «أُحُد» و

دلیل هر شد و ممکن‌نمای هر نشد و

زکات بین رکوع و اذان هر افق و

گلایه در دل چاه و خطیب بی‌تُپُق و

نجات غرقه و غرق غم و شه کرم و

نماز سوی دو قبله و صاحب دو دم و

هزار رکعت ابری و چشمه آه و

سپاه یک‌تنه و رونق هو اللهُ

خیال تخت یتیمان و فال ذوالفرض و

وَ فِی السَّماءِ هُوَ البَدرُ دابَةُ الأَرضُ

خطیب یکّه و شاه بلندمرتبه و

قسیم روزی و انبان‌به‌دوش هر شبه و

قیاس امت و کهف‌الحصین و جان و دل و 

تو را ندیده غزل‌خوان شدیم یا حیدر! (ع)/ به بیت فاطمه (س) مهمان شدیم یا حیدر! (ع)

انتهای پیام/ 118

نظر شما
پربیننده ها
آخرین اخبار