پرونده سراسر ابهام شهادت رایزن فرهنگی جمهوری اسلامی (بخش اول)

تبلیغ مستقیم شیعه مساوی با تعطیلی کار بود/ شیعیان هم در جامعه بی حجاب بودند

تاریخ اسلام را می‌گفتیم و در دل آن، تاریخ تشیع و اهل بیت را نیز می‌گنجاندیم، چرا که اگر به طور مستقیم نامی از شیعه می‌بردیم، مساوی با تعطیلی کارمان بود.
کد خبر: ۷۵۷۵
تاریخ انتشار: ۱۸ آذر ۱۳۹۲ - ۰۸:۲۸ - 09December 2013

تبلیغ مستقیم شیعه مساوی با تعطیلی کار بود/ شیعیان هم در جامعه بی حجاب بودند

به گزارش خبرگزاری دفاع مقدس، مدتی پیش در حال جستوجو در لیست خانوادههای شهدا بودم که اسمی، توجه من را به خود جلب کرد. "شهید حجتالاسلام محمدحسن ابراهیمی". به سراغ اینترنت رفتم تا بتوانم اطلاعات اولیهای از این شهید به دست آورم، اما دریغ از هیچ آمار و اطلاعات دقیق و مناسب پیرامون این شهید. این اتفاق، توجه و حساسیت من را بیشتر جلب کرد و باعث شد پیگیری بیشتری در این رابطه انجام دهم، لذا شروع به رایزنی و مکاتبه با سازمانها و وزارتخانههای مرتبط کردم؛ متأسفانه آنها نیز هیچ اطلاع درست و دقیقی در مورد شهید ابراهیمی نداشتند.

این موضوع برای من جالبتر و البته عجیبتر شد که چرا نباید هیچ سند و مدرک مناسبی در مورد این شهید، آن هم بعد از گذشت10 باشد و این قضیه، آنجا دردآور بود که متوجه شدم، حجتالاسلام ابراهیمی، "رایزن فرهنگی" و به تعبیری رایزن سیاسی ما در یکی از کشورهای خارجی بود و به دلیل اقدامات موثر و قابل توجهاش، به دست گروهی ناشناس ربوده شده و بعد از چند هفته، پیکر بی سر این شهید تحویل خانوادهاش میشود. این اتفاقات، مرا بر آن داشت تا خود دست به کار شوم تا خانواده و دوستان این شهید مظلوم را پیدا کنم و از پرونده سراسر ابهام این شهید آگاه شوم. پس از مدتها پیگیری و جستوجو توانستم برخی از دوستان و البته خانواده شهید حجتالاسلام ابراهیمی را پیدا کنم. دوستان و خانواده این شهید، ساکن قم بودند، لذا بعد از هماهنگیهای لازم، به قم سفر کردم و در نهایت موفق به دیدار خانواده و دوستان شهید ابراهیمی شدم.

متن زیر، مصاحبه خبرگزاری دفاع مقدس با آقای محمد نمازی، مدیر دفتر اروپا و آمریکا جامعة المصطفی و از دوستان و همکاران شهید ابراهیمی است. به دلیل تفصیلی بودن مصاحبه، آن را به دو بخش تقسیم کردیم، لذا مخاطبان عزیز را به خواندن این مصاحبه که به نوعی پرده از برخی ابهامات پیرامون شهادت رایزن فرهنگی جمهوری اسلامی ایران برمی دارد، دعوت میکنم. لازم به ذکر است که مصاحبه خبرگزاری دفاع مقدس با خانواده شهید ابراهیمی نیز پس از انتشار این دو بخش، منتشر خواهد شد.  

دفاع مقدس: چه شد که حجتالاسلام ابراهیمی برای این مأموریت انتخاب شد؟

نمازی: این مأموریت، اولین وظیفه و مسئولیت ایشان در سازمان مدارس و حوزههای خارج از کشور بود. جامعة المصطفی از دو مجموعه جداگانه تشکیل شده چراکه مدتی پیش، مرکز جهانی علوم اسلامی و سازمان حوزهها و مدارس خارج از کشور وجود داشت و به لحاظ کاری نیز قرابت زیادی نسبت به یکدیگر داشتند. شهید ابراهیمی در سازمان حوزهها و مدارس خارج از کشور مشغول بود و این سازمان نیز متکفل امر آموزش، ترویج و تبلیغ مکتب تشیع در خارج از کشور و در تمام مناطق دنیا محسوب میشد و مرکز جهانی علوم اسلامی نیز متکفل امر تربیت طلاب در داخل کشور بود. مدتها بعد و به صلاحدید شخص مقام معظم رهبری و دفتر ایشان، این دو مجموعه با یکدیگر ادغام و تبدیل به یک مجموعه به نام جامعة المصطفی شدند.

سازمان حوزهها و مدارس خارج از کشور تقریباً در تمام کشورهای دنیا که زمینه کار و فعالیت در آن وجود داشته باشد، نماینده، دانشکده، دانشگاه، موسسه زبان و یا موسسه قرآن  دارد و یک نفر از نیروهایی که دارای صلاحیت باشند به عنوان نماینده این سازمان به کشور مورد نظر اعزام میشود و در حال حاضر تقریباً در 60کشور، نمایندگی دارد. ما در این کشورها، دانشکده و یا موسسه و در صورت وجود شرایط مناسب، دانشگاه رسمی اما با گرایش اسلامی تأسیس میکنیم. وجود مخاطب و جوانان مسلمان و غیر مسلمان علاقهمند به آشنایی با دین اسلام از جمله شرایط ما جهت حضور در کشورهای مختلف است.

فعالیت اصلی جامعة المصطفی، ترویج مکتب اهل بیت، تربیت مبلغ و اسلام شناس است و مخاطبانش هم خارج کشور هستند و با ایرانیان داخل کشور ارتباطی ندارد، اما با توجه به محدودیت های سیاسی و امنیتی که در برخی از کشورها وجود دارد، نمی توانیم مستقیماً اعلام کنیم که قصد ترویج اسلام در آن کشور را داریم، چرا که اگر این موضوع را بگوییم، مانع حضور و کار کردن ما میشوند، لذا به این دلیل در قالب دانشگاه، دانشکده و موسسه وارد میشویم، البته این کار ما کاملاً رسمی و با آگاهی و نظارت وزارت علوم کشور مورد نظر می باشد و از آنها مجوز میگیریم و مجموعه خود را در آنجا ثبت میکنیم. بعد از تأسیس مجموعه و انجام کارهای اداری، شروع به پذیرش دانشجو و طلبه میکنیم و ما نیز دروس اسلامی و غیره را به آنان میآموزیم.

به طور مثال، در حال حاضر یک دانشکده رسمی در لندن داریم که دارای سایت هم است و دولت این کشور مجوز تأسیس این مجموعه را به ما داده و حتی مدرک تحصیلی دانشجویان ما را نیز، دولت این کشور می دهد اما در همه کشورهای دنیا به دلایل مختلف نمی توانیم چنین کاری انجام دهیم.       

حجتالاسلام ابراهیمی به زبانهای عربی و انگلیسی مسلط و در این زمینه مهارت خاصی داشت و البته در دانشگاه هم مشغول تحصیل و دارای مدرک کارشناسی ارشد در رشته حقوق بینالملل بود و ابتدا در قسمت دبیرخانه به عنوان مترجم مشغول کار و مدتی بعد به عنوان کارشناس آمریکای جنوبی انتخاب شد.

آقای ابراهیمی ابتدا برای یک سفر کارشناسی به مدت سه ماه به کشورهای مختلف آمریکای جنوبی، ونزوئلا، ترینیداد و گویان رفت و در این مدت بررسی می کرد که آیا در این مناطق، زمینه برای کار سازمان مدارس وجود دارد یا خیر. بعد از سه ماه کار کارشناسی، به این نتیجه رسید که زمینه کار و حضور سازمان مدارس در این مناطق وجود دارد لذا به صلاحدید مسئولین وقت، قرار شد که ایشان به عنوان نماینده جمهوری اسلامی به کشور گویان اعزام شود.

جمهوری اسلامی در آن زمان هیچ دفتر و سفارتخانه ای در گویان نداشت و در حال حاضر هم ندارد چراکه هیچ ایرانی در این کشور وجود نداشت و تنها یک گروه تجاری ایرانی بود و آن هم دائمی نبود. لذا با این شرایط، قرار شد حجت الاسلام ابراهیمی به این کشور اعزام شود و قرار شد که یک دانشکده مطالعات اسلامی در این کشور تأسیس کند که با تلاش فراوان و سختی های زیادی که  متحمل گردید، در نهایت موفق به این کار نیز شد.

کشور گویان تقریباً منطقه بِکری بود و تنها، چند سال گذشته فردی آفریقایی تبار و اهل تانزانیا به نام محمدعلی زنجباری که در قم نیز چندسالی درس خوانده بود، در گویان حضور داشت ولی کار چندانی نمی کرد و تنها به عنوان یک فرد شیعه در این کشور بود ولی شهید ابراهیمی بلافاصله پس از حضور خود در سال1379 اقدام به تأسیس دانشکده مطالعات اسلامی در گویان کرد.

ایشان با سختی فراوان موفق به خرید ساختمانی شد و در ابتدا امکان تأسیس دانشکده نبود لذا با پیگیری های زیاد توانست شرایط ایجاد این دانشکده را فراهم کند. در برخی شرایط و در مراحل ساخت این دانشکده ، حجت الاسلام ابراهیمی که مدیریت این مجموعه را بر عهده داشت، در لباس یک کارگر حاضر می شد و رنگ به دست می گرفت و دیوارها را رنگ میزد و برای خود شخصیتی قائل نبود و حاضر بود برای ترویج فرهنگ تشیع، اقدام به انجام هرکاری کند. روحیه مردم گویان که آفریقایی و هندی تبار هستند، شبیه به آفریقایی ها است و خیلی اهل کار نیستند و از کار فرار می کنند لذا اگر کاری به آنها سپرده می شد باید دائماً پیگری می شد تا کار انجام شود. در این فضا و با این شرایط، شهید ابراهیمی توانست دانشکده را ایجاد کند.

دفاع پرس: دین اغلب مردم گویان چه بود؟ 

نمازی: کل کشور گویان حدود یک میلیون نفر جمعیت دارد و دین اغلب مردم مسیحی است و در مرتبه دوم، هندوها هستند. مردم گویان اغلب سیاه پوست و بعضاً، کسانیکه با نژاد هندی بودند، قهوه ای هم هستند. مسلمانان در این کشور، درصد کمی را به خود اختصاص می دهند و قریب 200 تا 300هزار نفر می باشند که حدود 30درصد از کل جمعیت گویان است. اما جمعیت شیعیان بسیار کمتر است و در دهه 80، قریب به 250 تا 300 نفر، حدود 100خانوار بودند.

دفاع پرس: وجود این تعداد شیعه در این کشور به چه دلیل بود؟

نمازی: وجود این شیعیان به برکت مرحوم لطیفعلی بود که اولین شیعه این کشور نیز محسوب می شد که البته دو سال بعد از شهادت شهید ابراهیمی، او نیز مرحوم شد. لطیفعلی بعد از انقلاب ایران، عاشق امام خمینی(ره) می گردد و به برکت وجود امام، به شیعه گرویده می شود و سپس در گویان سعی در ترویج مذهب تشیع می کند که منزلش نیز به مرکز تجمع و رفت و آمد شیعیان تبدیل می گردد و به افراد مختلف، مذهب و فرهنگ تشیع را آموزش می داد و از این طریق حدود 300نفر را شیعه کرد.

دفاع پرس: ساخت موسسه مطالعات قرآنی در گویان، چه مدت به طول انجامید؟

نمازی: اواخر سال 80-79 بود که شهید ابراهیمی به گویان رفت و سال 81، این موسسه راه افتاد که حدود یک تا یک سال و نیم به طول انجامید. در تمام مراحل ساخت این مجموعه، همسر حجت الاسلام ابراهیمی هم در کنار ایشان بود و سختی های فراوانی متحمل شد.

دفاع پرس: شما در چه سالی به گویان رفتید؟

نمازی: بنده سال 81 و به دعوت شهید ابراهیمی به این کشور سفر کردم و قریب 2ماه آنجا بودم. حجت الاسلام ابراهیمی برای بنده دعوتنامه ای فرستاد از من خواست که هم در این موسسه تدریس علوم معارف کنم و هم برای تدریس قرآن و قرائت به آن کشور بروم.

دفاع پرس: چه دروسی در این موسسه تدریس می شد؟

نمازی: قرآن و معارف اسلامی

دفاع پرس: آیا در تدریس خود، کاملاً مباحث مربوط به شیعیان را در نظر می گرفتید؟

نمازی: در دروس خود، توجه به شیعه داشتیم اما نمی توانستیم به صورت مستقیم، نامی از شیعه ببریم. به طور مثال، تاریخ اسلام را می گفتیم و در دل آن، تاریخ تشیع و اهل بیت را نیز می گنجاندیم چرا که اگر به طور مستقیم نامی از شیعه می بردیم، مساوی با تعطیلی کارمان بود ضمن اینکه در کشورهای خارجی، تفاوت خاصی میان شیعه و سنی نمی بینید. به طور مثال در این کشور گاهاً حتی شیعیان نیز در جامعه، بی حجاب حاضر می شدند و تنها در زمان اقامه نماز بود که حجاب داشتند چرا که اطلاعات صحیحی در رابطه با اسلام و مذاهب آن نداشتند.

دفاع پرس: معمولاً مردم کشورهای خارجی با علم و آگاهی به سمت اسلام گرویده می شوند اما این فرمایش شما خلاف این مهم است.

نمازی: بله. در اروپا بدین شکل است اما بسیاری از کشورها از اطلاعات صحیحی در مورد اسلام برخوردار نیستند. زمانیکه بنده در گویان بودم، یک روز رهبر یکی از گروه های این کشور به موسسه آمد و در حضور شهید ابراهیمی قریب دوساعت با یکدیگر گفت و گو کردیم. تعصب چندانی نسبت به عقاید خود نداشت و زمانیکه هنگام نماز شد و به نماز برخواستیم، شهید ابراهیمی به او گفت: "چرا دست بسته نماز می خوانید؟ مگر دستت را بیاندازی چه می شود؟" آن فرد گفت: "باشد، اشکالی ندارد و من دستم را میاندازم." این بدین معناست که این فرد به عنوان رهبر یک جریان، تعصب چندانی نسبت به عقاید خود ندارد چراکه اطلاع صحیح و درستی نیز ندارد. آنها حقایق را در مورد خلفا و امیرالمومنین(ع) نمی دانستند و تنها اسمی در این مورد شنیده بودند.

بدین جهت است که می شود به راحتی بر روی این افراد کار کرد و غیرمسلمانان  را مسلمان و سنی ها را شیعه کرد. یکی از خانواده های مسیحی که در گویان، پزشک بودند، به دست شهید ابراهیمی مسلمان شیعه شدند.

در بخش دوم که فردا منتشر خواهد شد، به اقدامات شهید ابراهیمی در گویان و بحث مربوط به شهادت ایشان و ابهامات فراوان پیرامون شهادت این شهید بزرگوار خواهیم پرداخت، چرا که ایشان بعد از جلسه مخفیانه گروهی که از آمریکا به گویان آمده بودند و توسط CIAبه شهادت رسید...  .  

نظر شما
پربیننده ها
آخرین اخبار