به گزارش فضای مجازی دفاع پرس، منصور نظری یکی از شاعران کشورمان شعری سروده است در همین باب که در زیر می خوانیم.
تقدیم به سپاهیان لشکر عشق :
با سلیمانی بگو سردار و میر – ای به دام عشق تو دلها اسیر
ای نگاهت آسمانی، مرد عشق - ای شده عباس زینب در دمشق
دل به تنگ آمد ز صبر و انتظار - تا کجا ما را فراق و هجر یار
کُشت ما را از عطش شور ظهور – کِی به پایان میرسد این راه دور
ای تو سردار خراسانی به جنگ – در دلِ طوفانِ فتنه چون نهنگ
ای علمدارِ سپاه قدس ما - ای رخت آیینۀ اَشتر نما
رستم ما، زال ما، گودرز ما - ای کمانگیر آرشِ بر مرز ما
ای سیاوش زادۀِ حیدر نسب – شهسوارِ فاتحِ جنگِ حلب
بر شب تار حرم ماه جلی - ای یل شیر اوژن سید علی
وارث بر ذوالفقارِ صیقلی - بسته پیمانِ شهادت با ولی
وقت آن شد تا بشورانی سپاه - تا بگیریم از سعودی قبلهگاه
تا کنیم این درد بیدرمان علاج - تا بگیریم از سعودی تخت و تاج
ای علمدارِ علیِ مرتضی - کعبه گشته خانۀِ لات و عزی
ای سپاه شیعه را سردار و میر - قبله از دستِ سعودیها بگیر
بر سریر نیزه قرانها زده - کعبه را کرده سعودی بتکده
باید اندر کعبه بتها را شکست - کعبه را باید گرفت از آل پست
یاوری باید یمانی را یمن - کعبه را باید گرفت از اهرمن
های سردار غرورانگیز ما - ذوالفقارِ حیدریِ تیز ما
ای سلیمانی علمدار حرم - کُن درفش کاویانی را علم
رخش غیرت را دلاور ، زین نما - حیدری ما را سپاه آذین نما
وقت آن شد تا به یاسِ لاله فام- از سعودیها بگیریم انتقام
وقت آن شد تا زنی برکوس جنگ – تا بگیریم انتقام از آلِ ننگ
ای دلاور کاوۀِ ضحاک کُش حضرت زهرا دل از تو کرده خوش
ما تو را در انتظار رخصتیم - بر شهادت یک به یک در نوبتیم
ما قدح نوشان بزم لالهایم –شیعیان بر شهادت والهایم
با تو ای سردار لشکرگاه عشق - وعدۀِ ما فتح مکه چون دمشق
مست عباسی علمها را به دوش - خون به رگها میزند از شیعه جوش
از تبار سربدارانیم ما - لشکر شب را بتارانیم ما
ای علمدار سپاه شور و شِین - دم برآور یا لثارات الحسین
اذن رهبر گیر امیرِ سرفراز - پس بگیریم از سعودیها حجاز
لب ز لب سید علی گر واکند - شیعه بر پا محشری کبری کند
پاک سازد این سیاهی لکه را - از سعودیها بگیرد مکه را
سینه هامان ای ز عشقت صیقلی - اذنمان ده حضرت سید علی
تا بمالیم از هجومی سهمناک - پوزۀِ آل سعودی را به خاک
اذنمان ده شیعیان را ای امام - تا بگریم از سعودی انتقام
لب ز لب واکُن خراسانی نسب – مکه گیریم از سعودی چون حلب
سید خوبان امیر شهر عشق - ای پناه و پشت زینب در دمشق
ای رخت آیینۀِ حیدر نما - لب نما تَر سید محبوب ما
تا سعودی را نماییمش قصاص - جای آن سیلی که زد بر روی یاس
سر طلب از ما که سردارت شویم - تا ابوذر گونه عمارت شویم
وَ سَیعلَمُ الّذینَ ظَلَموا أَی مَنقَلَبٍ ینقَلِبونَ
به امید ظهور حضرت یار ...