گروه سیاسی دفاعپرس ـ آزاده حاجی غلامی؛ چندی پیش تصویری از مردم در صف انتظار دریافت آب و غذا در غزه منتشر شد که در آن پیر مردی پس از آن که ظرف خود را برای دریافت آب غذا به توزیع کنندگان غذا داد از فرط گرسنگی زیاد ایستاده جان خود را از دست داد و بر زمین افتاد لذا محاصره غزه در تابستان ۲۰۲۵ نه فقط یک تراژدی انسانی که یک جنایت جنگی تمامعیار علیه بشریت است و میتوان گفت تحریم غذا، آب، دارو و سوخت که علیه بیش از دو میلیون انسان بیپناه در غزه اعمال میشود، تصویری از قساوت مطلق است.
البته شباهت دردناک آنچه امروز در غزه میگذرد با عطش و محاصره اهل بیت امام حسین (ع) در کربلا، برای ملتهایی که با فرهنگ عاشورا زیستهاند، معنایی عمیقتر دارد. به عبارت دیگر آنچه در سال ۶۱ هجری بر کاروان حق گذشت اکنون در مقیاسی بزرگتر، در سرزمین اشغالی تکرار میشود. زیرا در کربلا، یزید و سپاهیانش آب را بر روی امام حسین (ع) و یارانش بستند تا با فشار تشنگی، آنان را به تسلیم وادارند، اما آنچه رخ داد، مقاومتی بود که تا ابد در تاریخ ثبت شد.
امروز نیز اسرائیل، همین سلاح قدیمی را در قالبی مدرن علیه غزه به کار بسته بدین شکل که با قطع آب و ممنوعیت ورود تانکرهای سوخت، هزاران نفر بهویژه زنان، کودکان و بیماران را در آستانه مرگ قرار داده است در واقع تکرار این جنایت را میتوان تاکیدی بر وجود دو جبهه ظالم و مظلوم در طول تاریخ، دانست.
اما در میانه سکوت بسیاری از سیاستمداران، صدای برخی هم، چون «آلوئیس کالاس» حقوقدان و عضو سابق دادگاه کیفری بینالمللی علیه اقدامات ضد بشریت رژیم صهیونیستی برخاسته است چرا که در بیانیهای عنوان کرده: «آنچه امروز در غزه میگذرد، نسلکشی است. تحریم آب و غذا، سلاحی است که رژیم صهیونیستی با آن بدون شلیک گلوله میکشد و محرومسازی عمدی غیرنظامیان از منابع حیاتی، جنایت جنگی محسوب میشود.»
هر چند در پی شدت گرفتن فشار افکار عمومی، چند کشور غربی از جمله ایتالیا، انگلیس، ژاپن، ایرلند، نروژ و اسپانیا، بیانیههایی در محکومیت قطع آب و غذا در غزه صادر کردند، اما همان گونه که «کالاس» مطرح کرده، کشورهای غربی باید بهجای بیانیههای خنثی، اقدام عملی علیه این جنایت انجام دهند، چون اگر چه این بیانیهها در ظاهر حمایت از حقوق بشر را یادآور میشود، ولی در عمل، هیچ اقدام ملموسی تاکنون برای توقف جنایات رژیم صهیونیستی به همراه نداشته است.
حتی کشورهای یاد شده بیانیههای مورد اشاره را به نحوی تنظیم کردند که رژیم صهیونیستی به صورت مستقیم مورد خطاب قرار نگیرد به عنوان مثال ایتالیا خواستار «احترام به قوانین بینالمللی انسانی» شد، اما از اشاره مستقیم به اقدامات ضد انسانی اسرائیل خودداری کرد و انگلیس نیز با وجود آن که از «نگرانی عمیق» درباره وضعیت انسانی در غزه گفت، اما بلافاصله حمایت خود را از حق اسرائیل برای دفاع از خود تکرار کرد و همین طور ژاپن که ضمن ابراز نگرانی، خواستار «دسترسی فوری به کمکهای بشردوستانه» شد، ولی هیچ اقدام اجرایی پیشنهاد نکرد؛ پس این مواضع بیش از آن که اثرگذار باشند، تلاشهایی برای آرام کردن وجدان عمومی خودشان و حفظ ظاهر حقوق بشریشان در رسانهها بود.
شاید به همین دلیل باشد که «کالاس» در ادامه موضعگیریهای خود علیه جنایات رژیم صهیونیستی، بهروشنی از نفاق ساختاری در سیاست اتحادیه اروپا پرده برداشته و در مصاحبهای که بهسرعت در محافل دانشگاهی و رسانهای بازتاب یافته، عنوان کرده: «اتحادیه اروپا همواره مدعی دفاع از حقوق بشر است، اما وقتی پای فلسطین به میان میآید، این ارزشها به تعارفات دیپلماتیک و سکوت مرگبار تبدیل میشود؛ چگونه ممکن است کشوری با قطع آب و غذا، بیمارستانها را به خاموشی بکشاند، نوزادان را در انکوباتورها به کام مرگ بفرستد و اتحادیهای که خود را نماد مدنیت میداند، تنها به ابراز نگرانی اکتفا کند و در حالی که اتحادیهای برای خبرنگار زندانی در روسیه بیانیه اضطراری میدهد، در برابر قتلعام هزاران زن و کودک در غزه، صرفاً خواستار خویشتنداری طرفین میشود! این نه سیاست، بلکه نفاق نهادی است».
اما در کنار تمام این وقایع یکی از دردناکترین ابعاد فاجعه انسانی در غزه، سانسور یا تحریف واقعیت توسط رسانههای بزرگ جهان است. در حالی که تصاویر کودکان بیجان، مادران گریان و مردمانی در پی آب در شبکههای اجتماعی دستبهدست میشود، برخی رسانههای غربی همچنان با روایتهای جهتدار، رژیم اشغالگر قدس را قربانی نشان میدهند؛ چنین رفتاری یادآور همان تحریف تاریخ در کربلاست که پس از واقعه عاشورا، دستگاه یزیدی تلاش کرد امام حسین (ع) را شورشی، و ابنزیاد و عمر سعد را مدافع نظم معرفی کند.
لذا همان گونه که اشاره شد یکی از شاخصترین ویژگیهای فرهنگ عاشورا، مقاومت در برابر ظلم با وجود محاصره، تشنگی و مرگ است؛ همانگونه که امام حسین (ع) برای حفظ حقیقت، از جان خود و یارانش گذشت، امروز هم مردان و زنان فلسطینی در غزه، زیر بمباران و تحریم، از خاک، ناموس و عزتشان دفاع میکنند و حتی کودکانی که بدون آب و غذا میخوابند، همانهایی هستند که اگر زنده بمانند، نامشان در تاریخ مقاومت ثبت خواهد شد.
بنابراین کربلا، صرفاً یک حادثه تاریخی نیست بلکه معیاری برای سنجش امروز ما است یعنی اگر آن روز آب بر امام حسین (ع) بستند، امروز هم بر مردم غزه بسته شده، اگر آن روز کوفیان با سکوتشان زمینه فاجعه را فراهم کردند، امروز هم جهان با بیتفاوتیاش به فاجعه دامن میزند؛ پس ما انتخاب داریم به اینکه یا در کنار حقیقت بایستیم یا با سکوت، در کنار ظالم باشیم.
پس میتوان گفت تشنگی و گرسنگی مردم غزه، امتداد تشنگی کربلاست، چون تحریم آب و غذا، همان جنایت قدیمی در لباسی نو است، اما تاریخ نشان داده که هر جا ظلم ادامه یابد وجدانهای بیدار، دیر یا زود پاسخ خواهند داد. همانطور که خون امام حسین (ع) وجدانها را بیدار کرد، اکنون نیز خون مظلومان غزه، جهان را به دو جبهه یا با ظلم یا علیه آن تقسیم کرده است.
انتهای پیام/ 231