به گزارش خبرنگار فرهنگ دفاعپرس، نشست تخصصی «بایستهها و نبایستههای خاطره نگاری آزادگان» امروز (سهشنبه) به همت موسسه فرهنگی هنری «پیام آزادگان» در سالن جلسات امام خمینی رحمهالله علیه در بنیاد حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس و مقاومت برگزار شد.
خاطرهنگاری اسارت باید همراه با بیان روابط علت و معلولی باشد
«جواد کامور بخشایش» نویسنده و پژوهشگر ادبیات پایداری، در این نشست با اشاره به اینکه حدود ۳۸ هزار عنوان کتاب دفاع مقدس تولید شده که ۴۰ درصد آن خاطره است، اظهار داشت: نمیدانم چقدر از این کتابها به حوزه اسارت اختصاص دارد، اما آنچه که ضرورت دارد دو مسئله است. اول اینکه چرا در حوزه اسارت کتب تاریخ شفاهی با همان رویکردی که با فرماندهان انجام میشود، انجام نشده و دوم اینکه چرا عمدتا پیرامون وجه فردی بحث شده است.

کامور بخشایش با اشاره به موضوع معرفت شناسی خاطرهها گفت: این موضوع وجوه گستردهای دارد که اگر درست تعریف نشود دقیقاً اتفاقی ضد دفاع مقدس تلقی میشود، همانطور که در برخی فیلمهای دفاع مقدس که با هدف بیان مسائل آن دوران تولید شده، آن چیزی که در عمل تولید شده ضد ادبیات دفاع مقدس بوده است.
نویسنده و پژوهشگر ادبیات پایداری به برخی مشکلات جدی خاطرهنویسان و آفتهای خاطرهنگاری اشاره کرد و افزود: آفت فراموشی و اینکه افراد به مقتضیات شرایط امروز خاطره را تعریف میکنند دو مسئله مهم است، از طرفی امانتداری در خاطرهنگاری همه حوزهها یک ضرورت است که باید سالم به مخاطب برسد.
کامور بخشایش تصریح کرد: خاطره تا خاطره است، فردی است. وقتی بر زبان میآید، تبدیل به فرهنگ و رویه خاص میشود؛ خاطره زیرمجموعهای از روایتهاست و روایت بیان زنجیره اتفاقات و رخدادها که فرد در دورهای با آن روبهرو بوده و تلاش میکند امروز آن را بازسازی و تبدیل به متن کند.
وی در تبیین این موضوع با این مثال ادامه داد: اگر اتفاقی مثل شکنجه برای سه اسیر همزمان در یک زمان و مکان رخ داده باشد، روایت این سه یکی نیست، چراکه عقیده، برداشت شخصی، احساسات و عواطف و... در بیان متفاوت خواهد بود.
بخشایش تعهد به حقیقت و راستگویی را رکن مهم خاطرهنگاری و روایت دانست و افزود: توجه به روابط علت و معلولی حوادث، وصف دقیق واقعیت و اعتراف به ضعف و ترسها در خاطرات باید دقیق بیان شود.
وی توجه به ویژگی و موضوعات مبتلابه اسرا در اسارت را با چیدن درست زمینهها و مسائل در کنار هم مورد تاکید قرار داد و افزود: موضوع جاسوسی و خبرچینی برخی افراد فقط به خاطر یک نخ سیگار، پیوستن حدود ۵۰۰ اسیر به سازمان مجاهدین خلق موسوم به منافقین، تفاوتهای اعتقادی عناصر حزباللهی و رزمنده و مردم عادی به اسارت گرفته شده و بسیاری دیگر از موضوعات را حاشیه مهم بیان خاطره است که باید مخاطب پیش از خواندن خود خاطره، نسبت به این موضوعات توجیه باشد.
کامور بخشایش گفت: نباید در قهرمانسازی اسرا اغراق کرد، البته این جدای از شخصیت استثنایی مرحوم ابوترابی است که حقیقتا یک قهرمان منحصر بهفرد و یک قله ایمان بود.
وی افزود: اینکه امروز از اسامی افرادی که مثلا به منافقین پیوستند، یا در اسارت بواسطه فشار بالایی که بود خبرچینی کردند یا افشای اطلاعات، در خاطرهنگاری یاد شود یا نه هنوز مسئله است، چراکه از جنبهای واقعیت تاریخی است و از طرف دیگر آبروی افرادی است که امروز خانوادههای آنها در جامعه زندگی میکنند، البته قطعا بیان روابط علت و معلولی در همه این نوع خاطرهنگاریها لازم و ضروری است.
نویسنده و پژوهشگر ادبیات پایداری گفت: توجه به رنج مادران و پدران و همسران اسرا، بیان رنجهای جمعی، جلوههای انسانی در اسارت، پایانبندی امیدوارانه و معناگرا و معنابخش و امیدبخش در کنار بیان علت و معلولی میتواند خاطرهنگاری اسارت را به نوعی امیدبخش و امیدآفرین کند.
بار اصلی خاطرهنگاری اسارت روی دوش آزادگان انقلابی است
«سعید نجار» آزاده و استاد دانشگاه نیز در این نشست با اشاره به اینکه خاطرهنگاری آزادگان در موج اول ادبیات پایداری و دفاع مقدس جایگاهی نداشت، گفت: ضمن جنگ تحمیلی که حتی برخی آزادگان حین جنگ تبادل شدند به دلیل مسائل امنیتی و مخاطراتی که ممکن بود برای دیگر آزادگان رخ دهد امکان خاطرهنگاری بوجود نیامد.

وی افزود: در موج دوم ادبیات دفاع مقدس خاطرهنگاری شکل میگیرد و شاهد آثاری از این عزیزان هستیم که تا پایان دهه ۹۰ بیشتر به دلیل نزدیکی با وقوع حادثه که اغلب چند سال بعد از آزادی است، ذهنها آماده بوده و خاطرات به خوبی و با جزئیات بیان شده که این خود مهم است.
نجار ادامه داد: به موازات فاصله گرفتن از سالهای پایانی جنگ، علیرغم اینکه خاطرات بیشتر بیان میشد، اما دقت لازم در ثبت و ضبط نبود و کمی دورتر شدیم لذا در یک موضوع واحد دیدگاههای مختلف را شاهد هستیم.
وی در خصوص اینکه بایستهها و نابایستهها چه میتواند باشد، گفت: خاطره به مثابه تاریخ اتفاق افتاده است و باید دید اسناد و مستندسازی دقیق در این خاطرهنگاریها رعایت شده و از منابع معتبر استفاده شده است تا قابل بررسی باشد یا نه.
نجار در ادامه تصریح کرد: پاسخ به این پرسشها که آیا منابع بهصورت دقیق ذکر شده است؟ آیا شاهد بیطرفی و پرهیز از قضاوتهای شتابزده در این خاطرهنگاری بودیم؟ آیا به زمینههای مکانی و زمانی توجه کافی شده است؟ آیا مقایسه تطبیقی این روایتها را داشتهایم؟ آیا تفکیک میان روایت و تحلیل صورت گرفته است؟ آیا دقت در زبان و واژگان تاریخی صورت گرفته است؟ یک ضرورت است.
آزاده دفاع مقدس خاطرنشان کرد: لفظ «آزاده» که همان اسیر جنگی است در داخل کاربرد دارد، حالا در ترجمه آثار مفهوم آزاده را چه کنیم؟ قطعا در ترجمه باید همان اسیر جنگی را مطرح کنیم.
نجار افزود: امروز از بزرگترین مشکلات خاطرهنگاری آزادگان مشکل یکسانی و کلیشهای شدن روایات است که طبیعتا به دلیل فاصله تاریخی از وقایع رخ میدهد. آنچه که امروز بهعنوان خاطرات اسارت بیان شده، از مجموعه آزادگان متعهد و معتقد بوده و متاسفانه افراد دگراندیش که متفاوت از آنهایی که به سازمان منافقین پیوستند یا اتفاقات دیگر برایشان افتاد، تا آخر ایستادند، به میدان بیان خاطرات خود نیامدهاند و یک معضل همین است که الان فقط خاطرهنگاری را بچههای انقلابی در اسارت انجام میدهند.
وی در پایان گفت: در نقل خاطرات جانبداری، تعصبات ایدیولوژیکی و قومی، نقل رویداد از منابع ثانویه، تعمیمهای ناروا، آمیختن تخیل ادبیات و تاریخ، نادیده گرفتن دیدگاههای مخالف، حذف روایتهای ناهمسو و قطع پیوستهای همزمان آسیبهایی است که در این روند باید به آن توجه کرد و مانع از تاثیر آنها در خاطرهنگاریها شد.
خاطرهنگاری اسارت دچار تکرار لحن و واژگان شده است
«سمیه عباسی» کارشناس تاریخ نیز در این نشست گفت: ادبیات اسارت در ظاهر مجموعه خاطرات صادقانه و مومنانه با رستگاری معنوی است، اما وقتی کمی دقیق شویم، با تحلیل این متون در مییابیم که سطحی از آرشیو رسمی هستند که تصمیم گرفته میشود چه گفته و چه فراموش شود.

کارشناس تاریخ افزود: امروز فقط طیف انقلابی اسرا این واقعه را بیان کردهاند و از مابقی دگراندیشان در اسارت سخنی گفته نشده است.
عباسی با بیان اینکه انسان قضاوتگر است و قضاوت میشود، ادامه داد: حافظه بازتاب عینی گذشته نیست، انتخاب ما است که چه چیزی را میگوییم، یعنی روایت همان اتفاق نیست، انتخاب روای از اتفاق است.
وی با اشاره به فعالیت سازمان مجاهدین خلق در اردوگاهها و با بیان اینکه این تشکیلات خیلی رو و عیان عمل کرده و لذا نام منافقین برای آنها مناسب نیست، ادامه داد: ما میبینیم که در خاطرات اسارات این الگو تثبیت شده که باید اسیر یا آزاده یک قهرمان معرفی شود، اسیر این را در ذهن دارد که اسارت آزمون ایمان آنها است و این تداوم مقاومت است، ولی این مربوط به چند درصد از اسرای ایرانی است؟ همیشه صدای متفاوت و مخالف هم وجود دارد؛ خستهها، به دامن مجاهدین خلق رفتهها و... ادبیات اسارت فقط درباره ایمان نیست درباره انسان است بین بقا و فنا، ترس و ایمان و...
عباسی ادامه داد: باید از رنجها، ناامیدیها و ابعاد دیگر هم گفت، چراکه امروز در روایتهای خودنوشت با روایتهای تکراری و یکسان مواجه هستیم که بخشهایی از اتفاقات را هم سانسور میکنند.
کارشناس تاریخ ادامه داد: از زنان آزاده گفتن، روایت زنانه و روایت بدن زن و روایت مادران و همسران در این فضا مغفول مانده، درد و رنجها در این حوزه عموما سانسور میشود.
وی ادامه داد: نسل من شناخت درست از جنگ ندارد، روایتهای رسمی، خشک ارائه شده و درست به نسل جدید منتقل نشده است، زبان و محتوا در ادبیات اسارت تکرار شده لحن و واژگان یکسان است.
عباسی ادامه داد: قهرمانسازی از طریق حذف ضعفها، ترسها، شکنندگیها اتفاق افتاده است، چون قرار است ایمان، استقامت، کنترل بدن از قهرمان سر بزند لذا همسانسازی لحن و معنا تحمیل شده است، در حالی که هیچ اسطورهای کامل نیست.
عباسی افزود: با این وجود باز هم در روایتها لغزش گفتمان اتفاق افتاده، بسیاری از راویان از شوکهای اولیه گفتهاند، پریشانی حافظه و گریز حافظه از کنترل رسمی اتفاق افتاده است.
بیان رنجهای اسارت نباید عظمت استقامت آزادگان را تحتالشعاع قرار دهد
«محمدرضا سنگری» کارشناس حوزه ادبیات پایداری و منتقد این حوزه نیز در این نشست با طرح این سوال که چرا یک ملت خاطره میگوید و ملت مقابل خاطره نمیگوید؟ و چرا اجساد کشتهشدگان یک طرف را با شکوه و با حضور مردم تجلیل میکنند، اما در طرف مقابل کشتهشدگانشان برایشان مهم نیست، اظهار داشت: قطعا تفاوتی در محتوا و ریشه وجود دارد، اینکه برخی ادعا کنند یک مدیریت پنهان وجود دارد که بخشهایی از این ماجرا را سانسور کند، غلط است.

سنگری افزود: امروز آثاری که وجود دارد بیان حقایق ماجرا است، هنوز با گذشت سه تا چهار دهه ما که در بطن ماجرا بودیم زندهایم و این را شهادت میدهیم. وقتی با یک جریان بزرگ و قالب مواجه هستیم، قطعا حاشیه به اندازه وزن متن نمیتواند مورد توجه قرار گیرد، حتی اگر تلاش هم کنیم باز این اتفاق رخ نمیدهد.
وی ادامه داد: اینکه برخی در خاطرهنگاری اسارت ادعا میکنند سانسور رخ داده، کم لطفی است، ما داریم از اتفاقات بینظیر سخن میگوییم که هنوز بخشهای زیادی از آن بیان نشده، آن وقت مدعی میشوند حواشی اینچنینی سانسور میشود.
سنگری تصریح کرد: خاطرات جزوی از تاریخ است؛ بیان رویدادهای تاریخساز است، اما نباید دچار حجاب معرفت شویم، خصوصا در دفاع مقدس و حوادث و تاریخی وابسته به آن. ما عظمت روزگار دفاع مقدس و انقلاب اسلامی را درک نکردیم، در کل گذشته تاریخی تا امروز هیچ دوره تاریخی حضور مردمی در میدان اینگونه نبوده است؛ در جنگهای دوره روس، شکایت معدودی از شعرا این است که مردم کجا هستند؟ در مشروطه شکایت نخبگان و ادیبان این است مردم کجا هستند. الان شعرا میگویند من کجا هستم در مقابل این مردم و خوداتهامی نسلی در میان شاعران و نویسندگان وجود دارد.
سنگری افزود: در بحث همسانی روایتها باید گفت که این همسانی تا حدی قابل قبول است، چون وقتی یک حادثه بیان میشود، نمیتوان از یک حادثه و اتفاق چند نوع روایت را برداشت کرد، پس این که فرموده شد دچار سانسور و روایت واحد مبتنی بر قدرت قالب شدهایم، غیر منصفانه است.
وی تاکید کرد: مراقب باشیم عظمت استقامت آزادگان در اسارت، با حاشیهها رنگ نبازد، البته تلخیها هم باید بیان شوند، حالا کسانی نمیآیند بگویند ایرادی ندارد، اما اینطور نیست که همه خاطرهنگاریها در این حوزه دچار معضل عدم بیان رنجها باشد.
انتهای پیام/ 112