خبرگزاری دفاع مقدس: وحدت دو نهاد موثر بر فرهنگ و تمدن حوزه و دانشگاه به عنوان هدف متعالی مورد تاکید قرار دارد، اما نگاه روشن به ماهیت این هدف متعالی و چگونگی تحقق آن بسیار با اهمیت است.
بدیهی است که انقلاب اسلامی برای تحقق آرمان جهانی و تمدن اسلامی نیازمند اراده و عزم علماء و دانشمندان هدایتگر در عرصههای مختلف است و دستیابی به این تمدن فراگیر بدون وحدت، یکپارچگی، پیوستگی، یکنواختی اندیشهای و رفتاری نخبگان امکان پذیر نیست.
اگرچه وحدت در دو بخش وحدت حداقلی (تعامل و همگرایی) و وحدت حداکثری (در چارچوب سیستم هماهنگ برای تولید علم براساس منبع مشترک) مطرح شده است اما پاسخ دادن به سوالهایی چون؛ مقصود از وحدت حوزه و دانشگاه چیست؟ ضرورت وحدت چیست؟ عوامل وحدت کدامند؟ چه موانعی سر راه وحدت وجود دارند؟ در راستای تحقق این هدف متعالی و راهبردی بسیار ضروری است.
نکته مهم این است که متولیان امور، دانشمندان و نخبگان حوزه و دانشگاه با تمرکز سیاستها، راهبردها و ساز و کارهای جامع میتوانند انتظار حقیقی از وحدت را تبیین، تحلیل و توضیح داده تا اقدامات بعضاً روبنایی و سطحی جایگزین انتظارات زیربنایی و حقیقی نشوند.
همسان سازی حوزه بر اساس ظواهر دینی، حذف و اضافه برخی از دروس، وحدت در روش تحقیق، تبادل دانشجو و طلبه بین حوزه و دانشگاه، تشویق طلاب به تعلیم دروس دانشگاهی و بالعکس و...، اگر چه میتواند تاثیراتی در مساله وحدت بین این دو نهاد بگذارد، اما شناسایی منشاء اختلاف و فاصله حوزه و دانشگاه و دلایل مبنایی وحدت برای توسعه و پیشرفت کشور و همدلی اجتماعی - سیاسی بسیار با اهمیت است، زیرا از یک سو تلاش دشمنان برای جدایی این دو نهاد و زمینهسازی وحدت برای تحقق استقلال و ارتقاء عزت ملی از موضوعاتی است که ایجاد تقویت وحدت این دو نهاد را ضروری میسازد و دیگر اینکه در یک نگاه کلان، با برداشت از رهنمودهای امام (ره) و رهبر معظم انقلاب و تحلیل وضعیت و شرایط کنونی جامعه دینی، می توان اهم انتظارات از وحدت حوزه و دانشگاه را در موارد زیر خلاصه کرد:
1- تدوین راهبردهای نظری و عملی متکی به همگرایی حوزه و دانشگاه برای تحکیم ارکان و اصول حکومت دینی در جامعه.
2- توسعه آموزهها و ارزشهای دینی چون عدالت، معنویت و اخلاق.
3- ارتقاء ظرفیت نیروهای کارآمد و سرمایههای انسانی در جامعه با تمرکز بر روشهای علمی کارآمد.
4- بهرهمندی از خرد جمعی با تجمیع و همگرایی افکار مختلف برای گشوده شدن افق های جدید برای پیشرفت کشور.
5- مشخص شدن نواقص طرحها و برنامهها و مرتفع کردن آنها و... .
برای تحقق وحدت باید عوامل نقش آفرین در فرآیند وحدت را مورد توجه قرار داد که مهمترین این موارد عبارتند از:
1- وحدت در هدف با تمرکز بر سعادت و رستگاری.
2- اعتقاد به تاثیر دو نهاد با به رسمیت شناختن همدیگر در ظرفیتها و تواناییها.
3- آشنایی با پیشرفتها و نوآوریهای یکدیگر در عرصههای نظریهپردازی، ایجاد مرکز آموزشی و پژوهشی، نشر کتاب و مقالات و... .
4- ایجاد اتاقهای فکر مشترک.
5- ایجاد کرسیهای نظریه پردازی مشترک برای پی بردن به توان علمی همدیگر، شناسایی و رفع ضعفها و آماده سازی زمینههای لازم برای فعالیت مشترک.
6- مشارکت دو نهاد در تولید علم جهت دار و دینی برای اداره جامعه.
حوزه و دانشگاه با حرکت همسو و هم جهت با یکدیگر شرایط را برای انسجام و همگرایی ارزشی و فرهنگی جامعه فراهم میکنند تا جامعه را از خطر گسیختگی فرهنگی مصونیت بخشند و در سایه وحدت حوزه و دانشگاه، فرهنگ و باورهای مشترکی ایجاد و تقویت میشود که این فرهنگ از ویژگیهایی برخوردار است، همچون:
1- اصالت دادن به ارزشهای اسلامی و دینی.
2- احترام به فرهنگ و دست آوردهای معنوی ملی منطبق بر آموزههای دینی.
3- استفاده از تجربیات و دست آوردهای مثبت بشری.
4- دور بودن از ناهنجاریها و ضد ارزشهای بیگانه.
با بهرهگیری از رهنمودهای امام (ره) و رهبر معظم انقلاب از طریق تقویت وحدت میتوان به دستآوردهایی رسید که عبارتند از:
1- تقویت استقلال کشور.
2- غافل نشدن از نقشهها و توطئههای دشمنان.
3- مبارزه با نفاق.
4- جلوگیری از انحراف جوانان.
5- نجات جامعه از اندیشههای شرقی و غربی.
با تجزیه و تحلیل رهنمودهای صاحب نظران برای تحقق وحدت، میتوان راه کارهایی را استخراج نمود که به مهم ترین آنها اشاره می کنیم؛
1- ایجاد فضای دوستی و محبت بین حوزه و دانشگاه.
2- تبیین نقشه جامع علمی حوزه و دانشگاه.
3- ایجاد احساس نیاز به وحدت در نخبگان فرهنگی.
4- تعریف الگوی مطلوب وحدت.
5- اجماع نخبگان بر ضرورت وحدت.
6- تاسیس و گسترش نهادها و مراکز تلفیقی حوزوی و دانشگاهی.
7- شناخت واقع بینانه و متقابل حوزه و دانشگاه از یکدیگر.
8- اسلامی - بومی کردن دانشگاه ها و علوم دانشگاهی.
9- هوشیاری در مقابل تفرقه افکنی دشمنان.
10- شناسایی راهبردها و تاکتیک های دشمنان از قبیل تمرکز بر تنش های قومی- مذهبی و... .
اما وحدت حوزه و دانشگاه آثار بسیار مهمی بر جامعه خواهد گذاشت، از قبیل:
1- هماهنگی در سیاست گذاری ها، برنامه ریزی ها و تصمیم گیری ها.
2- حاکمیت قانون گرایی مبتنی بر ارزش های دینی.
3- ارائه چهره خدمت گذار از نظریه پردازان، کارشناسان و دولت مردان نظام اسلامی.
4- مسدود شدن راه بر عناصر تفرقه افکن و وابسته به بیگانگان.
5- کارآمدی نظام اسلامی.
6- تقویت امید به آینده.
7- بهره برداری بهینه و مطلوب از سرمایه های مادی و معنوی کشور و... از مهم ترین این نتایج است.
وحدت حوزه و دانشگاه با موانع و آسیب هایی هم روبرو است که این موانع میتواند مساله و موضوع مهم وحدت را دچار رکود زمانی و تاخیر نماید.
1- تز جدایی دین و علم در مغرب زمین و انتقال آن توسط حاملان این اندیشه به کشورهای اسلامی از جمله ایران.
2- استعمار خارجی با تمرکز بر توطئه بدبین کردن دانشگاهیان به حوزه و علمای دین و تلاش مضاعف آنها با ایجاد عزم همگرایی و وحدت پس از پیروزی انقلاب اسلامی بین این دو نهاد.
3- همراهی همدستان داخلی استعمار و وابستگان و جیره خواران قدرت های خارجی برای جدایی حوزه و دانشگاه.
4- تحجر گرایی و کم رنگ شدن دین در بخش هایی از حوزه ها و دانشگاه ها.
5- کم توجهی و یا در مواردی بی توجهی نخبگان از ضرورت وحدت و فقدان انگیزه در این راستا.
6- تأثیر گذاری بر دو گانگی و به وجود آمدن جو بدبینی حوزه و دانشگاه.
در این زمینه دلسوزان نظام و به صورت خاص نخبگان توجه دارند که با پیروزی انقلاب اسلامی و موفقیت های پی در پی جمهوری اسلامی در عرصههای مختلف که از مهم ترین عوامل آن وحدت نیروهای حوزوی و دانشگاهی بوده است قطعاً استعمارگران تلاش میکنند با دامن زدن به اختلاف و تفرقه به اهداف خود برسند، چنان که در گذشته با بدبین کردن دانشگاهیان به حوزه و بالعکس به اهداف خویش دست یافتهاند.
همچنین عالمان متعهد و زمان شناس و دانشگاهیان متدین با افشای اقدامات وابستگان و جیرهخواران قدرتهای خارجی و منافقان و دوستهای نادان که قدم هایی در مسیر جدایی این دو نهاد بر می دارند، به وظیفه دینی، میهنی انقلابی خود عمل کنند.
دکتر عباسعلی فرزندی