به گزارش خبرنگار فرهنگ و هنر دفاع پرس، نمایشگاه کتاب تهران بالاخره در شهرآفتاب برگزار شد و باز مثل هر سال از تعداد بازدیدکنندگان کم شده است و کسی میلی برای خریدن ندارد درحالی که میبایست در کنار ایده آل کردن ظاهر نمایشگاه، فکری به حال توان خرید هم کرد.
بیست و نهمین نمایشگاه کتاب تهران پس از کش و قوسهای فروان در شهر آفتاب برگزار شد. آمدن نمایشگاه به این بخش شهر از اقدامات خوب وزارت ارشاد بود. برگزاری نمایشگاه در مصلی امام خمینی(ره) موضوعیتی نداشت و مضاف بر این، فضای گنجایش حجم متعدد غرفهها را نداشت. بار سنگین ترافیک از معضلاتی بود که برپایی نمایشگاه کتاب را در شهرآفتاب اجتناب ناپذیر میکرد.
با توجه به اینکه امسال برای اولین بار است نمایشگاه در این مکان برگزار میشود کاستیها آنقدر نیست که بشود به آن خرده گرفت. خدمات حمل و نقل برای بازدیدکنندگان با وجود دوچرخه و شاتلهای برقی فراوان مکانهای رفاهی، سرویسهای بهداشتی متعدد، نزدیکی سالنها به هم و تعدد مراکز از دیگر محاسن نمایشگاه امسال بود. اما اتفاق بدتری در افتتاح شهرآفتاب رخ داده است. مجموعه نمایشگاهی شهرآفتاب، در بسیاری از بخش ها هنوز نیمه کاره است. برخی از سالن ها فاقد ظریف کاری و در چند سالن نیز هنگام باران، از سقف ها آب می آید!
از سوی دیگر بخش اداری به مراتب ضعیف عمل می کند. عدم پاسخگویی مناسب و فاقد سیستم صحیح باعث شده است که کمتر کسی بتواند به نتیجه مطلوب برسد. ارتباط با رسانه ها نیز از بخش های ضعیف این دوره است. ارتباطی که نشانگر عدم توجه به خبرنگاران است و در ادامه بی توجهی های وزارت ارشاد به اصحاب رسانه صورت می گیرد.
اما نقصی که همیشه به نمایشگاه وارد است این است که غرفهها با توجه به محوریت کاریشان در کنار هم تعریف میشوند. بهتر این بود که ناشرانی که در موضوعی واحد یا نزدیک به هم فعالیت میکنند در کار هم و در یک راهرو میبودند در این صورت هم ناشران از نقاط قوت و ضعف خود با خبر میشدند و هم خریداران کتاب با تنوع موضوع رو به رو بودند.
مورد دیگر اینکه گرانی کتابها سبب شده بود اغلب غرفهها خریدارانی به معنای واقعی نداشته باشند. اکثرا کتابها را ورق میزنند و با دیدن قیمت کتاب، آن را سرجایش میگذارد. بالعکس صف گرفتن کافی میکسهای رایگان و رستوران شلوغ است.
انتظار این بود که سالن ناشران کودک و نوجوان با توجه به فضای مفرحشان هیاهوی کودکانه و شلوغی داشته باشد که متاسفانه این طور نبود. اکثر غرفهها نه نامی داشتند و نه شمارهای، دادن بادکنک و چتر رنگی و گریم کودک که دیگر کلیشهای شده نتواسته در بچهها شور و شوق ایجاد کند.
دلیل عمده آن این است که این غرفهها به دلیل کم طاقتی کودکان تهویه مناسبی ندارد. هوا به شدت گرم است و مسلما این مسئله کودکان را عصبی میکند. علاوه بر این، همین تعداد بچهها هم به خاطر گرفتن همان بادکنک رنگی به اینجا آمدهاند. از حضور نوجوانان هم خبری نیست.
در دست اغلب جوانان هم کتب دانشگاهی دیده میشود. این یعنی اینکه اگر کتب دانشگاهی نمیبود درصد بسیاری از بازدیدکنندگان هم به این جا نمیآمدند. مدیران ارشاد نباید فقط به لوکس بودن نمایشگاه فکر کنند باید کمی به فاجعه نخریدن کتاب هم فکر کنند.