دفاع پرس بررسی می‌کند؛

سیاستِ فرهنگیِ دقیقِ غرب/ جهان تک قطبی هدف امپرالیزم فرهنگی است

غرب در نقطه‌ای قرار دارد که می‌خواهد کشورهای جهان را بدون جنگ افزارهای نظامی مستعمره خود کند بر همین اساس به همان سیاست امپریالیستی خود اینبار فرهنگ را هدف گرفته است.
کد خبر: ۸۲۳۳۳
تاریخ انتشار: ۲۵ ارديبهشت ۱۳۹۵ - ۱۴:۱۲ - 14May 2016

سیاستِ فرهنگیِ دقیقِ غرب/ جهان تک قطبی هدف امپرالیزم فرهنگی است

گروه فرهنگ و هنر دفاع پرس ـ رسول حسنی؛ استعمار هر چند به شکل کلاسیک آن موجودیتی ندارد و به ظاهر اغلب کشورها در مناسبات سیاسی خود آزادند اما نوعی دیگر از استعمار و استثمار از قرنها قبل در جریان است. این جریان فرهنگی که از آن به امپریالیزم فرهنگی یاد میشود امروز به عنوان سلاحی کارآمد برای غرب و بهخصوص آمریکا به حساب میآید. این شیوه هزینه کمتر و بازدهی بیشتری برای آنها دارد تا اینکه بخواهند مستقیما کشور مورد هدف را مستعمره خود کنند. در این میان تنها اسلام است که توان مقابله و حذف آن را دارد.

امپریالیسم فرهنگی

تعریف واژه 

واژه(Imperialism  ) ، از کلمه قدیمیتر ( ( Empire(امپراتوری)، گرفته شده است که در دهه 1890 در انگلستان رواج یافت (آشوری ،1373 : 36 ) و در لغت بهمعنای جهانجویی، جهانگشایی، امپراطوریگرایی، سلطهگرایی، جهانخواری و جهانسالاری است (آریانپور، 1385ج1 : 1132) فرهنگ هم عبارت است از مجموعه رفتارهای اکتسابی و ویژگی اعتقادی اعضا یک جامعه معین.

امپریالیسم، در اصطلاح عنوانی است برای قدرتی (یا دولتی) که بیرون از حوزه ملی خود به تصرف سرزمینهای دیگر بپردازد و مردم آن سرزمینها را به زور وادار به فرمانبرداری از خود کند و از منابع اقتصادی و مالی و انسانی آنها به سود خود بهرهبرداری کند.

امپریالیسم فرهنگی، واژهای ترکیبی است که بار معنایی امپریالیسم و فرهنگ هر دو را با معنایی نوین که حاصل ترکیب آنهاست در خود دارد. امپریالیسم فرهنگی را میتوان به این صورت تعریف کرد: «کاربرد قدرت سیاسی و اقتصادی برای پراکندن ارزشها و عادتهای فرهنگ متعلق به آن قدرت در میان مردمی دیگر و به زیان فرهنگ آن مردم».

مفهوم امپریالیسم فرهنگی

مفهومی است که از دهه 1890میلادی در دنیا مطرح شده ودر اصطلاح به عملکرد دولت ها ی سرمایه داری غرب درعملی نمودن سیطره فرهنگی برجوامع درحال توسعه  گفته می شود. امپریالیسم فرهنگی قصد دارد با تشریح و تبین ویژگیها و صفات مثبت فرهنگ غرب، آن را به عنوان مدل و الگویی مورد پذیرش ارائه نماید و با غلبه آن فرهنگ، ارزشها، هویتها و اسناد تاریخی ملت ها را مقهور فرهنگ خود نماید.

رسانههای فرهنگی غرب از سیاست دقیقی پیروی میکنند که توسط قدرتهای مهم اقتصادی و سیاسی تدوین شده است، با این هدف که فرهنگهای ملل دیگر را تغییر دهد و بر آنها حاکمیت یابد، تا سلطه خود را در بلندمدت و بدون رقیب تضمین کند.

در جریان این روند، کشورهایی که در دوران جنگ سرد، به جهان سوم معروف بودند، هدف قرار میگیرند، و مکانیسمهای بنیادین فرهنگی آنها برای مقاومت از کار میافتند. هدف روند امپریالیسم فرهنگی، جایگزینی مفاهیم جدید، به جای ارزشهای سنتی نظیر اعتقادات، ایمان و سایر موارد مهم و حیاتی روش زندگی، در اینگونه جوامع است. با وجود مخالفت کشورهای مورد بحث امپریالیسم فرهنگی سیاستهای خویش را پیش میبرد.

رسانه به دلیل ذات خبررسانی و سرگرم کنندهاش از جانب کشور استعمارگر دارای اهمیت هستند و از این طریق امپریالیسم فرهنگی با ترویج ارزشهای مورد علاقه خود، رسانهها را تسخیر میکند.

فرهنگ مهاجم بر حوادث روز کشورهای غربی تأکید دارد، هداف نهایی این فعالیتها ترویج فرهنگ مادی و اعتقادات دینستیز هستد تا راه را برای خود باز کند.

رسانهها نقشی اساسی در جهت دهی توسعه ملی بر عهده دارند. رسانهها در جهان سوم تأسیس شدهاند، تا تغییرات اجتماعی را در جهت برآوردن اهداف قدرتهای امپریالیستی شتاب دهند.بر همین اساس حاکمیت تولیدکنندگان امریکایی بخصوص فیلم و برنامههای تلویزیونی تولیدی این کشور، بازار جهانی را پر کرده است.

مجموعه این روندها در زمینه ارتباطات بینالملل، موجب شده است که منتقدان آن را «تهاجم فرهنگی امپریالیستی»تلقی کنند. قدرتهای امریکایی و اروپایی، با ظرافت، از وسایل ارتباطی برای تحمیل فرهنگ مادی غرب، و برخی آزادیهایی که در جوامع غربی مرسوم است، استفاده میکنند، در حالی که کشورهای هدف، تنها با حفظ ارزشهای سنتی و اعتقادات خاص خود، میتواند، در مقابل قدرتهای سلطهگر مقاومت کنند.

.

مظاهر امپریالیسم:

انحصار خبری

جریان خبرها تحت سلطه تعداد اندکی از موسسات خبری است که اطلاعات تازه را در اختیار روزنامهها و همچنین ایستگاههای رادیو و تلویزیون در سراسر جهان مثل رویتر یونایتد پرس. اینترنشنال پرس و فرانس پرس قرار میدهند.

انحصار سینمایی

در دهه 1920 هنگامی که فیلمهای سینمایی برای نخستینبار به نمایش گذاشته شد، هالیوود، چهارپنجم مجموع فیلمهایی را که در جهان نشان داده میشد میساخت؛ در انگلستان، 40 درصد مجموع فیلمهایی که هر سال در سینماها نشان داده میشود فیلمهای آمریکایی است. بیشتر کشورهای دیگری که دارای صنعت صادرات فیلم هستند، مانند ایتالیا، ژاپن و آلمان نیز مقادیر زیادی فیلمهای آمریکایی وارد میکنند. در آمریکای جنوبی این نسبت اغلب بیش از 50 درصد است نسبت مشابهی در مورد بسیاری از نقاط آسیا، آفریقا و خاورمیانه صدق میکند. در تایلند، 90 درصد مجموع فیلمهایی که هر سال نشان داده میشود آمریکایی است. 85درصد فیلم های پربیننده جهان، آمریکایی یا به عبارت بهتر هالیودی است.

تبلیغاتی

از 10 شرکت برتر تبلیغاتی جهان 9شرکت آمریکایی هستند. نیمی از موسسات بزرگ تبلیغاتی در کانادا، آلمان، فرانسه، انگلستان و استرالیا نیز آمریکاییاند. در بسیاری از کشورها در آسیا، آفریقا و آمریکای جنوبی بزرگترین سازمانهای تبلیغاتی یا آمریکایی و یا متعلق به شرکتهای آمریکایی هستند.

سایبری

در کانالهای الکترونیکی که به منظور انتقال، که دولتهای امروزی و شرکتهای بزرگ به آن وابستهاند نفوذ آمریکا بسیار نیرومند است. برآورده شده است که نُهدهم مجموع اطلاعاتی که در مخازن اطلاعاتی در سراسر جهان نگهداری میشود در دسترس دولت آمریکا یا سازمانهای دیگر در ایالات متحده است . همچنین 94% از 100 سایت برتر جهان آمریکایی هستند

مفاهیم دیگر امپریالیزم فرهنگی

جهانی سازی

جهانیسازی گرچه بیشتر با ابعاد اقتصادی مورد مطالعه قرار میگیرد، اما به ملازمت جهانی شدن اقتصاد، فرهنگ نیز تغییراتی اساسی یافته است که از الزامات همین توسعه اقتصادی جهانی است جهانی شدن به مثابه شکلی از "امریکایی شدن" که برای دولت ایالات متحده و منافع شرکتهای خصوصی آن سودمند است با امپریالیسم فرهنگی است.

به بیان دیگر امپریالیسم فرهنگی، همان غربیسازی و بالاخص آمریکاییسازی است. از مفاهیم مرتبط با امپریالیسم فرهنگی، جهانی شدن است که در واقع بستر نظری و عملی امپریالیسم فرهنگی است. امروزه مسلم شده که لااقل یکی از معانی جهانی شدن، غربی کردن یا نوگرایی بویژه به شکل آمریکایی شده آن است.

امپریالیسم رسانهای

امپریالیسم فرهنگی، مولود انحصار ارتباطی و امپریالیسم رسانهای است. بهدلیل قدرت و سلطه رسانهها و حجم بالای انتقال فرهنگی رسانهها بویژه رسانههای مدرن، برخی از نویسندگان امپریالیسم فرهنگی را در چارچوب تبیین رسانهای آن ارائه میکنند.

همچنین برخی از نویسندگان امپریالیسم فرهنگی را در قالب امپریالیسم رسانهای (اعم از رسانههای سنتی چون رادیو، تلویزیون و رسانههای دیجیتال) تبیین میکنند. علت این مطلب،  قدرت رسانهها در انتقال کلیه ارزشها و مظاهر فرهنگی است. مالتیمدیا به کمک قدرت سریع ارسال در فیبرنوری و توانایی سرسامآور ذخیره سیلیکونی اطلاعات، میتوانند هر نوع ارزش فرهنگی که در کتاب و اثر هنری و معماری و فکر و ایدئولوژی و ... است را با نفوذ  بسیار قویتری که قدرت تصویر دارد، در عمق ذهن مخاطب سرایت دهند.

عناصر امپریالیسم فرهنگی

اخلاق مصرفگرایانه

کشورهای غربی با راههای گوناگون فرهنگ خود را به جوامع جهان سوم تحمیل میکنند، زیرا با اشاعه فرهنگ غرب، فروش کالاهای غربی در کشورهای در حال توسعه بالا میرود. گرچه فرهنگ غربی عناصر مثبت زیادی دارد که میتوان همچون اهرمهای توسعه آنها را بهکار گرفت دارای عناصری منفی نیز هست که توسعه انسانی در کشورهای جهان سوم را مخدوش و همچون عامل بازدارنده توسعه عمل میکند و غرب بهعلت در اختیار داشتن وسایل ارتباط جمعی برتر، برنامههای فرهنگی خود را با شدت در جهان سوم اشاعه میدهد و در رقابت فرهنگی نابرابری، عرصه را بر عناصر فرهنگ بومی تنگ میکند و بر توسعه این جوامع اثر منفی میگذارد. خلاصه اینکه فرهنگ واحدِ نو، فرایند واحدی از توسعه را اشاعه میدهد که در آن مصرفگراییِ انبوه که از شاخصهای توسعهیافتگی است رواج پیدا میکند

ترویج عقاید اباحیگرایانه

قالب محسوس امپریالیسم فرهنگی آزادی بی حد و حصر و سرگرمی با وسایل ارتباطی و پیام های سرگرم کننده است. نیل پستمن مینویسد: «تلویزیون آمریکا رسالت خود را فقط در این میبیند که برنامههای سرگرمکننده تولید کند». جیمز پتراس، استاد جامعهشناسی دانشگاه ایالتی نیویورک، بینگهمتون، معتقد است، امریکا صدور کالاهای فرهنگی سرگرمکننده را سودآورترین صنعت خود کرده است، به گونهای که این کالاها، رفتهرفته، جای صدور مصنوعات کارخانهای را میگیرد.

اهداف امپریالیسم فرهنگی

امپریالیسم فرهنگی میتواند یاریدهنده امپریالیسم سیاسی و اقتصادی باشد. چنانکه، مثلاً، فیلمهای امریکایی برای فراوردههای امریکایی تقاضا پدید میآورند. امپریالیسم فرهنگی، همچون یکی از منابع ثروت و نفوذ، در امریکا جایگزین تولید صنعتی شده است.

در برابر امپریالیزم فرهنگی

امپریالیزم فرهنگی دهههای بسیاری است کشورهای اسلامی از جمله ایران را هدف قرار داده تا شهروندانشان را به لحاظ اندیشه به استثمار درآورد. اگر ما در جنگ نظامی فرض را بر این بگیریم که نیروی بازدارنده هستیم؛ (صرف نظر از اینکه هستیم یانه) در مقابله با امپرالیزم فرهنگی قطعا نیروی بازداره بسیار قوی داریم.

متاسفانه در مقابل این پدیده شوم چندان که باید از ظریفتهای انسانی و منابع فرهنگی اسلامی ایرانی در جبهه جنگ فرهنگی استفاده نکردیم. ما نیازمند تولید فرهنگی با زبانی جهانی هستیم. بدون نیاموختن زبان بین المللی سینمایی که قدرتمندترین زبان رسانهای است نمیتوان در جنگ با «هالیوود» به عنوان مظهر امپریالیزم فرهنگی پیروز شد.

ما شاید بتوانیم درهای کشور را به روی هجمه فرهنگی هالیوود ببندیم اما با جهان اسلام کهخ بخش اعظم آن از مرزهای سیاسی ما خارج است چه مسئولیتی داریم. آیا در آن کشورها نیز میتوان از ابزار ممیزی و سانسور بهره برد.

در برابر نسل آینده که با انواع ابزار ارتباط جمعی آشنا است و به صورت سرسام آوری پیشرفت میکنند و به سختی میشود آن ها را کنترل کرد چه وظیفهای خواهیم داشت. همیشه هم نمیتوان از نظام و دولت انتظار همیاری و کمکهای مالی داشت. در همه جای دنیا سینما پیش از آنکه هنر باشد صنعت است.

فیلمسازان باید به سمت صنعتی شدن سینما بروند تا چرخه این صنعت هنر به سمت تولیدی پویا و ارز اور تبدیل شود. ما این شدن را در تولید فیلم «محمد رسول الله» تجربه کردیم. این فیلم در قیاس با آثار مشابهی که در هالیوود و درباره انبیاء ساخته شده در مقام بسیار بالاتری قرار دارد.

فیلم «محمدرسول الله» چه به لحاظ فیلمنامه و چه به لحاظ ساختار فیلم بسیار از همتایان خود در هالیوود جلوتر است. اما این پایان همه مسئولیت نیست. هالیوود بیشترین تولید آثار خود را با ایجاد تحریف در دایره مفاهیم آخرالزمانی، خدا ستیزی، جادو، فرقهها و ادیان نوظهور قرار داده است.

در این بخش فقط تسلط بر زبان سینما کارساز نیست. فیلمسازان باید ارتباطی منسجم و محکم با علمای اسلام برقرار کنند. مقابله با امپریالیزم فرهنگی بدون سلاح دین امکان پذیر نیست. باید فقیه هنر در کنار فقیه دین قرار بگیرد تا نتیجه درستی بگیریم. اگر عالم دینی و سینما به طور مجزا بخواهند پیش بروند اگر شکست نخورند پیروزی چشمگیری هم به دست نمیآورند.

منابع

جامعهشناسی/  گیدنز، آنتونی / صبوری

امپریالیسم/ مگراف، هاری و کمپ، تام/ ترجمه مقتدر

نظریههای امپریالیسم/ ساعی، احمد تهران، قومس، 1378، دوم، 225.

دانشنامه سیاسی/ آشوری داریوش

امپریالیسم فرهنگی چیست؟/ شاپور رواسانی

نادرستی فرضیه های نژادی آریا، سامی و ترک/  رواسانی، شاپور  

آریانپور، منوچهر و دیگران؛ فرهنگ انگلیسی به فارسی، تهران، جهانرایانه، 1385، چاپ ششم

کوئن، بروس؛ مبانی جامعهشناسی، غلامعباس توسلی و رضا فاضل، تهران، سمت، 1388، چاپ بیست و دوم

ابو، بوسا؛ امپریالیسم سایبر، پرویز علوی، تهران، ثانیه، 1385

جامعهشناسی توسعه، ازکیا، مصطفی و غفاری، غلامرضا

بجنوردی، دکتر سید محمود ، جزوه کلاسی  

روزنامه کیهان ، تاریخ 6/4/87

نظر شما
پربیننده ها