به گزارش خبرنگار فرهنگ و هنر دفاع پرس، آیت الله جوادی آملی در کتاب مفاتیح الحیاة آورده است: آموزههای دینی، علاوه بر دعوت انسان به بندگی خدا وی را به آبادانی زمین توصیه کردهاند: (و ما خلقت الجن و الانس الالیعبدون)؛ ما انسان را تنها برای بندگی آفریدیم و نیز می گوید (هو انشاکم من الارض و استعمرکم فیها) او شما را از زمین آفرید و آبادانی آن را از شما خواسته است با کنار هم قرار دادن این دو آیه این نتیجه به دست می آید که خدا بشر را آفرید تا به عمران و آبادانی زمین بپردازد و در بندگی او به سر برد و برای هر دو قسمت، راه کارهایی ارائه کرده است.
پس چنان که خدا راه بندگی را به بشر آموخت، راهکارهای زندگی و عمران زمین را نیز از راه عقل و نقل به او آموزش داد و این عمل، به لحاظ خدا دادی بودن، هدف دار و خدا محور است.
آبادانی زمین به تعاملی انسانی و همه جانبه افراد با خود، با هم نوعان، با نظام اسلامی، با حیوان و با محیط زیست و احیای منابع حیاتی آن است. اموری مانند کار و تلاش، بهداشت و خدمات عمومی، احیای مراکز علمی، عبادی، ایجاد مراکز تولید، مزارع سرسبز و آب رسانی مناسب و ... از مصادیق آن است.
این آبادانی باید به گونه ای باشد که زمین و اماکن زندگی، برای دست یابی به کمال انسانی و ارتباط با خدا آراسته شود و در جای جای آن نماد ارتباط با خدا مشاهده گردد و هر فردی احساس کند که خداوند و آیات الهی را می بیند.
در این صورت، نگاه به سراسر عالم، نگاه به آیات الهی می شود و زمین یک شی گسسته از مبداء و معاد پنداشته نمی شود. نکته مهمی که لازم است به جهت ارتباطش با روایات به آن توجه و تاکید می شود، تفاوت پاداش و کیفرهای دنیا و آخرت است. در برخی روایات، ثواب و عقاب اخروی اعمال، به گونه ای بیان شده که برای بخشی از مردم قابل فهم نیست؛ برای مثال: در سِمَت عِقاب آمده است که یک درهم رِبا، در حکم جنگ با خدا است و کیفری عظیم دارد. در سوی ثواب هم آمده که اگر در نماز جماعت شمار ماموم با امام از ده نفر بگذرد، ثوابش به اندازه ای است که اگر همه دریاها مرکب شوند و همه جن و انس بنویسند نمی توانند حتی ثواب یک رکعت را بنگارند یا در بعضی از احادث آمده است که اگر کسی بر سر یتمی دست بکشد به اندازه هر موی که از زیر دستش بگذرد خدا قصری گسترده تر از دنیا و آخرت به او می دهد.
این مطالب و امثال ها برای بسیاری قابل درک نیست و فهم آن ها به مقدمات و مبادی نیاز دارد و آن این است که بر اساس پایه های اعتقادی، حساب ثواب و عقاب اخروی با محاسبات دنیایی سنجش پذیر نیست زیرا آخرت ابدی است و دنیا گذرا؛ کالای آخرتی هم غیر کالای دنیوی است؛ یک میوه آخرت را اگر همه جن و انس جمع شوند و بخواهد عظمت و خصوصیت آن را بنویسند نمی توانند؛ زیرا نظیر کالاهای دنیا نیست که بتوان به حساب بیاید؛ بلکه به جهت ابدی بودن همه چیز از آن بر می آید؛ میوه اخرتی همه رفع عطش می کند و هم رفع گرسنگی.
درباره عقاب هم آمده است که اگر یک درهم ربا مثل فلان کار است یا در آخرت یک سیلی که به ربا خوار بزنند او هزارها سال در عذاب، بدین جهت است برای یک درهم ربا یک سیلی آخرتی به او می زنند که نظیر سیلی دنیا نیست که دو روزه و دو ساعته حل شود. این ابدی است، که همه چیز هم از آن بر می آید.
از وجود مبارک امام رضا پرسیدند کدام روایت درباره شجره ممنوعه درست است؟ آیا حضرت حضرت آدم خرما خورد یا انگور و یا گندم، کدام؟ پاسخ دادند همه اش درست است، عرض کردند: چگونه؟ فرمودند: درخت بهشت یا شاخه آن، نظیر درخت دنیا یا شاخه آن نیست که مثلاً خوشه گندم، برنج ندهد بلکه با اراده انسان بهشتی هر ثمری می دهد.
امین السلام تبرسی ره ذیل آیه(یفرجونها تفجیرا) می گویند: انسان در انتخاب مسکن دنیایی، تابع چشمه است هر جا چشمه داسته باشد آنجا برای ساختن خانه انتخاب می کنند؛ ولی در آخرت، چشمه تابع انسان است: (یفرجونها تفجیرا)؛ با دست، خطی می کشند و از آنجا چشمه ای می جوشد. اگر وزان آخرت این است، حساب آخرت با جریان عادی دنیا هماهنگ نیست؛ با این توضیح نمی توان گفت روایتی از قبیل روایات یاد شده صحیح نیست؛ چون اصلش حق است و ما موظفیم مبانی و پایه های اعتقادی را درست کنیم و انسان ها از درک این ها بدون آن مبادی عاجرند.
اینکه برخی تحصیل کرده ها درباره بعضی از مطالب مفاتیح الجنان یا روایات، پرسش یا اعتراض دارند که چرا فلان عمل، هزاران برابر پاداست دارد با این عمل مثل آن است که هزاران بنده آزاد کرده باشد، بدین جهت است که مبادی(پایه های اعتقادی) نزدشان روشن نیست و پاسخ آنان چنان که گفته است این است که حساب آخرت با حساب دنیا قابل سنجش نیست چون مطالب آخرتی با حساب دنیایی در دنیا قابل سنجش نیست؛ چون مطالب آخرتی با حساب دنیایی و در دنیا قابل فهم نیست. عقلای عالم هم تفاوت معیارها را می فهمند و هر چیزی را با معیار خودش می سنجند و محاسبه می کنند؛ و ثواب و عقاب اخروی طبق میعار اخروی محاسبه می شود نه دنیوی.