به مناسبت سالروز شهادت حضرت على بن موسى ‏الرضا (ع)؛

امام، همچون خورشید ظاهر و باطنش نور است

مکتب امامت و ولایت در دایره تشیع و حتى اسلام خلاصه نمى ‏شود، نور امام به همه بشریت و تمام جهان مى ‏تابد، همه موجودات از نور و برکت امام استفاده مى‏ کنند.
کد خبر: ۸۶۶۹
تاریخ انتشار: ۱۱ دی ۱۳۹۲ - ۱۱:۴۴ - 01January 2014

امام، همچون خورشید ظاهر و باطنش نور است

خبرگزاری دفاع مقدس: وجود مبارک امام معصوم و جایگاه او در عالم بسیار رفیع و در ارتباط با همه موجودات است. از این رو وصف و درک مقام چنین انسانى بسیار فراتر از درک دیگر انسان هاست.

آنچه در ادامه می آید، برخى معارف و فضائل نهفته امام معصوم (ع) و برگرفته از یکی از فرمایشات ایشان است که در 20 نکته معرفتى مورد توجه قرار مى گیرد. مسلماً تأمل بیشتر در این عبارت، نکات و معارف فزونترى را براى ما به ارمغان خواهد آورد. این عبارت، تنها نیمى از یک فراز حدیث بسیار طولانى ایشان در وصف امام است که در مسجد جامع شهر «مرو» و خطاب به عبدالعزیز بن مسلم بیان گردیده است.

امام، خوشید انسانیت

امام رضا (ع) در بیان وصف امام، جملات متعددى دارند، از جمله مى فرمایند: «الامام کالشمس الطاعه المجلله بنورها للمعالم... ؛ امام همچون خورشید تابناکى است که نورش جهان را فراگرفته است...»(1)

اما نکاتى که در دل این عبارت نهفته است؛

1ـ مکتب امامت و ولایت در دایره تشیع و حتى اسلام خلاصه نمى شود، نور امام به همه بشریت و تمام جهان مى تابد، همه موجودات از نور و برکت امام استفاده مى کنند. امام، رهبرى جهانى و ولایت مکتبى براى همه بشریت است. اگر پیامبر اسلام (ص) مبعوث براى همه جهان و دین ایشان براى تمام انسان هاست، جانشین چنین پیامبر و رهبر دینى نیز شخصیتى جهانى است.

2ـ امام همتراز قرآن است. همانگونه که اگر حقایق و تعالیم قرآن به همه بشریت عرضه شود، همه صاحب نظران از آن استقبال مى کنند؛ احادیث و فرمایشات ائمه علیهم السلام نیز همینگونه است. این حدیث نیز از حضرت امام رضا (ع) روایت شده: «اگر مردم از سخنان زیبا و دلنشین ما آگاه مى شدند.»

3ـ همانگونه که جهان بدون خورشید، تاریک است؛ جهان انسانیت نیز بدون امام ظلمانى و بى فروغ است؛ بنابراین تمامى مکاتب علمى، فلسفى و سیاسى بشر جز تاریکى و ظلمت چیزى نبوده و هیچ دستاورد مفیدی براى انسان ها ندارد. و دریچه اى از نور و فضیلت و تکامل به روى آنها نمى گشاید و تنها مکتب ولایت مى تواند بشر را به هدایت و سعادت و تعالى برساند. اگر مواردى نورانى، حکیمانه و مفید براى بشر نیز در آن مکاتب یافت شود، بى تردید از میراث انبیاء و اولیاء و ائمه است و همچنین ارمغانى تراوش شده از عقل انسان ها است که از «عقل کل» و «نور انسان کامل» یعنى امام به آنها تابیده است.

4ـ حیات فکرى و عقلى انسان ها به وسیله خورشید امامت و به برکت او روشن مى شود و پرتو شعاع او به آنها مى تابد. او «اصل» و «کل» است و دیگران همه «فرع» و «جزء»اند، او «محیط» است و بقیه «محاط».

بنابراین تشخیص و شناخت و انتخاب امام با خداست، نه با انسان ها که در زیر مجموعه وجودى امام قرار دارند و نسبت به او فرع، جزء و محاط حساب مى شوند و همه فرزانگان مى دانند که شناخت و تشخیص «محیط» توسط «محاط» عقلاً ممکن نیست.

5ـ امام معصوم است؛ چون وجودش مانند خورشید سراسر نور است و تاریکى گناه، خطا و اشتباه در او راه ندارد.

6ـ امام، عالم کامل است و جهل و ناآگاهى به هیچ وجه در او راه ندارد. تعبیر دیگر امام رضا (ع) در همین حدیث این است که «الامام عالم لایجهل؛ امام عالمى است که جهل در او راه ندارد.»

7ـ امام، «انسان کامل» است و همه فضیلتها، خوبىها، خیرها و کمالات در بالاترین مراتب در او جمع است. همچون خورشیدى که تمام نورانیت ها و روشنى ها در بالاترین رتبه ها در آن جمع است.

8ـ همه، به امام نیازمندند و اما از همه بى نیاز است، مانند نیاز به خورشید.

9ـ همانگونه که وضع دنیا بدون خورشید مختل و درهم است، زندگى بشر نیز بدون وجود امام همینگونه است. وضعیت اسفبار امروز بشریت دقیقاً به دلیل دورى آنان از مکتب ولایت و تعالیم سازنده اوست.

10ـ همانگونه که حیات ظاهرى موجودات از جمله گیاهان در اثر نور خورشید تأمین مى شود، همین حیات ظاهرى و مادى نیز ـ قبل از خورشید ظاهرى ـ نیازمند به خورشید وجود مبارک امام است، چنان که امام صادق (ع) فرمودند: «از برکت وجود ماست که درختان بارور مى شوند، میوه ها مى رسند، نهرها جریان مى یابند و از برکت ما باران از آسمان مى بارد و گیاهان از زمین مى رویند.»(2)

11ـ همانگونه که تاریکى فقط با نور از بین مى رود، تاریکى هاى معنوى نیز همچون جهل، غفلت، گناه و امثال آن فقط با نور خورشید ولایت برطرف مى شود. تبیین و تعلیل بخشیده شدن گناهان در ارتباط با کسانى که عارف به امام و داراى محبت به او هستند، همین است.

12ـ وجود و بقاى موجودات حداقل در منظومه شمسى همانگونه که به خورشید بستگى دارد، حیات و بقاى موجودات در منظومه هستى و نظام انسانى نیز به وجود امام وابسته است؛ از این رواست که فرموده اند: «اگر زمین لحظه اى بدون امام باشد، اهل خود را فرو خواهد برد. (و نظام عالم از هم گسسته مى گردد).»(3)

13ـ امام، الگو و اسوه است؛ زیرا همچون خورشید ظاهر و باطنش نور است. پس پیروان او هم باید فقط در مسیر نور، طاعت و بندگى و نور خدا قدم بردارند.

14ـ خورشید در آسمان، جایگاهى بسیار رفیع و منیع دارد و دست هیچ کس به این مقام نمى رسد. خورشید امامت یعنى وجود مقدس امام نیز همین سان است. امام رضا (ع) در همین حدیث مورد بحث جملاتى بسیار زیبا، ادیبانه و حکیمانه در ارتباط با این مسئله دارند که امام در جایگاهى بسیار منیع و بلند قرار دارد و هیچ کس به این مقام و جایگاه نمى رسد.

15ـ اشیاء و موجودات متوجه باشند یا نباشند، از نور و برکات خورشید استفاده مى کنند. فیض ها و برکات امام نیز به همه مى رسد، او را بشناسند یا نشناسند.

16ـ همانگونه که با نور خورشید روز طالع مى شود و همه چیز روشن مى گردد، امام نیز همینگونه است. به تعبیر دیگر، امام «حجت خدا» بر بندگان است و خداوند به وجود مقدس او بر همگان «احتجاج» خواهد کرد.

17ـ خورشید ظاهرى حتى براى لحظاتى نیز براى ما قابل نگاه کردن به طور کامل نیست. خورشید امامت و ولایت هم چنانچه به واقعیت و حقیقت تجلى کند، براى هیچ کس قابل درک و تحمل نخواهد بود. آنچه از امام ـ حتى در زمان ظهور مبارکش ـ متجلى مى گردد، صرفاً درجات و مراتبى نازل از آن وجود مقدس است.

18ـ خورشید، مرکز منظومه شمسى است و از این رو یکى بیش نمى تواند باشد، این، اقتضاى «مرکزیت» و «محوریت» است. امام نیز به عنوان خورشید معنوى منظومه عالم انسانیت، جز یکى نمى تواند باشد، بقیه همه مأموم اند.

19ـ همانگونه که انتخاب امام از سوى دیگران ممکن نیست، وصف مقام او نیز همینگونه است و دلیل این هر دو مسئله، عدم درک مقام و منزلت واقعى امام است. در عالم ظاهر نیز، خلق خورشید توسط مخلوقات امکان ندارد.

20ـ هنگام ابرى بودن آسمان، عالم همچنان از نورانیت و گرما و دیگر برکات خورشید در مراتبى نازل تر بهره مند است. زمان غیبت امام معصوم نیز، برکات معنوى او مثل مودت، محبت و خصوصاً ولایت او در مرتبه نازل تر آن یعنى «ولایت نایب امام معصوم» یا همان «ولایت فقیه» شامل حال امت اسلام مى شود.

مرتضی مهدوی

پى نویس؛
1ـ اصول کافى (باترجمه)، ج1، ص 286.
2ـ همان، ص 197.
3ـ همان، ص 252.
 

نظر شما
پربیننده ها