خبرگزاری دفاع مقدس، قیام خونین مردم قم در 19 دى 1356، سرآغاز جنبش جدیدى بود که جریان انقلاب اسلامى را شتاب بیشترى بخشید. این جنبش داراى عوامل و انگیزه هاى متعددى بود که در این نوشتار تنها به بررسی چند عامل مؤثر آن می پردازیم؛
1ـ این حرکت ناشى از جوشش ارزش هاى دینى و اسلامى بود که در شهر قم قدمت زیادى داشت. همانند جنبش و قیام 15 خرداد که از مدرسه فیضیه جریان پیدا کرد و به نقاط دیگر سرایت یافت. در این جریان مراجع تقلید و اساتید حوزه و طلاب علوم دینى به صحنه آمدند و کسانى که پرچمدار و حامل فرهنگ انقلابى روحانیت بودند و به اندیشه امام(ره) اعتقاد داشتند به یک انسجام و اتحاد رسیدند.
این حرکت ادامه جریان بزرگداشت رحلت فرزند ارشد امام راحل، شهید حاج آقا مصطفى خمینى بود که در 19 دى با عمق بیشترى رقم خورد و از بیدارى و هوشیارى طلاب و مدرسین و فضلاى حوزه علمیه قم حکایت داشت.
حجت الاسلام محمد مهدى اکبرى که در زمان وقوع قیام 19دى 56 حضور داشته، ضمن بیان خاطره اى مى گوید: "صبح وقتى براى شرکت در درس از حجره ام در مدرسه خان خارج شدم، آقاى فاکر یکى از فضلاى حوزه را ملاقات کردم. گفت: "خبر دارید اطلاعات دیشب چه نوشته؟" بعد روزنامه را درآورد و مقاله را براى ما خواند. در ابتدا چهار نفر بودیم. وقتى مقاله به انتها رسید حدوداً 30 نفر جمع شده بودند. در اینجا بود که حرکت شروع شد. بدون اینکه کسى ما را رهبرى کند به طرف میدان آستانه حرکت کردیم و شعارهایى هم نظیر "درود بر خمینى"، "رهبر ما خمینى" سر مى دادیم.
جلوى در مدرسه فیضیه که رسیدیم چندتن از عوامل شهربانى حمله کردند و ما متفرق شدیم. ولى این زمزمه مطرح شد که به منزل آیت الله العظمى گلپایگانى برویم. جمع 30 نفری به علاوه طلاب دیگر راهى خانه ایشان شدیم. جمعیت درون و برون منزل را پر کرد و مرحوم آیت الله العظمى گلپایگانى سخنانش را با "انالله و اناالیه راجعون" شروع کرد. طلبه ها شروع کردن به گریه و ایشان هم با حال تأسف وتأثر گفتند: "ما هم از وارد شدن این ضایعه بزرگ بر جامعه روحانیت و بر فقه و اجتهاد خبردار شدیم. اینها اشتباه مى کنند و دارند بیراهه مى روند. اینها فکر نکنند ما سکوت کرده ایم و چیزى نخواهیم گفت و دست برمى داریم. اینها باید بدانند که اگر سرنیزه را حتى زیر گلوى ما بگذارند ما حرفمان را مى زنیم..."
2ـ عامل دوم ساواک و سایر نیروهاى امنیتى بودند که موجب تکان و تحرک طلاب جوان 19 تا 20 ساله شد. مقاله توهین آمیزى به امام راحل که در روزنامه اطلاعات در روز 17 دى ماه منتشر شده بود توسط طلاب جوان تکثیر مى شد و دست به دست در حوزه ها و مدارس علمى مى گشت.
در آن ایام، جریان مربوط به قیام امام خمینى(ره) قوت و شدت گرفته بود. ساواک با نفهمى قصد داشت با درج چنین مقالاتى مانع همدلى و همراهى امام و امت شود.
اهل منبر که از جان خود گذشته بودند این مقاله را براى مردم تشریح کردند و مردم نسبت به ضعف فهم و درک هیئت حاکمه آگاه شدند. نشست ها و مجالس سخنرانى ها با استقبال بى نظیرى مواجه شد و یک جریان بیدارى اسلامى را در سراسر کشور به جریان انداخت.
3ـ سومین عامل مهم در ایجاد قیام و جنبش 19 دى، مربوط به شاه و دربار و دولت حاکم بود که هیچ احترامى براى علما و روحانیت قائل نبود. نویسنده کتاب سقوط شاه در این مورد نوشته است. "موقعى که ورود و پخش قاچاق نوارهاى [امام] خمینى(ره) به گوش شاه رسید او را به شدت نسبت به سستى پلیس امنیتى خود خشمگین کرد و براى آنکه ضمن مقابله به مثل دست به انتقامجویى زده باشد بدون مشورت با کسى دستور "مقاله اى سراپا بدگویى و ناسزا براى صدمه زدن و تخریب [امام] خمینى(ره) انتشار یابد و وزیر اطلاعات آن زمان [داریوش همایون] را مأمور این کار کرد." به این ترتیب در 17 دى 57 مقاله اى با نام مستعار "احمد رشیدى مطلق" در روزنامه اطلاعات منتشر شد که ذکر کردیم.
4ـ روز 18 دى درس و بحث برخى از مدرسین علوم دینى تعطیل اعلام شد و مدرسین حوزه ها با برگزارى نشست هاى متعدد موضوع را پیگیرى کردند و مصمم شدند که به اطلاع رسانى از طرق مختلف اقدام کنند. در روز 19 دى، بازار قم هم همراه شد و راه اعتصاب را در پیش گرفت.
5ـ موضوع دیگر که در جریان قیام 19 دى دخیل بود روحیه مبارزه و شهادت طلبى بسیارى از طلاب بود که هیچ عامل توان پیشگیرى از آن را نداشت. عده اى مجروح شدند و تعدادى به شهادت رسیدند مانند محمدرضا انصارى، حیدر رضایى، مرتضى شریعتى، على اصغر ناصرى و... که برخی از آنها از شهرستان هاى دور براى فراگیرى علوم دینى به قم آمده بودند. وقتى خبر شهادت آنها به شهرهایشان مى رسید، زمینه آگاهى مردم نسبت به ظلم شاه و محکومیت روحانیت فراهم مى شد.
و بدین ترتیب 19 دی 1356 همچون برگی زرین به تاریخ انقلاب باشکوه ایران پیوست و بی شک این قیام خونین سرعت بیشتری به وقوع سرنگونی حکومت وابسته پهلوی و طلوع بهار آزادی در 22 بهمن 1357 بخشید.