خاطرات - صفحه 34

خاطرات
صد سال سن دارم، حاضرم صد بار دیگر هم به جبهه روم

روایت جانباز 100 ساله مازنی با 7 پسر رزمنده/ حتی پول تعمیر سقف خانه‌ام را ندارم

حمایت‌های بنیاد مطلوب نیست/ هفت پسر دارم که همه‌شان در جبهه‎ها حضور داشتند و قبل از پیروزی انقلاب با همین هفت پسرم سوار پیکان قراضه‌ای می‎شدیم و در بابل و شهرهای هم‎جوار اعلامیه پخش می‌کردیم و در درگیری‌ها حضور می‌یافتیم.
کد خبر: ۲۹۲۸۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۷/۰۳

شوخی جالب از شهید همت

یک روز که فرماندهان ارتش، در یک قرارگاه نظامی برای طراحی یک عملیات، همه جمع شده بودند....
کد خبر: ۲۹۲۱۶   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۷/۰۲

خاطرات سنگر + فیلم

« خاطرات سنگر» مستندی است به مناسبت هفته دفاع مقدس که از شبکه مستند سیمای جمهوری اسلامی ایران پخش شد. این فیلم را ببینید.
کد خبر: ۲۹۰۴۷   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۷/۰۱

باید سر کی نق بزنم؟

منطقه که بود، مدتها می شد من و بچه ها نمی دیدیمش. حسابی دلـم می گرفت. می گفتم: «تو اصلاً می خواستی اینکاره بشوی، چرا آمدی مـرا گرفتی؟!»
کد خبر: ۲۸۹۱۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۶/۳۱

خاطرات منتشر نشده ازآخرین لحظات شهادت مهدی باکری فرمانده لشگر 31 عاشورا

بمناسبت هفته دفاع مقدس و سی و چهارمین سالگرد شروع جنگ تحمیلی این یاد داشت را که خاطرات نگارنده از شهید مهدی باکری در آخرین عملیات منجر به شهادت وی در عملیات بدراست، به خانواده محترم برادران باکری و ملت عزیز ایران و همرزمان واقعی آن شهید تقدیم مینمایم.
کد خبر: ۲۸۸۷۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۶/۳۱

پیغام مرحوم ابوترابی از اسارت برای رهبری

چند ماه بعد نامه اش از ایران رسید. نامه را فرستاده بود برای یکی دیگر که عراقی ها مشکوک نشوند. نوشته بود «به علی بگویید من رفتم پیش سیدعلی. حرف هایی را که گفته بودید گفتم. ایشان هم گفت همین طوری خوب است. ما توصیه ی دیگری نداریم.»
کد خبر: ۲۸۴۷۶   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۶/۲۹

برگ‌هایی از زندگی مشترک با یک شهید/

‌جای جشن عروسی و ماه عسل به دیدار امام رفتیم

حکایتی تکراری در زمان جنگ تحمیلی وجود داشت که خلاصه‌اش می‌شد رزمنده‌ای به جبهه رفت‌، جنگید، شهید شد و خانواده‌ای عزیزی را از دست داد.
کد خبر: ۲۸۲۰۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۶/۲۵

این خاطره را نخوانید!

هر سلول، فقط یک ظرف برای دریافت غذا داشت. به دلیل نبودن توالت داخل سلول و همچنین بسته بودن درها، آنهایی که مریض بودند و تا هواخوری بعدی نمی توانستند منتظر بمانند، به ناچار توی همان ظرف غذا...
کد خبر: ۲۸۱۱۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۶/۲۴

ما برای سر دادن می رویم... ما را از دادن پا می ترسانی؟

دوستش که دنبالش آمده بود،گفت:«نگران نباش خواهر من مواظبشم.» با عصبانیت گفتم:«اشکالی ندارد.بروید جبهه،ان شاالله پایت قطع شود،خودت پشیمان می شوی و بر می گردی.» نگاهی کرد و گفت:«ما برای سر دادن می رویم.مارا از دادن پا می ترسانی؟»
کد خبر: ۲۷۲۲۹   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۶/۱۵

" ﺍﺣﺴﺎﺱ ﻣﯽﮐﻨﻢ ﻣﯽ ﺧﻮﺍﻡ ﺷﻬﯿﺪ ﺑﻪ ﺷﻢ"!

ﻓﮑﺮ ﮐﺮﺩﻡ ﺍﯾﻦ ﻫﻢ ﺍﺯ ﻫﻤﺎﻥ ﺷﻮﺧﯽﻫﺎﯼ ﺟﺒﻬﻪﺍﯼ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺑﺮﺍﯼ ﻫﻤﺪﯾﮕﺮ ﻧﺎﺯ ﻣﯽﮐﺮﺩﯾﻢ ﻭ ﻣﯽﮔﻔﺘﯿﻢ: " ﺍﺣﺴﺎﺱ ﻣﯽﮐﻨﻢ ﻣﯽ ﺧﻮﺍﻡ ﺷﻬﯿﺪ ﺑﻪ ﺷﻢ"! ، ﺩﺭ ﺣﺎﻟﯽ ﮐﻪ ﺳﻌﯽ ﻣﯽﮐﺮﺩﻡ ﺑﺨﻨﺪﻡ، ﮔﻔﺘﻢ: " ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﺷﻮﺧﯽﻫﺎﯼ ﺑﯽﻣﺰﻩ ﻧﮑﻦ "
کد خبر: ۲۷۰۵۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۶/۱۳

در میزگرد خبرگزاری دفاع مقدس و دو تن از اسرا مطرح شد/2

زندانبان های عراقی در مراسم امام فاتحه می‌خواندند

وقتی تصمیم گرفتیم که برای امام مراسم بزرگداشت برگزار کنیم فرمانده اردوگاه می‌گفت: «مگر می‌شود در کشور ما برای رهبرتان مراسم بگیرید؟!» به عراقی ها هم گفتیم شما هم می‌توانید شرکت کنید. جالب بود که خود عراقی ها می آمدند و فاتحه می‌خواندند.
کد خبر: ۲۶۶۲۹   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۶/۱۱

دانلود کتاب دفاع مقدس/ خاطرات شهید حسن باقری

در اوایل جنگ ، یک روز حضرت آیت الله خامنه ای که در آن زمان نماینده حضرت امام در شورای عالی دفاع بودند در اهواز در جلسه ای حضور داشتند ، ( حسن باقری ) شرکت کرد و پس از اینکه رکن دوم ارتش از آخرین وضعیت دشمن اطلاعات دادند ، فرمانده عملیات می گوید : ....
کد خبر: ۲۶۶۹۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۶/۱۰

در میزگرد خبرگزاری دفاع مقدس و دو تن از آزادگان مطرح شد/۱

سخنان آیت الله خامنه ای، عراق را مجبور به ثبت اسرا در صلیب سرخ کرد

در یکی از نماز جمعه ها حضرت آقا سخنرانی کردند و فرمودند: «اگر صلیب سرخ نمی‌تواند به اسرای ما رسیدگی کند بگذارد خودمان وارد عمل شویم. صدام شرایط سختی برای اسرای ایرانی فراهم کرده است.» بعد از این سخنرانی و بخاطر فشار های سیاسی مختلف، عراق آمار ما را به صلیب سرخ داد. قبل از آن هر کاری دوست داشتند می‌کردند.
کد خبر: ۲۶۶۱۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۶/۰۹

وقتی که شعر «قربون کبوترای حرمت» سروده شد + خاطرات

یکی از خاطرات این کتاب به چگونگی سرودن شعر زیبای «قربون کبوترای حرمت» از سوی این شهید اختصاص یافته است.
کد خبر: ۲۶۲۶۹   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۶/۰۵

مدیرکل حفظ آثار و نشر ارزش‌های دفاع مقدس خوزستان تاکید کرد

لزوم ساخت باغ موزه دفاع مقدس خوزستان/ ثبت خاطرات مردم خوزستان از روزهای جنگ

مدیرکل حفظ آثار و نشر ارزش‌های دفاع مقدس استان خوزستان گفت: تک تک مردم خوزستان از جنگ خاطره دارند ولی این خاطرات جایی ثبت و ضبط نشده است. باید زمینه‌ایی فراهم کنیم تا مردم خاطرات شان از روزهای جنگ را نقل کنند.
کد خبر: ۲۲۲۲۶   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۴/۰۲

امام(ره) را بهتر بشناسیم

شمه‌ای از ظرافت‌های اخلاقی امام در کلام حاج احمد آقا

کسی که یک شب نماز شبش ترک نشده است همان کسی است که اهل منزلش را حتی یکبار برای نماز صبح بیدار نکرده، زیرا معتقد بودند که بر خوابیده تکلیفی نیست و خوابیده وظیفه‌ای ندارد.
کد خبر: ۲۰۹۱۹   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۳/۱۶

پوتین‌های مریم از خرمشهر می‌گویند

به مناسبت سالروز فتح خرمشهر، کتاب «پوتین‌های مریم» روایت خاطرات مرحوم مریم امجدی و نوشته فریبا طالش‌پور در فرهنگسرای خاتم نقد و بررسی می‌شود.
کد خبر: ۲۰۰۶۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۳/۰۴

"اشک هجران مروارید غلطان" روایتی آشنا از روزهای جنگ تحمیلی

"اشک هجران مروارید غلطان" با زبانی ساده و روان به بیان خاطرات نویسنده از سالهای جبهه و جنگ می‌پردازد.
کد خبر: ۱۱۳۸۷   تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۱۱/۲۴

"ما چهار نفر بودیم" خاطرات ناوسروان علوی از عملیات لؤلؤ

کتاب "ما چهار نفر بودیم" خاطرات ناوسروان علوی از دوران دفاع مقدس و عملیات لؤلؤ است که به همراه سه تن از همرزمانش در سال 1357 مسئوا اجرای بخش اصلی آن بوده‌اند.
کد خبر: ۹۹۵۰   تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۱۱/۰۵

عشق ورزیدن به پرواز از کودکی/ پرنده ها برای همیشه به پرواز درآمدند

وقت اعزام، باید از همه چیز می گذشت. از خانه، از ما، از خودش و حتی از پرنده هایش. آخرین حرفش این بود: "اگر شهید شدم، پرنده ها را جلوی جنازه ام رها کنید."
کد خبر: ۴۷۶۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۰۷/۲۹

پربیننده ها