خاطرات - صفحه 33

خاطرات

خاطره ای خنده دار از یک شهید

مصاحبه گر :ترکش خمپاره پیشونیش رو چاک داده بود روی زمین افتاد و زمزمه میکرد دوربین رو برداشتم....
کد خبر: ۳۴۸۵۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۹/۰۶

ده‌نمکی: کارم در جبهه شبیه لورل و هاردی شده بود/نخستین و آخرین حضور در جبهه+عکس

در اهواز بچه‌ها به شوخی شروع به بع‌بع ‏کردند و به تقلید صدای گوسفند پرداختند؛ تا نفوذ‌ی‌ها اصلاً شک نکنند! با خودم می‌گفتم: آیا روزی می‌شود از ‏این خاطرات حرف زد و یا جنگ ندیده‌ها می‌گویند تقدس جبهه‌ها را با این خاطرات نشکنید.‏
کد خبر: ۳۴۴۰۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۹/۰۲

شهادت مثل رهایی یه پرنده است از قفس ....

خوابی را که شب قبل دیده بود و حکایت از آن داشت که بعدازظهر آن روز به شهادت می‌رسد، بازگو کرد.
کد خبر: ۳۴۱۲۷   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۸/۲۸

بفرما ناهار+عکس

شاید الان خیلی از مدیران پشت میز نشین که هر روز به یمن وجودشان سفره های رنگین برایشان پهن می‌شود دلشان لک زده باشد برای خوردن یک نوشابه شیشه ای و یک تکه نان در کنار این فرزندان پاک و بی آلایش ایران.
کد خبر: ۳۴۰۴۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۸/۲۷

یکی از رزمندگان عملیات آزادسازی سوسنگرد:

ماجرای دلچسب‌ترین زیارت امام رضا(ع) بعد از آزادسازی سوسنگر

کرم‌علی اعیانی یکی از رزمندگان ۸ سال دفاع مقدس که به عنوان یکی از اعضای اولین تیپ اعزامی به سوسنگرد از تهران به آن منطقه رفته بود. او خاطرات ی از آزادسازی سوسنگرد دارد که شنیدینی است.
کد خبر: ۳۳۹۷۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۸/۲۷

وقتی بمب خنده توی قرار گاه منفجر شد

یک روز که فرماندهان ارتش، در یک قرارگاه نظامی برای طراحی یک عملیات، همه جمع شده بودند، حاج همت هم از راه رسید، امیرعقیلی، سرتیپ دوم ستاد «لشکر ۳۰ پیاده گرگان»، حاجی را بغل کرد و کنارش نشست، امیر عقیلی به حاج همت گفت: من از شما دلخورم...
کد خبر: ۳۳۸۲۰   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۸/۲۵

همسرم با شلوار نظامی می خوابید!

آمده بود خانه. اما شلوار نظامی اش را در نمی آورد. بهش شـک کـرده بودم...
کد خبر: ۳۳۷۲۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۸/۲۵

آرزوی عروسی برادرانم بر دلم ماند! +تصاویر

آنقدر با عشق از امیر عباس و امیر حمزه سخن می گفت که انگار همین دیروز بود که وقتی از مدرسه به خانه بر می گشت با دیدن ساک برادرش روی ایوان، انگار دنیا را به او داده باشند.
کد خبر: ۳۳۷۲۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۸/۲۵

ناگفته‌های اسارت از گفته‌هایش بیشتر است/

امثال شهید لشگری بهترین دوران زندگیشان را «اسارت» می‌دانند

نویسنده کتاب خاطرات اسرا می‌گوید: بعضی از اسرا می‌گویند بهترین روزهای زندگیشان دوران اسارت آنها بوده است، اما یک عده ابله می‌گویند که او دیوانه شده است، اما با وجود این ما هنوز برای ادبیات اسارتگاهی کار خاصی نکرده‌ایم.
کد خبر: ۳۳۲۵۹   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۸/۱۸

جبهه عجین با کربلا بود

باز امشب در هوای یارانم، دل تنگ خاطرات یارانم می آید از جبهه ها، عطر ناب کربلا، ماییم و یاد شما، آه ای شهیدان
کد خبر: ۳۲۶۷۵   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۸/۱۰

امیرحسن چهلتن در جبهه

امیرحسن چهلتن با اشاره به حضورش در جبهه می‌گوید: من به عبور سرباز اجنبی از مرزهای کشورم حساسم.
کد خبر: ۳۲۴۷۷   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۸/۰۷

مدیرکل دفتر اجتماعی فرهنگی استانداری مازندران:

کوتاهی در جمع آوری خاطرات فرماندهان، خسارت تاریخی است

مدیرکل دفتر امور اجتماعی و فرهنگی استانداری مازندران خواستار اشاعه فرهنگ عظیم دفاع مقدس در شبکه‌های اجتماعی شد و گفت: دفاع مقدس هویت ملی و دینی ماست و در انتقال آن به نسل جوان امروز نباید کوتاهی کنیم.
کد خبر: ۳۲۴۴۵   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۸/۰۶

روایت جانباز مداح از ۷۰ درصد مجروحیت در محرم/برخورد‌ برخی کارکنان بنیاد شهید جای گلایه دارد

گودرزی، جانباز ۷۰درصد دفاع مقدس که در ۱۹ سالگی از ناحیه دو پا جانباز شده است؛ به روایت ایام جانبازی‌اش در ماه محرم و مشکلات جانبازان هم صنف خودش می‌پردازد. او ضمن روایت‌ها و خاطرات گلایه‌هایی نیز از مسئولان دارد.
کد خبر: ۳۲۲۵۰   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۸/۰۵

خورشید در جبهه

آغاز جنگ یکی از حساس‌ترین زمان‌های نبرد بود چون خیلی از افراد امید به پیروزی نداشتند و اکثراً با یأس و ناامیدی به اوضاع نگاه می‌کردند. زیرا دشمن موفقیت‌هایی در میدان‌های نبرد به دست آورده بود و شعارهایی می‌داد که سه روزه یا یک هفته اهداف را تصرف می‌کنیم، و از طرف دیگر عدم موفقیت‌هایی که در میدان‌های نبرد می‌دیدیم همه این‌ها مأیوس کننده بود لذا این وضعیت برای بچه‌ها زمان حساسی بود.
کد خبر: ۳۲۱۰۹   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۸/۰۴

به همت سوره مهر

کتاب الکترونیکی خاطرات شهید اندرزگو تولید می‌شود

نسخه الکترونیکی کتاب «سفر بر مدار مهتاب»، شامل خاطرات همسر شهید اندرزگو از این شهید بزرگوار، در سوره مهر الکترونیک تولید می‌شود.
کد خبر: ۳۱۹۶۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۸/۰۲

مرضیه دعا کن...

زمزمه اش را شنیدم. همان آیه ای بود که همیشه می خواند: «الذی خلق الموت و الحیاه لیبلوکم ایکم احسن عملاً.»
کد خبر: ۳۱۸۴۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۸/۰۱

خاطرات صوتی منتشرنشده آیت‌الله مهدوی کنی/

به من هم ماموستا می‌گفتند+ صدای آیت‌الله مهدوی کنی

مردم آنجا با اینکه سنّی بودند به من خیلی احترام می‌گذاشتند. آنها چون روحانیون خود را ماموستا می‌نامند مرا هم ماموستا می‌گفتند. من به هر مغازه‌ای که برای خرید لوازم می‌رفتم و صف بود، می‌گفتند: ماموستا مهمان ماست.
کد خبر: ۳۱۸۰۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۷/۳۰

ساعتی در کوره های آدم سوزی هیتلر!

ناگهان به خودمان آمدیم که ای وای! دل غافل! نکند قرار است با این وسایل ما را بزنند. جریان استقبال را پاک فراموش کرده بودیم. البته تا به حال طی مدت اقامت در عراق همه نوع استقبال را دیده بودیم، اما ظاهراً این یکی خیلی متفاوت بود.
کد خبر: ۳۱۵۳۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۷/۲۸

عرفه‌ای در کنار مادرم، خاطرات رهبر معظم انقلاب+صوت

پایگاه اطلاع‌رسانی KHAMENEI.IR در آستانه فرارسیدن روز عرفه، روایت حضرت آیت‌الله خامنه‌ای از انجام اعمال روز عرفه در کنار خانواده در ایام نوجوانی‌شان را منتشر کرد. این خاطره در قالب کلیپ صوتی «عرفه‌ای در کنار مادرم» تهیه و تدوین شده است.پرهبر انقلاب این خاطره را در جریان گفت‌وشنود با جمعی از جوانان و نوجوانان در تاریخ ۱۳۷۶/۱۱/۱۴ بیان کرده‌اند.
کد خبر: ۳۰۲۷۰   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۷/۱۲

وقتی که منتظر کتک خوردن بودم!

یکی دو دست لباس ضخیم پوشیدم و در گوش هایم پنبه فرو کردم تا در اثر سیلی یا مشت محکم پرده های گوشم پاره نشود.
کد خبر: ۲۹۵۳۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۷/۰۴

پربیننده ها