خاطره - صفحه 31

خاطره
چفیه داران(7)

شهید همت شهیدی که جنسش دنیایی نبود

شهید همت شهیدی که جنسش دنیایی نبود....
کد خبر: ۴۷۵۸۹   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۳/۱۲

خاطره ای از شهید علمدار؛

می‌خواستند مرا به زور به جبهه ببرند...!

مرد عرب که تمام بدنش خیس و گلی شده بود چند قدمی به عقب رفت. سید گفت نترسید ما مسلمان هستیم ما مثل شما شیعه هستیم سربازان اسلام هستیم شما مهمان هستید مهمان اسلام.
کد خبر: ۴۷۵۱۷   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۳/۱۱

خاطره ای از شهید حسن طهرانی مقدم؛

«ما رمیت» بخوان و بزن!

ما کاری داریم می‌کنیم که امیدواریم به واسطه آن مقدمات ظهور فراهم شود، وقتی حضرت بقیةالله تشریف بیاورند، شاید از این ابزار استفاده کنند. اگر شما صبور باشید، در اجر این کار شریک خواهید بود.
کد خبر: ۴۶۱۱۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۲/۱۹

وقتی به جای آب خنک، آب دندان خوردیم!

هوا داغ بود و ترکش، کلمن آب را سوراخ کرده بود، تشنه، خسته و کوفته، سوار آمبولانس شدیم و رفتیم...
کد خبر: ۴۵۷۶۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۲/۱۳

غسل مگس در لیوان چای!

یک روز ما در فاو نشسته بودیم، در همان اورژانس خط اول، با علیرضا چای می‌خوردیم، یک لحظه هر دوی‎مان متوجه شدیم که یک مگس روی لبه لیوان چای علیرضا نشست...
کد خبر: ۴۵۴۹۹   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۲/۰۷

شوهر پرمشغله ام برای خانه وقت زیادی می گذارد!

از کارهاش تعجب می کردم، با اینکه مشغولیت کاریش دو برابر آدم های معمولی بود ولی باز برای انجام کارهای خونه وقت میذاشت، این قدر وقت میذاشت که دیگه نیازی نبود من برای خرید، بیرون برم ...
کد خبر: ۴۵۴۹۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۲/۰۷

وقتی از خجالت، خیس عرق شدم!

مشغول کار شده بودم و حواسم به حامد نبود. یهو از روی صندلی افتاد و سرش شکست. سریع بردمش بیمارستان و سرش رو پانسمان کردم. منتظر بودم یوسف بیاد و با ناراحتی بگه چرا سهل انگاری کردی؟ چرا حواست نبود؟...
کد خبر: ۴۵۲۷۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۲/۰۲

کاظم عبدالامیر نجار، افسر عراقی:

با شنیدن خبر فوت سید آزادگان از درون فرو ریختم

وقتی در سال ۲۰۰۴ به ایران آمدم، درباره ابوترابی از رانندگان تاکسی و دستفروش‌ها پرسیدم و سراغش را از جاهای گوناگون گرفتم. از هر کس می‌پرسیدم، همه او را می‌شناختند و می‌گفتند: شخصیت ویژه‌ای است، ولی خدا رحمتش کند از دنیا رفت. حقیقتا متأسف شدم. احساس کردم از درون فرو ریختم و دچار سستی شدم.
کد خبر: ۴۴۴۶۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۱/۲۳

خاطره دیدار یک مادر شهید با رهبر انقلاب

مقام معظم رهبری فرمودند: «دخترم فرزند شما در دانشگاه اصلی قبول شد و مقام خیلی بالایی نزد خداوند دارد، شهید شما در راه بصیرت مردم و حفظ نظام اسلامی به شهادت رسید و بدانید مقام این شهید حتی از برخی شهدای جنگ تحمیلی نیز بالاتر است.»
کد خبر: ۴۳۶۴۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۲/۲۸

خاطره جالب یک پزشک جراح از عملیات مقدماتی بیت المقدس

فرامرز پازیار افزود: از دوران دفاع مقدس خاطرات فراوانی دارم، در آن زمان به عنوان امدادگر در جبهه‌های نبرد خدمت می‌کردم.
کد خبر: ۴۲۹۱۹   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۲/۱۹

خاطرات جبهه و جنگ(11)

هدیه حضرت زهرا(س) به رزمندگان در ایام فاطمیه

خاطره ای که با خواندن آن می توان موج موج خلوص نیت شهدا و رزمندگان والا مقاممان را با جان و دل احساس کرد. شهیدانی که می خواستند فاطمه وار به دیدار مولای خودشان شرفیاب شوند.
کد خبر: ۴۲۳۶۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۲/۱۲

خاطرات جبهه و جنگ(9)

دلیل این دختر، برای تماشا نکردن تلویزیون

برنامه های تلویزیون زمان شاه خیلی مبتذل بودن؛ واسه همین پدر بزرگش که روحانی بود، اجازه نمی داد بچه ها و نوه هاش بشینن و اونا رو تماشا کنن.
کد خبر: ۴۲۲۸۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۲/۱۱

ماجرای رؤیای سرلشکر شهید هاشمی با امام(ره) که تعبیر شد

سردار قنبری هم‌رزم شهید هاشمی می‌گوید: شهید به من گفت: من خواب دیدم که از یک بلندی بالا می‌رفتم و امام در بالای آن ایستاده بود، دست شما را گرفتم و همراه خودم بردم اما نزدیک امام دستت رها شد و تو افتادی ولی من به خدمت امام مشرف شدم.
کد خبر: ۴۲۱۱۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۲/۰۹

فیلم/ جهاد مغنیه از زبان مادر شهید عماد مغنیه

مادر شهید عماد مغنیه (از فرماندهان حزب الله لبنان) خاطره ای در مورد خوابی که از نوه اش دیده نقل می کند.
کد خبر: ۴۱۶۵۶   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۲/۰۲

خاطره ای از جانباز "عبدالله قائمی"؛

فکری به حال این عروس و داماد بیچاره کنید! +عکس

پیرمرد عرب زبانی را دیدیم که با مقدار زیادی طلا و جواهرات در دستش، به طرف ما آمد. گویا از ما خواسته ای داشت. ابتدا نفهمیدیم چه می گوید. بعد متوجه شدیم که می خواهد آن جواهرات را به ما بدهد تا ناموسش را شهید کنیم.
کد خبر: ۴۱۶۵۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۲/۰۲

به جرم دینداری بازداشت شدم

اینجانب هیچ جرمی را مرتکب نشده و فقط به جرم دینداری بازداشت شدم و این همه زجر و شکنجه‌های غیر انسانی را به من روا داشته‌اند و سرانجام به پای میز محاکمه کشیده شده‌ام و خود را به هیچ وجه مجرم نمی‌دانم.
کد خبر: ۴۱۰۱۹   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۱/۲۴

فقط یک آرزو داشتم...!

مطمئن بودم زنده نمی ماند به او گفتم شاید من زنده ماندم؛ اگر پیغامی برای پدر و مادرت داری بگو.
کد خبر: ۴۰۶۵۶   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۱/۲۰

سرباز عراقی داخل دیگ برنج!

در عملیات فاو ریختیم داخل کارخانه نمک، یکی از بچه ها که بعدا شهید شد، رفت سراغ آشپزخانه عراقی ها. داخل آشپزخانه چند دیگ بود. در یک دیگ مرغ و در دیگری برنج و...
کد خبر: ۴۰۶۱۹   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۱/۲۰

خاطره ‌ رهبر معظم انقلاب از روز بیعت همافران با امام(ره)

رهبر معظم انقلاب در خاطرات خود از 19 بهمن فرمودند: خیال می‌کردند که نظامی‌ها در مقابل مردم، در حساسترین و آخرین لحظات خواهند ایستاد؛ اما حقیقت غیر از این بود و این برادران ملت سرنوشتشان جز همکاری با مردم چیز دیگری نخواهد بود.
کد خبر: ۴۰۵۶۹   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۱/۱۹

خدمتی که پایانش شکنجه بود

وقتی که به او رسیدم، یک کشیده آبدار، حواله صورتم کرد که زمین خوردم. دوباره گفت: بنشین. نشستم و دوباره با سیلی آن ملعون به زمین افتادم. چند بار نشستم و او با کشیده های خود من را نقش زمین کرد، تا اینکه بار آخر دیگر نتوانستم بلند شوم.
کد خبر: ۴۰۱۶۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۱/۱۴

پربیننده ها