قسمت اول/ روایت فرمانده دوران دفاع مقدس از عملیات «رمضان»؛
«ابوالفضل حسنبیگی» در کتاب « عبور از رمل » نوشته است: فکر میکردیم اگر یک تکان بخوریم «بغداد» را گرفتهایم! خبر نداشتیم که پدرسوختهها تمام دنیا پشت صدام ایستاده است تا نتوانیم از مرز عبور کنیم.
کد خبر: ۲۹۹۱۲۶ تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۵/۰۸
یک گروه فانوس درست شده بود. دو تا ماشین بود و یک مسئول داشت. آقایان «خلیل حسن بیگی»، «بلال کردی» و «عباس خوری» و «محمد ابراهیمی ورکیانی» به ترتیب مسئول آن بودند... .
کد خبر: ۲۶۶۰۷۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۸/۲۴
نماز ظهر و نماز شهادت را با هم خواندیم. فکر کردیم داریم شهید میشویم. دهانمان باز نمیشد. نمیتوانستیم حرف بزنیم. چشمهایمان تغار خون شده بود...
کد خبر: ۲۶۳۰۴۹ تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۸/۰۵
در عملیات دوم سوسنگرد که عراقیها میخواستند حمله کنند و بیایند به طرف اهواز، چون نیروهای ما کم بود، راحتترین کار این بود که مسیر دشمن را آب ببندیم. راحت میشد از کرخه نور آب گرفت. وقتی دبی آب 10،15 برابر میشد، زمینهای کشاورزی زیر آب میرفت. وقتی زمینهای کشاورزی زیر آب میرود اما تحت هیچ شرایطی به نیروهای مسلح اجازه نمیدادند این کار را انجام بدهند...
کد خبر: ۲۶۱۵۰۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۷/۲۰
نشست نقد و بررسی کتاب « عبور از رمل » اثر مهدی عبدالله زاده مشتمل بر خاطرات «ابوالفضل حسن بیگی» از فرماندهان دامغانی در دوران دفاع مقدس با حضور صاحب نظران و علاقه مندان شهرستان دامغان برگزار شد.
کد خبر: ۲۱۸۴۳۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۱۰/۰۱