بیست و سومین نمایشگاه مطبوعات- 78/ جهانشاهی مطرح کرد؛
رزمنده دوران دفاع مقدس گفت: شاهدان عینی دفاع مقدس را که دوربین نداشتند، اما با چشمان خود حوادث را ضبط کردند و سینه آنها پر از اسرار و خاطرات تلخ و شیرین هشت سال دفاع مقدس است، را مورد توجه قرار دهیم؛ زیرا آنها قطعا خاطراتی دارند که برای نسل جدید راهگشاست.
کد خبر: ۲۶۳۸۱۹ تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۸/۰۷
بیست و سومین نمایشگاه مطبوعات- 77/ مرادینژاد مطرح کرد؛
یکی از راویان راهیان نور گفت: برای نشر فرهنگ دفاع مقدس حتما باید به سراغ کسانی که در جبهههای جنگ حضور داشتند رفته؛ آنها را شناسایی کرده و از اطلاعاتشان استفاده کرد.
کد خبر: ۲۶۳۷۹۴ تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۸/۰۷
بیست و سومین نمایشگاه مطبوعات- 76/ داودآبادی در گفتوگو با دفاع پرس:
نویسنده پیشکسوت دفاع مقدس گفت: وظیفه فعالین عرصه فرهنگ و دفاع مقدس، پرداختن به ناگفتههای جنگ است و نباید بگذاریم هیچ بخشی از این سرمایه ملی در گذر زمان فراموش شود.
کد خبر: ۲۶۳۷۹۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۸/۰۷
بریده کتاب (4)/
«گفتنش با تو» شرح خاطرات «غلامرضا زارع زردینی» است که در آن حوادث روزهای دفاع مقدس بازخوانی و روایت میشود.
کد خبر: ۲۶۳۳۱۹ تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۸/۰۵
مرصاد برگ زرین غرب (31)؛
روی تپهای كه به طرف اسلامآباد غرب بود مستقر شدیم. چون برای اطلاعرسانی بیسيم نداشتيم، زمانی كه منافقين نزديک میشدند. بچهها به ما اشاره میدادند و ما هم با كاتيوشا و توپ 106 شليک میكرديم.
کد خبر: ۲۵۷۰۴۷ تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۷/۲۶
افسر عراقی در حالی که یک کلاش به دست داشت و 10-12 متر نیز بیشتر با من فاصله نداشت، بالای سرم ایستاد و من فقط آیه «و جعلنا من بین ایدیهم...» را میخواندم، این عراقی آمد دو سه متری من! هرچه دور خودش میچرخید، من را پیدا نمیکرد، در حالی که من کاملا در دو سه متری خودم او را میدیدم! وقتی از پیدا کردن من ناامید شد، دوباره رفت بالای تانک نشست،
کد خبر: ۲۶۱۵۰۲ تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۷/۲۱
نیروهای مسلح در بخش مهندسی رزمی صفر بودند، چون در گذشته مهندسی رزمی وجود نداشت. همه کارشان را با دست و بیل و کلنگ انجام میدادند. وقتی نیروهای ارتش دیدند که مهندسی رزمی جهاد در یک شب شاهکار میکند و نیازمندیهایشان را برطرف میکند و چند سنگر اضافه هم میزند، خیلی زود با ما رفیق شدند...
کد خبر: ۲۶۱۴۹۹ تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۷/۱۹
رزمنده دفاع مقدس در گفتوگو با دفاع پرس:
مرتضی رضایی گفت: در زمان جنگ و اوایل انقلاب خدامحوری حاکم بود و مردم احساس میکردند باید با خدا معامله کنند و کارها را بر اساس رضای خدا انجام دهند؛ اما امروزه بعضا خودمحوری حاکم است و خیلیها در جامعه دوست دارند خودشان به پول و مرتبه شغلی برسند و به سایر افراد جامعه فکر نمیکنند.
کد خبر: ۲۶۱۲۶۳ تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۷/۱۸
«بیقرار» از مجموعه کتابهای موسسه شهیدابراهیم هادی، شامل خاطرات برادران شهید جعفر، علی و مسعود جنگروی است که در داستان «گمنام» از این مجموعه، ماجرای دانشآموز نخبهای که ۱۸ سال پس از شهادت به دانشگاه رفت، بیان شده است.
کد خبر: ۲۶۱۳۳۴ تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۷/۱۷
یک نکته از هزاران (28)؛
شب عملیات بازیدراز دیدیم که روی تختش نیست. از تخت بغل دستیاش پرسیدیم که کجا رفته؟ گفت: «به محض اینکه خبر عملیات را شنید، آماده رفتن شد و گفت: تمام دیدهبانی بازیدراز را من انجام دادهام. اگر نروم بقیه نمیدانند.
کد خبر: ۲۵۷۰۴۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۷/۱۶
روز 14 مهرماه شهر توسط موشکهای عراق بمباران شد، مسجد جوادالائمه اهواز هم مورد اصابت موشک قرار گرفت، از بچه 9 ساله تا دختر 14 ساله در بین شهدا دیده میشدند.
کد خبر: ۲۶۰۵۳۴ تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۷/۱۲
بخش اول/ در گفتوگو با دفاع پرس مطرح شد؛
عباس خلیلی رزمندهای است که پیش از آغاز جنگ تحمیلی، در کردستان و سیستان و بلوچستان به مبارزه با اشرار و ضد انقلاب پرداخته و خاطرات جالبی از آن دوران دارد.
کد خبر: ۲۶۰۳۹۷ تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۷/۱۱
یک نکته از هزاران (27)؛
دعای کمیل بود. در انتهای دعا مقداری جوهر ریختم توی شیشهی جای عطر و پاشیدم روی صورتمان. صورتمان سیاه شد. وقتی علّت این کار را پرسیدند، گفتم: «با خدا خوب ارتباط برقرار نکردیم و روسیاه از آب در آمدیم.»
کد خبر: ۲۵۶۵۵۲ تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۷/۰۹
یک نکته از هزاران (25)؛
با توکّل بر خدا و هماهنگی مسئولین، بولدوزر را حرکت دادم. زمانی که به پل رسیدم، خود را به پایین پرت کردم و با کمک یک تویوتا که از قبل آماده بود، خود را سریعاً از روی پل به آن طرف رودخانه رساندم. در این فاصله بولدوزر بدون سرنشین به آن طرف رودخانه رسید. آن را نگه داشتم و به محل مورد نظر هدایت کردم. با لطف خدا تمامی آنها را به همین روش از رودخانه عبور دادم.
کد خبر: ۲۵۴۵۵۹ تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۷/۰۹
صدای مدّاح به گوشم آشنا آمد.عبدالعلی بود! با همان لباس خاکی بسیجی و بدون این که حتی به خانه بیاید و خبر آمدنش را بگوید به هیئت رفته بود؛ ایستاده بود وسط دسته سینهزنی. صدای مداحیاش در فضا میپیچید.
کد خبر: ۲۵۸۱۹۳ تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۷/۰۸
خاطرات امیران (23)؛
بحث منحل شدن ارتش و شروع غائلههای كردستان و سيستان و بلوچستان از همان روزهای پيروزی انقلاب شروع شد. تا اينكه حضرت امام(ره) در پيام تاريخي خود فرمودند:« ارتش مال ملت و برای ملت است، بايد بماند و مردم نيز بايستی از ارتش تبعيت كنند؛ ارتش بايد تشويق و حفظ شود.»
کد خبر: ۲۵۶۵۵۳ تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۷/۰۸
مرصاد برگ زرین غرب (29)؛
به خاطر دارم قبل از مجروح شدنم حدود ساعت يازده وضو گرفته بودم. در اين مدت گذر زمان را احساس نكرده بودم. وقتي به هوش آمدم، شروع كردم به خواندن نماز ظهر.
کد خبر: ۲۵۴۵۵۶ تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۷/۰۸
مرصاد برگ زرین غرب (30)؛
هر جايی كه آنها را متوقف میكرديم، يك يا دو تانك به سرعت به سمت ما حركت میكرد. ما فقط كلاشينكف داشتيم و در مقابل هجوم تانكها كاری از پيش نمیبرديم. سرانجام گردنه پاتاق را رها كرديم و دشمن در آنجا مستقر شد.
کد خبر: ۲۵۶۵۵۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۷/۰۷
مدیرکل حفظ آثار و نشر ارزش های دفاع مقدس استان البرز به همراه جمعی از همکاران و یادگاران هشت سال دفاع مقدس به دیدار امیر سرتیپ «علیمردان خزاعی» رفت و از مقام سال ها صیانت وی از این مرز و بوم تقدیر و تجلیل به عمل آورد.
کد خبر: ۲۵۹۹۲۵ تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۷/۰۶
وقتی گنبد شلوغ شد، امام فرمان داد که از همه جا به گنبد بروند. سپاه دامغان اجازه نمیداد به گنبد اعزام شویم. دلیلش هم این بود که میگفتند: «مهمترین مأموریت ما دستگیری هژبر یزدانی، دختر ارتشبد نصیری و آقای ولیان است. اگر بروید، این وظیفه ناکام میماند و چه بسا اینها از موقعیت استفاده کنند و استان سمنان را هم شلوغ کنند».
کد خبر: ۲۵۳۵۲۵ تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۷/۰۳