حماسه کربلای پنج-44/ گفت‌وگوی دفاع پرس با سید هاشم موسوی درباره رشادت‌های بابانظر
شهید نظرنژاد ناچار بود برای رسیدن به شهرک دوعیجی، از زمین بسیار ناهموار نخلستانی که به این روستا ختم می‌شد به سختی عبور کند. از طرفی این محور زیر آتش سنگین توپخانه عراق قرار داشت و تقریبا لحظه‌ای نبود که توپخانه عراق این منطقه را نکوبد.
کد خبر: ۳۷۸۷۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۰/۲۴
میزگرد راویان و جوانان پرسشگر با عنوان «چرا عملیات کربلای پنج؟» در مشهد برگزار شد.
کد خبر: ۳۸۲۹۵ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۰/۲۱
حماسه کربلای پنج-29/سردار کوثری در گفت‌و‌گو با دفاع پرس:
فرمانده لشکر 27 محمد رسول الله(ص) در عملیات کربلای 5 می‌گوید: حضرت آقا گفتند من از این جهت پیغام دادم که اگر فرزندانم شهید می‌شدند، می‌شدم پدر شهید و اگر مجروح می‌شدند، می‌شدم پدر جانباز اما اگر اسیر می‌شدند و می‌شناختندشان، آن وقت به من فشار می‌آوردند تا از احساس پدریم سواستفاده کنند و من هم امتیاز بده نبودم.
کد خبر: ۳۸۲۴۶ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۰/۲۱
حماسه کربلای پنج-26/سردار کوثری در گفت‌و‌گو با دفاع پرس عنوان کرد
فرمانده لشکر 27 محمد رسول الله(ص) در عملیات کربلای 5 می‌گوید: سال 65 سال سرنوشت ساز جنگ به این معنا که جنگ تمام شود نبود، چون حضرت امام اعلام کرده بودند که "جنگ جنگ تا رفع فتنه" اما برخی دیگر همچون آقای هاشمی می‌گفتند "جنگ جنگ تا یک پیروزی".
کد خبر: ۳۷۹۰۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۰/۱۶
حماسه کربلای پنج-25/ روایت راوی - بخش سوم
جمله غلامپور به پایان نرسیده بود که برق قرارگاه رفت. سکوتی ناخواسته بر جلسه حاکم شد. اعضای جلسه چراغ قوه‌های خود را روشن کردند. در همین لحظه یک سینی پر از پرتقال‌های شیرین دزفول و چند بشقاب و چاقو توزیع شد. غلامپور بلافاصله نقشه را جمع کرد و آن‌ها مشغول پوست کندن و خوردن پرتقال شدند.
کد خبر: ۳۷۵۹۹ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۰/۱۴
حماسه کربلای پنج-24/ بخش پایانی- سردار غلامپور:
فرمانده قرارگاه کربلا در عملیات کربلای 5 می‌گوید: به کمر یکی از شهدا یک قمقمه آب بود. من آن را گرفتم، تکان دادم دیدم داخل آن آب است، گفتم آقا این قمقمه مال من، با خنده گفتند باشد برای شما. قمقمه را آوردم و در یک پلاستیک گذاشتم و چفیه‌ام را پیچاندم دورش.
کد خبر: ۳۷۶۶۹ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۰/۱۴
حماسه کربلای پنج-22/ روایت راوی - بخش دوم
سیف الله حیدرپور فرمانده تیپ 48 فتح قرارگاه را ترک کرد و غلامپور برای چند لحظه به بیرون از قرارگاه رفت و با نگاهی به اطراف و آسمان منطقه گفت: الان دو روز است که هوا طوفانی است و گرد و غبار جلو دید دشمن را گرفته است. اگر وضع به همین صورت باشد یگان‌ها می‌توانند کارهایشان را در روز نیز انجام دهند. این هم کمک خداوند است.
کد خبر: ۳۷۵۶۷ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۰/۱۳
حماسه کربلای پنج-17/ روایت راوی - بخش نخست
قاسم سلیمانی از رحیم صفوی پرسید: شما الان دیدتان نسبت به ما چیست؟ رحیم صفوی پاسخ می‌دهد: ما دیدمان نسبت به شما مثبت است و برخوردهای شما را صادقانه می‌دانیم. شما باید فشاری را که به مسئولینتان می‌آید درک کنید. باید کارها را سریع‌تر آغاز کنید.
کد خبر: ۳۷۲۴۵ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۰/۰۹
حماسه کربلای پنج-16/ بخش سوم- سردار غلامپور:
فرمانده قرارگاه کربلا در عملیات کربلای 5 می‌گوید: در آخرین جلسه آقای هاشمی می‌خواهد نظر دقیق من را بداند و هر قدر من توضیح می‌دهم که اینجا کار اصلی ما نبوده، الان که ما آمدیم یک اقداماتی انجام شده، همه با دل و جان آمدند پای کار، اما یک نگرانی‌هایی هم داریم، ایشان اصرار دارد که من نظر قطعی بدهم و بگویم بله یا نه.
کد خبر: ۳۷۲۲۹ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۰/۰۹
حماسه کربلای پنج-14
محسن رضایی پس از بازگشت از امیدیه، بدون درنگ جلسه‌ای تشکیل داد و با ذکر مقدماتی درباره‌ی ضرورت اجرای عملیات موفق، تقسیم کار را به عنوان دستور عملیاتی به قرارگاه‌ها ابلاغ کرد.
کد خبر: ۳۷۰۸۳ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۰/۰۸
حماسه کربلای پنج-13
پس از توقف عملیات کربلا 4 حدود سی جلسه با حضور فرماندهان جهت اجرای عملیات کربلای 5 برگزار شد. برخی موافق و برخی مخالف اجرای این عملیات بودند. اما و اگرهای زیادی وجود داشت. در جلسه پایانی که تا 2 صبح به طول انجامید، محسن رضایی و حجت الاسلام هاشمی پس از صحبت‌های خصوصی تصمیم به اجرای این عملیات گرفتند.
کد خبر: ۳۷۰۴۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۰/۰۷
حماسه کربلای پنج-11/ روایت زندگی سردار شهید "سیدمحمد ابراهیمی"
پسر بزرگ خانواده بود. پدر و مادرش دوست داشتند او را در لباس دامادی ببینند. هر وقت از مرخصی می‌آمد لیستی از دخترهای فامیل و در و همسایه برایش قطار می‌کردند. اما تلاش‌ها و اصرارهایشان بی فایده بود. هر بار می‌گفت: الان جنگ است. سرنوشت ما به جنگ بسته است. آمادگیش پیدا کردم خبرتان می‌کنم.
کد خبر: ۳۷۰۱۵ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۰/۰۷
حماسه کربلای پنج-10/ بخش دوم- سردار غلامپور:
فرمانده قرارگاه کربلا در عملیات کربلای 5 می‌گوید: آقا محسن دائما تاکید می‌کرد به من که وقت نداریم، اگر زمان را از دست می‌دادیم امکان داشت که دشمن بیاید شرایط طبیعی خودش را پیدا بکند و خطوط دفاعی‌اش را ترمیم بکند و اتفاق کربلای 4 دوباره تکرار شود. به همین دلیل سرعت عمل یکی از انگیزه‌های اصلی کار ما بود.
کد خبر: ۳۶۹۴۹ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۰/۰۷
حماسه کربلای پنج-9/ روایت زندگی سردار شهید "هاشم اعتمادی"
پای راستش در والفجر 2 مجروح شد. در کربلای 4 نیز مجددا زخمی شد، اما دو روز پس از مجروحیت دوباره با تنی زخمی به جبهه برگشت. در کربلای 5 نیز دست راستش مجروح شد اما برای او ماموریت مهم‌تر از همه چیز بود، با تنی مجروح به خط مقدم رفت و همچون قمربنی‌هاشم(ع) هدف گلوله‌های دشمن قرار گرفت و آسمانی شد.
کد خبر: ۳۶۹۱۴ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۰/۰۶
حماسه کربلای پنج-8/ بخش نخست- سردار غلامپور:
فرمانده قرارگاه کربلا سپاه در عملیات "کربلای 5" می‌گوید: دو سه روز بعد از عملیات کربلای4، آقامحسن صدایم کرد و گفت غلامپور این شما، این هم یگان‌هایت، برو خط شلمچه را تحویل بگیر، هیچ کاری هم به بحث‌ها و حرف‌ها نداشته باش. به جعفری هم گفت برو کار آماده‌سازی هور را انجام بده. به علایی هم گفت برو سمت فاو. ایزدی را هم فرستاد غرب.
کد خبر: ۳۶۸۲۲ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۰/۰۶
حماسه کربلای پنج-6/ سردار محمدجعفر اسدی:
فرمانده لشکر المهدی در عملیات کربلای 5 می‌گوید: بین راه حاج یدالهی جانشین لشکر را دیدم. آشفته بود. ترسیدم نکند خط سقوط کرده باشد. گفت: خلیل و محسن نیا شهید شدند. بعد آستینش را نشان داد و گفت: این تکه‌های مغز محسن نیاست. پا گذاشتم به دو. وقتی رسیدم دیدم سر خلیل از بدنش جدا شده و بچه‌های بهداری می‌برندش پشت خط.
کد خبر: ۳۶۷۵۶ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۰/۰۴
