داستانکهای دفاع مقدس/ 4
خبر آوردند فرزندت مجروح شده رفت ملاقات پسرش و زود برگشت. قبل از اینکه کارش را شروع کند گفت الحمدالله ...
کد خبر: ۷۲۶۴۳ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۱۲/۱۲
داستانکهای دفاع مقدس/ 3
چند دختر هجده و نوزده ساله آماده شدند بروند میدان مین خانم موحد اصرارشان را که دید به خانم مسئول میدان مین گفت گونیها را بیاورید.
کد خبر: ۷۱۲۴۷ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۱۲/۰۲