ما توانستیم ۳۵۴/ خاطرات یک جانباز از عملیات فتحالمبین؛
وقتی که آهنگ سال نو نواخته شد و توپ سال ۶۱ پرتاب شد، شب عملیات فرارسید و آن شب فراموش نشدنی همه گریه میکردند و همدیگر را در آغوش میگرفتند و حلالیت میطلبیند گویی که این راه بازگشتی ندارد؛ عجیبتر اینکه بچههایی که میدانستند شهید میشوند و شهید هم شدند. ما گریه میکردیم و آنها میخندیدند.
کد خبر: ۲۸۴۴۶۹ تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۱/۰۲