برادر محسن [رضايي] : عقبه لشکر 3 دشمن، بصره مي باشد و لشکر 5، احتمالاً بين بصره و نشوه انتهاي شمال کانال و عقبه طلائيه در نشوه مي باشد.
برادر رحيم [صفوي] : احتمال اينکه لشکر 3 تماماً در خط باشد با توجه به آسيب پذير بودنش بعيد است و حداقل بايد با دو تيپ تقويت شود. در جنوب جزيره بوبيان، آرايش دشمن غيرنظامي است. نکته ديگر، وجود کانال هاي آب است که مانعي براي خود دشمن نيز به حساب مي آيد و اگر پل ها اشغال شوند، مشکل زيادي براي عراق به وجود مي آيد. اينکه عقبه لشکر 3، پل هاي موجود در روي کانال يک کيلومتري باشد بعيد است و باعث آسيب پذيري دشمن مي شود.
برادر مجيد [بقايي] : نظرش را راجع به دو تلاش اصلي از سوي طلائيه و شلمچه گفت.
برادر [عزيز] جعفري : ابتدا بايد تجربيات حملات قبلي را جمع بندي کنيم. در شکل فعلي، جناح شمالي دشمن در پشت کانال 50 متري که احداث کرده، مستحکم است و مانند جنوب کرخه نور مي باشد. لذا ما بايد از نقاط ضعف دشمن استفاده کنيم و اصلاً از شلمچه و طلائيه عمل نکنيم و از جنوب کوشک عمل کنيم. بايد در شرق کانال و جنوب خاکريز شمال شرقي و جنوب غربي پدافند کرد و در مرحله بعدي از انتهاي شمال غربي کانال به طرف پل ها رفت.
در مورد عيب اين طرح گفتند که ادامه عمليات مهم است.
[حسن] باقري :از جمله مسايلي که در اين حمله بايد مد نظر بگيريم.
يکي؛ سرعت عمل است و از مراحل شروع عمليات بايد آن را رعايت کنيم.
دوم؛ تصرف شمال شط العرب بدون انهدام دشمن تغييري در رژيم عراق به وجود نمي آيد.
سوم؛ انهدام دشمن موضوع قابل توجهي است.
چهارم؛ اگر يک راه کار را انتخاب کنيم و عمليات در اين مرحله به مشکل بر بخورد چه بايد بکنيم؟
پنجم؛ اگر دو تلاش اصلي داشته باشيم، فرار دشمن از کوشک عقيم مي ماند.
ششم؛ نشوه به عنوان محل بازسازي نيروهاي عراقي مورد تهديد قرار مي گيرد.
بر مبناي مطالب فوق حتماً بايد دو تلاش اصلي به طرف نشوه و بصره صورت گيرد و قرارگاه فجر به سوي قرارگاه قدس حرکت کند.
همچنين، برادران غلامپور و رداني پور نيز موافق دو تلاش اصلي بودند.