صدای اذان می آید

شیرودی آستین‌هایش را بالا زد. چند نفر به زبان‌های مختلف از هم پرسیدند: "خلبان شیرودی کجا می رود؟" شیرودی همان طور که می رفت، برگشت. لبخندی زد و بلند گفت: "نماز! صدای اذان می آید. وقت نماز است".
کد خبر: ۱۲۶۴۹
تاریخ انتشار: ۱۰ اسفند ۱۳۹۲ - ۱۱:۴۱ - 01March 2014

صدای اذان می آید

خبرگزاری دفاع مقدس: کنار هلیکوپتر جنگیاش ایستاده بود و خبرنگاران هر کدام به نوبت از او سوال میکردند.

خبرنگار ژاپنی پرسید: " شما تا چه هنگام حاضرید بجنگید؟"

شیرودی خندید، سرش را بالا گرفت و گفت: "ما برای خاک نمی جنگیم. ما برای اسلام می جنگیم، تا هر زمان که اسلام در خطر باشد".

این را گفت و به راه افتاد. خبرنگاران حیران ایستادند. شیرودی آستینهایش را بالا زد. چند نفر به زبانهای مختلف از هم می پرسیدند: "کجا؟ خلبان شیرودی کجا می رود؟ هنوز مصاحبه تمام نشده".

شیرودی همان طور که می رفت، برگشت. لبخندی زد و بلند گفت: "نماز! صدای اذان می آید. وقت نماز است".

نظر شما
پربیننده ها