انجمن عکاسان انقلاب و دفاع مقدس نخستین جلد از مجموعه معرفی آثار فردی عکاسان شاخص ایران را در قالب آلبوم «چشمنوشتهها» به عکسهای احسان رجبی اختصاص داد. انتشار آثار فردی عکاسان شاخص از سوی این انجمن با هدف معرفی هویت هنری آنان صورت میگیرد.
رجبی که ما اکنون او را به عنوان مستندساز و در زمره عکاسان جنگ میشناسیم، در ابتدای یادداشتش بر این کتاب مینویسد: «عکاس نبودیم؛ عکس میگرفتیم. رفته بودیم جبهه که بجنگیم. اما چیزی اطرافمان میگذشت که نمیشد تعریف کرد... چهارده سالمان بود. با هم سن و سالهایمان، در خط مقدم عملیات والفجر مقدماتی میجنگیدیم.»
«چشمنوشتهها»ی رجبی با عکسی از اعزام نیرو به عملیات والفجر هشت و با ریتمی که نشان از عزم راسخ رزمندگان دارد، آغاز میشود. هرچند این تصاویر از سالهای متعدد هشت سال جنگ تحمیلی گردآوری شدهاند اما چینش مناسب عکسها، اوج و فرودهای نبرد را به شیوایی بازگو میکند و به خوبی طعم تلخ ناکامی و شیرینی پیروزی را در صحنههای مختلف به کام مخاطبش میچشاند. تصاویری از ماجرای تلاش حاج بخشی برای خاموش کردن خودروی به آتش کشیده شده پسر و دامادش در مسیری معروف به «سهراه شهادت» (صفحه 66 و تصویر روی جلد آلبوم) و عکسهایی از شهید امیر حاجامینی که لبخند کمرنگش، به آرامش رسیدن روح او را دقایقی پس از شهادت به نمایش میگذارد، از مشهورترین عکسهای احسان رجبیاند که در این آلبوم نشستهاند.
دغدغه ثبت سند و گواه برای نشان دادن مظلومیت سربازان ایرانی در تصاویر کتاب قابل درک است. رجبی در بخش دیگری از یادداشتش مینویسد: «باید سند جمع میکردیم... ما عکاس حرفهای نبودیم. فطری عکس میگرفتیم. دوربین چشم دوممان بود و همه چیز، جز آنچه را که با دیدنش رویمان را بر میگرداندیم، ثبت میکرد.»
میتوان تلفیقی از عشق، کنجکاوی و جسارت را در عکسهای رجبی لمس کرد. یگانگی و همدلی رزمندگان و دلهرههای بیامان نبرد دیگر جنبههاییاند که مخاطب از آلبوم «چشمنوشتهها» در مییابد اما «تکنیک» عنصری کمابیش از یاد رفته است در این مجموعه.
عکسهای سیاه و سفیدی که گاه بر حسب اتقاق اینچنین ثبت شدهاند و هدف خاصی را دنبال نمیکنند یا کادربندیها و زاویه دیدهایی که شتابزده اما در عین حال جسورانه و تنها برای ثبت رویداد انتخاب شدهاند، تاییدیاند بر این ادعا.
«چشمنوشتهها» از نگاه دوربین رجبی، صحنههای متعددی مانند مُهیا شدن رزمندگان برای نبرد، کِشاکِش درگیریها، شهادت رزمندگان، اسیران عراقی، شواهدی از ناکامی ارتش بعثی و... را به تناوب پیش چشم میآورد.
در این میان، هرچند ایدههای خلاقانه، نگاه عاشقانه و جسارتِ انگیزه عکاسِ نوجوان آن سالها، جای خود را در اثر یافتهاند اما «چشمنوشتهها» را میتوان سیاهمشقی از احسان رجبی دانست. به بیان دیگر، این تصاویر که میکوشند جبهه کشورمان را در طول نبردی نابرابر به تصویر بکشند، برای یک سرباز جنگ، فقط آلبوم شخصیاش را تداعی میکنند و این همان نکتهای است که احسان رجبی هم در مقدمه کتاب با اشاره به روند عکاسِ جنگ شدنش به نحوی بر آن اذعان دارد.
همچنین «چشمنوشتهها» تصاویر سالهای 1364 تا اردیبهشت 1373 احسان رجبی از مناطق را در بر دارد و از جنبهای میتواند گویای سالخوردگی تجربههای رجبی نیز باشد.
این مجموعه به دو زبان فارسی و انگلیسی، با توضیحات کافی برای هر عکس فراهم آمده است اما یادآور نشدن تعداد عکسها در شناسه کتاب یا دست کم، شمارهگذاری نکردن تصاویر منتشر شده در این کتاب عکس، از ایرادهایی است که میتوان از نظر ساختاری بر چاپ این آلبوم بینالمللی گرفت.
علی(احسان) رجبی که در عملیاتهای مختلفی مانند والفجر مقدماتی، کربلای یک، والفجر 8 و کربلای 5 تا پایان جنگ تحمیلی عراق علیه ایران حضور داشته است، پس از دوران دفاع مقدس، عکاسی از واقعه ناگوار جنگ را رها نکرد و با دو دوره حضور در جنگ لبنان و جنگهای بوسنی و عراق بر تجربههایش در این زمینه افزود.
«چشمنوشتهها» را انجمن عکاسان انقلاب و دفاع مقدس با صفحات گلاسه، در 155 صفحه، با شمارگان پنج هزار نسخه، در قطع گالینگور وزیری روانه بازار نشر کرده است.