روایت جانشین فرماندهی تیپ بیت‌المقدس از فتح خرمشهر در گفت‌و‌گو با دفاع مقدس

برای جنگیدن با دشمن حتی یک متر خشکی نداشتیم

بعثی‌ها وقتی دیدند توان مقابله ندارند به سمت خرمشهر عقب‌نشینی کردند. نیروهای ما در مسیر ۱۱۰ کیلومتری اهواز تا خرمشهر قدم به قدم عراقی‌ها را به عقب راندند. دشمن هم از مقاومت در این مسیر منصرف شد و سعی کرد خرمشهر را نگه دارد.
کد خبر: ۲۰۰۵۳
تاریخ انتشار: ۰۴ خرداد ۱۳۹۳ - ۱۱:۵۳ - 25May 2014

برای جنگیدن با دشمن حتی یک متر خشکی نداشتیم

به گزارش خبرگزاری دفاع مقدس از ساری، سردار "احمد کوهستانی" یکی از یادگاران هشت سال دفاع مقدس است که در عملیاتهای مختلف جنگ تحمیلی حضور داشت. او در آزادسازی خرمشهر جانشین فرماندهی تیپ بیتالمقدس مازندران بود. تیپی که در کنار تیپ نور به مازندرانیها اختصاص داشت و وظیفه مهمی را هم درعملیات عهدهدار بود. با این فرمانده دوران دفاع مقدس گفتوگوی کوتاهی داشتیم که در ادامه میخوانید.

دفاع مقدس: در انجام یک عملیات همه نیروها به یک اندازه نقش ایفا کردهاند. اما میخواهیم از نقش مازندرانیها در این عملیات بدانیم.

همانطور که عنوان کردید پیروزی در عملیاتی در اندازه و سطح بیتالمقدس که ۴ مرحله داشت و بیش از یک ماه طول کشید و در نیتجه آن بیش از ۵ هزار کیلومتر از خاک کشور آزادسازی شد را نمیتوان به یک استان یا لشکر منتسب کرد. سپاه پاسداران، ارتش جمهری اسلامی، نیروهای نظامی متعدد، بسیج و همه مردم کشور دست به دست هم دادند و مهمتر از همه لطف خدا شامل حال ما شد تا این عملیات به نتیجه رسید. اما مازندران هم نقش مهمی در این عملیات داشت. مازندران از ابتدای عملیات دو تیپ در منطقه داشت. حدود ۱۲ گردان در این دو تیپ حضور داشتند. این تیپها تا مراحل آخر پا به پای نیروهای رزمنده کشور پیش رفتند. اما در مراحل آخر تیپ دگرگون و بازسازی شد. چون گردانها در عملیات نیروها را از دست میدادند و دوباره تقویت میشدند. به همین دلیل در مراحل پایانی عملیات که به خرمشهر نزدیک شدیم تیپها الحاق شدند.

دفاع مقدس: نیروهای شما در کدام منطقه حضور داشتند؟

تیپ بیتالمقدس در مسیر "آب تیمور" و "دب حردان" در جاده اهواز- خرمشهر فعالیت میکرد. تیپ نور هم از مازندران بود که از کرخه عمل میکرد. تیپ ۲۵ کربلا هم در عملیات حضور داشت. اما بهطور کامل مختص نیروهای مازندران نبود. تیپهای ما در هر چهار مرحله حضور داشتند. اما در مرحله سوم و چهارم تیپها الحاق شدند. چون هم نیروها را از دست دادیم و هم در مرحله آخر قرارگاهمان را عوض کردیم. نیروهای یاسوج و مشهد هم وارد تیپ شدند، ولی همچنان هسته اصلی تیپ را مازندرانیها تشکیل میدادند و فرماندهی هم با مازندران بود.

دفاع مقدس: بنابراین باتوجه به منطقهای که تیپهای مازندرانی در آن فعالیت میکردند نقش حساسی در عملیات به عهده داشتند.

بله. اتفاقاً تاثیرگذاری بچههای مازندران زیاد بود. تیپ ما مسیر شلمچه که هم خروج عراقیها و هم ورود آنها از آن انجام میشد را بست. این مسیر تنها راه عراقیها بود. مازندرانیها در بستن راه زمینی نقش خوبی داشتند. هرچند عراقیها از راه هوایی هم شیطنتهایی میکردند. اما بهترین و تنها راه نجاتشان همین مسیر بود که در اختیار ما قرار گرفته بود.

دفاع مقدس: سردار، نگاهی به مراحل مختلف عملیات نشان میدهد که عراقیها در دو مرحله نخست عملیات از خود مقاومت بیشتری نشان دادند و کار برای رزمندگان ما کندتر پیش رفت. دلیل این موضوع هوشیاری عراقیها در مراحل نخست و غافلگیری در مراحل پایانی بود، یا شکل عملیات قرار بود به همین صورت انجام شود؟

 در دو مرحله اول طبیعی بود که دشمن مقاومت کند و نتوانیم خوب عملیات کنیم. چون دشمن در منطقه عملیات استقرار کامل داشت و قرار بود ما وارد منطقه شویم. هر کسی که در عملیات بیتالمقدس حضور داشت یادش هست که ما در کل خطوط در مقابل دشمن یک متر هم مرز خشکی نداشتیم. قسمتی هم که خشکی بود قبلا برای مقابله با دشمن به آب بسته شده بود. بنابراین ما در سراسر این جبهه حتی یک وجب خشکی برای جنگیدن نداشتیم. باید از رودخانه عبور میکردیم. عراقیها هم آنسوی رودخانه خاکریز ساخته بودند. این یعنی تسلط کامل به جبهه. جایی که ما میخواستیم از آن عبور کنیم نیزار بود. دشمن پشت نیزار را به انواع تجهیزات نظامی مسلح کرده بود. با این شرایط طبیعی بود که در مراحل اول و دوم کمی آهسته عمل کنیم. از آنجا که دشمن میدانست اگر پای ما به خشکی برسد جلودار ما نیست، بالتبع همه توانش برای جلوگیری از ورود ما به منطقه را به کار گرفت. علاوه بر افزایش فشارها، نیروهای خود را تقویت کرد و فشار بیشتری به نیروهای خود آورد. اما وقتی مرحله دوم را انجام دادیم و وارد مرحله سوم شدیم، دیگر اختیار عمل در دست دشمن نبود.

بسیاری از نیروهای دشمن در این مرحله پا به فرار گذاشتند. چون تاب مقابله با نیروهای ما را نداشتند. کسی که آن روزها در منطقه بود کامل میداند که در مرحله سوم و چهارم بعثیها به چه شکل فرار میکردند. بعثیها وقتی دیدند توان مقابله ندارند به سمت خرمشهر عقبنشینی کردند. نیروهای ما در مسیر ۱۱۰ کیلومتری اهواز تا خرمشهر قدم به قدم عراقیها را به عقب راندند. دشمن هم از مقاومت در این مسیر منصرف شد و سعی کرد با عقبنشینی تمام توانش را برای از دست ندادن خرمشهر نگه دارد. عراقیها قید بیابانهای اطراف را زدند و بر حاشیه و مرکز خرمشهر متمرکز شدند. اما آنجا هم نتوانستند مقاومت کنند. چون فشارها از همه طرف به دشمن وارد میشد و حلقه محاصره تنگتر شده بود. راه فرارشان هم که بسته بود. بنابراین ناچار شدند شکست را بپذیرند و تسلیم شوند. عدهای هم که قصد فرار داشتند در اروند غرق میشدند.

دفاع مقدس: در کدام مرحله از این عملیات نیروهای ما بیشتر به شهادت رسیدند؟

بیشترین درگیریها در مرحله چهارم عملیات بود که آزادسازی خرمشهر قرار بود انجام شود. بههمین دلیل بیشتر رزمندگان عملیات در این مرحله به شهادت رسیدند. درگیریها در حاشیه شهر زیاد شده بود. دشمن هم از هم توانش برای مقابله استفاده میکرد. دژهای مستحکمی داشتند که تجهیزات نظامی در آن مستقر بود. رزمندگان ما را با چهارلول میزدند، حجم درگیریها سبب شد که تعداد بیشتری از نیروهای ما در این مرحله به شهادت برسند.

دفاع مقدس: عملیات بیتالمقدس چه نقشی در جنگ داشت؟

بیتالمقدس در آن فرصت زمانی بعد از فتحالمبین عملیات بزرگی بود، منطقه وسیعی را شامل میشد. واقعاً چیزی که در خرمشهر میدیدیم این بود که بر اساس هرگونه محاسبه نظامی روز و حتی امروز پیروزی نیروهای ما در این عملیات امکانپذیر نبود. حتی با ۲۰ برابر نیروهایی که در خرمشهر داشتیم و صرف ۴ برابر زمان برای عملیات هم نمیشد به این شکل عمل کرد. تعداد نیروهای دشمن بسیار بیشتر از نیروها ما بود. شاید تعداد اسیران و کشتهشدگان عراقیها در بیتالمقدس با کل نیروهای ما برابری میکرد. از نظر تجهیزات نظامی و پشتیبانی هم بسیار قویتر بودند. با این شرایط بهترین تفسیر و تشریح از آزادسازی خرمشهر همان است که امام راحل(ره) فرمودند: "خرمشهر را خدا آزاد کرد."

نظر شما
پربیننده ها
آخرین اخبار