بدون شک وضعیت، جایگاه و نقش واقعی هر فرهنگ، تمدن و هر ملتی ریشه در مجموعهای از حوادث و رخدادها و واقعیتهای تاریخ گذشته آن دارد.
پس از پیروزی انقلاب، نویسندگان فراوانی تلاش کردند در جایگاه مورخ، به ارزیابی تحولات ایران بپردازند. فراماسونها، لیبرالها، سلطنتطلبان، کمونیستها، ملیگرایان و صهیونیستها (دانشگاه دولتی تل آویو، دانشگاه اورشلیم) از جمله کسانی بودند که درباره انقلاب اسلامی قلم زدند و آثار خود را انتشار دادند.
هماکنون 50 دپارتمان در غرب به نگاشتن تاریخ انقلاب اسلامی مشغول هستند. در این میان، دسته جدیدی از تاریخنگاران پرونده رخدادهای انقلاب را به دور از حب و بغضهای سیاسی، همانگونه که به وقوع پیوستند به رشته تحریر درآوردند. فعالیت این دسته از مورخان باب جدیدی به روی نسل کنجکاو گشود تا با مطالعه آثار آنها تصویر واقعبینتری از تحولات انقلاب را رویاروی خود ببینند.
کتاب «رازهای دهه شصت» جلد 42 از مجموعه کتابهای «نیمه پنهان» است که نویسنده آن سعی کرده است با اهتمام ویژه به تبیین رویدادهای تاریخی _ سیاسی دهه شصت(1357-1368) ، فارغ از کلیشهها با دیدی منصفانه به تحلیل حوادث این دهه بپردازد. کتاب، حاصل 6 سال تأملات و پژوهشهای مرتضی صفار هرندی است. دهه اول پس از پیروزی انقلاب اسلامی به دلیل نوپا بودن انقلاب دهه پر فراز و نشیبی بود. عدهای از آنجا که برای خدا قیام نکرده بودند بعد از پیروزی انقلاب دنبال سهمخواهی و انحراف از آرمانهای والای انقلاب اسلامی بودند. اگر بخواهیم فتنههای انتخابات 88 و 16 آذر 78 را دقیق واکاوی کنیم لاجرم باید به پشتوانه اندیشه و تاریخی پرچمداران این فتنهها گذری داشته باشیم. از طرفی از آنجا که هدف اصلی تاریخ عبرتگیری است، میتوان با نگاهی به حوادث دهه شصت علاوه بر آنکه دلیل انحراف عدهای را جستجو کرد میتوان سرنوشت کسانی که در مقابل امام و انقلاب ایستادند و از مسیر اصلی انقلاب دور شدند را اکنون دید و نهایتا عبرت گرفت.
از همه اینها که بگذریم همانطور که ذکر شد، فاصله زمانی 1357 تا 1368 انقلاب اسلامی آبستن بسیاری از حوادث بود. چرا که از طرفی در روزهای اوج انقلاب اسلامی جریانهای غیر اسلامی، بارها برای مصادره انقلاب و اسلامیت آن خیز برداشته و چنگ و دندان تیز کردند. این جریانات امکانات بسیاری برای فریب افکار عمومی در اختیار داشتند. این افراد در روزهای پایانی انقلاب به خیل عظیم مردم پیوستند تا پایگاه اجتماعی خود را گسترش دهند.
فصل اول این کتاب شما را با اعتقادات و چگونگی نفوذ این جریانات به بدنه اجرایی کشور همچنین ایستادگی امام و امت آشنا میکند. همچنین شما در این فصل با گوشهای اقدامات و فعالیتها و سنگاندازیها دولت موقت آشنا میشوید. از ارتباط با جاسوسان آمریکایی تا ایستادگی در برابر نیروهای اصیل انقلابی و بیگانگی با مبانی اسلامی. واکنشهای نهضت آزادی و جبهه ملی در مقابل اضافه شدن اصل مترقی ولایت فقیه به پیشنویس قانون اساسی و گوشههایی از نتایج ضعف مدیریتی دولت موقت این فصل را خواندنیتر کرده است.
در فصل دوم این کتاب که با عنوان تحزب اسلامی؛ تجربه تنوع گرایشها نامگذاری شده است، مطالبی پیرامون دو حزب جمهوری اسلامی و سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی ذکر شده است. اسلامگرایان تا پیروزی انقلاب اسلامی یک تشکیلات حزبی نداشتند. پس از پیروزی انقلاب، دو تجربه مشخص در این زمینه(حزب جمهوری اسلامی، سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی) استمرار چندانی نیافتند. گرچه حزب جمهوری اسلامی در عمر کوتاه خود(2سال) نقش کلیدی و مثبتی در تحولات سیاسی داشت. شما در این فصل با چگونگی تشکیل این احزاب آشنا خواهید شد. آشنایی با گروهایی همچون توحیدی صف، منصورون، توحیدی بدر،حزب خلق مسلمان و... از دیگر مطالبی است که فصل دوم کتاب را تشکیل میدهند. نکته دیگری که در این فصل در کنار معرفی این گروهها و احزاب به چشم میخورد نگاهی کوتاه به زندگی سیاسی شخصیتهایی همچون شهید آیت، بهزاد نبوی، مرحوم سید کاظم شریعتمداری(یکی از مراجع ناسازگار با اهداف و روشهای انقلاب اسلامی) میباشد. به موضعگیریهای شهید آیت نسبت به میرحسین موسوی در زمان رای اعتماد به عنوان وزیر امور خارجه و گوشههایی از اسناد لانه جاسوسی پیرامون مواضع شریعتمداری و نگاه مثبت سرویسهای جاسوسی سیا به مواضع او از مطالب خواندنی وقابل تامل این فصل به حساب میآید.
فصل سوم به نقشآفرینی جنبش دانشجویی در طی این برهه(57-68) میپردازد. پیرامون منشا تسخیر لانه جاسوسی آمریکا تحلیلهای مختلفی ارائه شده است. یکی از تحلیلها مبتنی بر سوابق قبلی و عملکردهای بعدی طراحان و مجریان این اقدام است. ناگفتههایی از تسخیر لانه جاسوسی و مواضع طیفها مختلف از دولت موقت گرفته تا افراد و گروهای مختلف که در بین اسناد کمتر بدان پرداخته شده در این فصل به چشم میخورد.
رازهای دهه شصت اسم خوبی برای کتاب است. چرا که این سالهای حوادث عجیبی رخ داد. یکی از این عجایب نحوه دستیابی بنی صدر به ریاست قوه مجریه، هماهنگ کننده سه قوا سپس سقوط او از این مناصب و فرارش از کشور میباشد. فصل چهارم کتاب که به عنوان "یک انتخاب و تصفیه انقلاب"نامگذاری شده است به بررسی چگونگی به قدرت رسیدن بنی صدر و عملکرد وی در زمان ریاست بر قوه مجریه، مواضع او در مقابل آرمانهای انقلاب اسلامی و جریان خط امام و روحانیون و چگونگی رسوایی وی و فرار او از کشور میپردازد. همچنین در این فصل زمینههای چگونگی ورود منافقین به فاز جنگ مسلحانه به چشم میخورد.
در فصل پنجم و به عبارتی فصل انتهایی کتاب با پرداختن به مسائل بعد از فاجعه هشتم شهریور سال 1360 و ماجرای مرگ جعلی و رازآلود مسعود کشمیری آغاز میشود. در ادامه به عملکرد میرحسین موسوی در زمان نخست وزیر ی وی پرداخته میشود و به مشکلات بهوجود آمده در آن زمان در حالیکه جوانان این مرز و بوم در حال جنگیدن مقابل نیروهای بعثی بودن اشاره میشود. ماجرای مرحوم منتظری و باند مهدی هاشمی،ماجرای سفر مک فارلین، دلایل انحراف دفتر تحکیم وحدت، چگونگی تاسیس جامعه روحانیت مبارز از آخرین مواردی است که نویسنده بدان میپردازد.
در پایان کتاب نیز تصاویری مرتبط با مطالب کتاب ذکر شده است.
در بخشی از کتاب در خصوص حزب جمهوری اسلامی می خوانیم:
«بنابر روایتی، آیت الله عبدالکریم موسوی اردبیلی واسطه معرفی میرحسین به حزب جمهوری اسلامی بود که وی را از زمان حضور در مسجد امیرالمومنین تهران می شناخت. البته به گفته حبیب الله عسکر اولادی، آیت الله خامنه ای در دوران مبارزات و مخفی بودن، به منزل پدر میرحسین موسوی رفت و آمد داشته و با خود وی در ارتباط بوده اند. موسوی سابقه مبارزاتی چندانی نداشت. او شریک مهدی بازرگان، عبدالعلی بازرگان و حسن آلادپوش در تاسیس شرکتی به نام «سمرقند» بود. راه اندازی نمایشگاه هنری «موش و گربه» که مفهوم ضد استبداد از آن برداشت میشد، به اتفاق همسرش زهره کاظمی(مشهور به زهرا رهنورد) تنها سابقه قابل ذکر میرحسین موسوی در دوران ستم شاهی است. سردبیری روزنامه جمهوری اسلامی را کسی مثل میرحسین موسوی در دست گرفت که بدون پرده پوشی تیتر صفحه اول روزنامه را به اظهارات افرادی مثل اسلام کاظمیه و حبیبالله پیمان اختصاص می داد یا اظهارات همسر خود(زهرا رهنورد) در نسبت دادن تقلب به انتخابات مجلس خبرگان قانون اساسی و نیز متهم کردن اصل ولایت فقیه به دیکتاتوری را به چاپ می رساند...